فریور خراباتی در گفتوگو با خبرنگار کتاب ایران اکونومیست، درباره کتاب «آنانیموس» که به تازگی منتشر شده است، توضیح داد: در این کتاب به صورت تخصصی سراغ تاریخ نرفتم. اگر نویسنده بخواهد درباره دوره تاریخی که تجربه زیستی در آن را ندارد، بنویسد، دو راه دارد، یکی اینکه اطلاعات خود را با استفاده از منابع افزایش دهد و دوم اینکه با استفاده از خاطرات و تجارب زیستی اطرافیان، فامیل و دوستان این کار را انجام دهد. آنها اطلاعات و دانشی از آن دوره تاریخی و منطقه جغرافیایی میدهند و شما از آن در داستان استفاده کنید.
نویسنده کتاب «جفت پا وسط تاریخ» با اشاره به اینکه از کودکی تاریخ میخواند، ادامه داد: کتابهای قبلی من درباره طنزهای تاریخی در کشورهای دیگر بود و بهعنوان کسی که روزنامهنگار هم بودم، منابع تحقیقاتی را میشناسم و میدانم باید از چه منابعی برای تالیف کتاب استفاده کرد.
«آنانیموس» رمان طنز است
خراباتی با اعلام اینکه تا به حال به لنگرود نرفته است، افزود: به وسیله یکی از آشنایان که لنگرودی است، از این شهر اطلاعات به دست آوردم. جزئیات به شکل دقیق نقل از خاطرات کودکی او است که در کتاب از زبان شخصیت اصلی نوشته شده است. او تعریف میکند که پدربزرگش در لنگرود کتابفروشی داشت و پیش از انقلاب در کل در لنگرود دو کتابفروشی وجود داشت.
«آنانیموس» رمان طنز، در سبک و سیاق رمان «دایی جان ناپلئون» نوشته ایرج پزشکزاد است
نویسنده کتاب «عجایب الاتفاقات» درباره چگونگی شناسایی شهر لنگرود که بخشی از داستان «آنانیموس» در آن جریان دارد، گفت: شوهر عمه من، آلبوم عکسی از لنگرود قدیم داشت که در آن، شهر را با جزئیات برای من توصیف میکرد. میگفت خیابانی بود و برای خرید لباس به آنجا میرفتند. کوچهای بود که در آن زندگی میکردند. همچنین توضیحاتی از فرهنگ و مدل صحبت کردن و شوخیهای آن شهر برایم گفت. البته در نهایت قصه این کتاب در تهران امروز اتفاق میافتد و اما شخصیت اصلی داستان در دل آنچه امروز برایش اتفاق میافتد، گذری هم به گذشته خانوادگی خود میزند.
او افزود: این رمان طنز است، در سبک و سیاق رمان «دایی جان ناپلئون» نوشته ایرج پزشکزاد که داستان عاشقانه آن در قالب طنز اتفاق میافتد. شخصیت اصلی هر دو راوی قصه است (در رمان دایی جان ناپلئون سعید راوی داستان است) در داستان «آنانیموس» کاوه را به عنوان راوی داریم که از امروز خودش و به این بهانه آنچه بر خانوادهاش گذشته صحبت میکند.
کتاب در واقع اسم حساب کاربری توییتری شخصیت اصلی داستان است
خراباتی درباره چرایی نامگذاری داستان «آنانیموس» با این عنوان، بیان کرد: آنانیموس (Anonymous) به معنی ناشناخته است، از این اصطلاح در فضای مجازی استفاده میشود و در مورد اکانتهایی (حساب کاربری) است که ناشناس هستند، شخصیت اصلی کتاب صاحب یکی از حسابهای کاربری ناشناس و معروف توییتر است و زندگی دوگانه دارد، زیرا در آن حساب کاربری، فردی پرخاشگر، پرحرف و بیخط قرمز است اما در زندگی شخصیاش از یک معاشرت ساده هم ناتوان است. کتاب در واقع به اسم حساب کاربری توییتری شخصیت اصلی داستان است.
شخصیت اصلی کتاب صاحب یکی از حسابهای کاربری ناشناس و معروف توییتر است و زندگی دوگانه دارد
نویسنده کتاب«طنزیمات رولت روسی» با بیان اینکه در کتاب «آنانیموس» به بحرانهای سیاسی و اجتماعی سال ۱۴۰۱ اشاره شده است، افزود: قصه در سال ۱۴۰۱ اتفاق میافتد، این اثر از معدود کتابهایی است که تا به امروز در بازار نشر وجود دارد و به این اتفاقها اشاره کرده و مجوز کتاب گرفته است. برای مثال نمیتوانید داستان از سال ۱۳۵۷ بنویسید و ادعا کنید که در آن سال جامعه آرام است.
او ادامه داد: ماجرای کتاب در سال ۱۴۰۱ اتفاق میافتد و پسری که داستان را روایت میکند از دختری که مشتری کتابفروشی است میگوید. از دل این آشنایی به بهانههای مختلف مسائل مختلف مطرح میشود. برای مثال درباره وضعیت امروز پدرش، مادرش که فوت شده و برادرش که در گذشته با آنها همراه بود، درباره اینکه کجا زندگی میکردند، به صورت فلش بک (نشان دادن یک صحنه ای از کتاب، نمایش و یا فیلم که قبلا اتفاق افتاده است) نقل میکند و در نهایت هم همچنان داستان اصلی ماجرای آشنایی با دختری دهه هشتادی است و با پسر راوی قصه که دهه ۵۰ یا ۶۰ است؛ اختلاف نسل دارند.
با کمترین میزان دخالت در کتابم مواجه شدم
به ما نگفتند که چرا بخشی از کتاب به اتفاقهای ۱۴۰۱ اشاره شده است
خراباتی درباره سختگیریهایی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره اعطای مجوز به کتاب دارد، گفت: ما نویسندهها با اداره کتاب خوب نیستیم و همیشه از آن انتقاد میکنیم اما من با کمترین میزان دخالت در کتابم مواجه شدم، جالب است که کتاب در دولت سیزدهم به اداره کتاب فرستاده شد؛ حدود ۱۰ اصلاحیه داشتیم که محتوایی نبود و در دیالوگهای (گفتوگوها) شخصیتهای اصلی، الفاظی استفاده شده بود که گفتند باید تغییر کند و آنها اصلاح شد. برای مثال به ما نگفتند که چرا بخشی از کتاب به اتفاقهای ۱۴۰۱ اشاره شده است.
این نویسنده ادامه داد: کتاب «آنانیموس» مجددا در دولت ۱۴ مورد بررسی قرار گرفت و دو تا سه اصلاحیه کلمهای به من گفتند. در پنج کتاب قبلی هم، خیلی کم به سانسور گرفتار شدم. من روزنامهنگار بودم و یاد گرفتم که چگونه بنویسم که حرفم را بزنم و نتوانند از آن ایراد بگیرند. البته خیلی امید به دریافت مجوز نداشتم و پیشبینی میکردم اگر مجوز بدهند باید بخش بزرگی از کتاب حذف شود و کتاب از رمق بیفتد اما خوشحالم که این اتفاق نیفتاد.
ستونهای طنز مطبوعات ستونهای ضعیفی بودند
خراباتی در ارزیابی رمانها و داستانهای طنزی که در سالهای اخیر منتشر شده است، گفت: ناشران اقبالی به انتشار داستان طنز ندارند و در سالهای گذشته نشر چشمه آثاری از مونا زارع و آیدین سیارسریع را منتشر کرد. از طرفی وقتی نویسندگان کتاب طنز مینویسند اصول داستاننویسی را فراموش میکنند. اگر قالب طنز را انتخاب میکنیم به این معنی نیست که رمان سر و ته نداشته باشد. در بیشتر موارد ستونهای طنز مطبوعات هم ستونهای ضعیفی هستند و ایرادهای نگارشی و روزنامهنگاری دارند.
وقتی نویسندگان کتاب طنز مینویسند اصول داستاننویسی را فراموش میکنند
این نویسنده با اشاره به اینکه برای نوشتن رمان «آنانیموس» به آثار طنز کلاسیک مراجعه کرده است، ادامه داد: برای مثال کتابهای هوشنگ مرادیکرمانی را خواندم و دیدم که رمان اگر طنز است، باید حرفی هم برای گفتن داشته باشد و داستان جذابی را روایت کند. نباید برای رمان طنز فرض شود که قرار است فقط تعدادی واژه خندهدار کنار هم گذاشته شود. کتاب از بازی ایران و استرالیا در سال ۱۳۷۶ در صفحه اول شروع میشود و با همه فلشبکهایی که میزنم، در انتها با بازی ایران و هند در جام جهانی تمام میشود. دو اتفاق ورزشی مهم را به هم چسباندم که در آن تفاوت رفتاری، کلامی و ادبی ما برای مخاطب قابل درک خواهد بود.
او درباره هدفش از تالیف «آنانیموس» توضیح داد: خواستم اثری منتشر کنم تا مردم متوجه شوند اگر ما در این سالها زندگی میکنیم چطور با هم حرف میزنیم، روابط شهری و روابط انسانی چگونه و خانه به چه شکل است. سعی کردم در «آنانیموس» تفسیر درستی از ایران در قرن جدید بدهم، تا این کتاب سندی باشد که در ۵۰ سال دیگر اگر کسی آن را خواند بداند که روابط خانوادگی و شکل درون خانهها به چه صورت بود.
کتاب «آنانیموس» نوشته فریور خراباتی در قطع رقعی، با جلد شومیز در ۱۱۱ صفحه در سال ۱۴۰۳ توسط نشر مون منتشر شد.