پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ - 2024 November 21 - ۱۸ جمادی الاول ۱۴۴۶
۲۶ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۳
پایان سرودن شاهنامه در اسفندماه

سرآمد کنون قصّۀ یزدگرد...

خیلی از علاقه مندان ادبیات فارسی و خوانندگان شاهنامه شاهکار حماسی و ملی ایرانیان شاید ندانند که پایان سرایش شاهنامه در مـاه اســفــنــدارمـذ (اسفند) روز ارد . (۳۸۸ ه.ش) بوده وپایان سرایش شاهنامه در ابیات پایانی آن به این مهم اشاره کرده است.
کد خبر: ۶۸۴۰۷۲

سرآمد کنون قصّۀ یزدگرد...

به گزارش ایران اکونومیست به نقل از  خبرگزاری شعرایران-تارنا: افتخار ما ایرانیان به داشتن شاهنامه است. اگر امروز زبان ما هنوز فارسی است به تلاش بزرگان همچون فردوسی بوده است. شاهنامه اثر " حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی" (زاده ۳۱۹ -۳۹۷ شمسی) حماسه‌ای منظوم و شامل حدود ۶۰٬۰۰۰ بیت است که در روز ارد ماه اسفند سال ۳۸۸ شمسی به اتمام رسید. شاهنامه فردوسی یکی از بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین حماسه‌های جهان است که سرایش آن سی سال به طول انجامید و به سه بخش اسطوره‌ای (از عهد کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از قیام کاوه آهنگر تا مرگ رستم) و تاریخی (از پادشاهی بهمن و ظهور اسکندر تا حمله به ایران توسط اعراب) تقسیم می‌شود.

در روز ارد كه روز بيست و پنجم از هر ماه خورشيدي است در ماه اسفند سال 400 هجري فردوسي پيش از آنكه قلم فروگذارد، مي‌نويسد: سرآمد كنون قصه يزدگرد/ به ماه سفندارمد روز ارد/ ز هجرت شده پنج هشتادبار/ به نام جهان‌داور كردگار.

 

(در تصویر زیر طرح مینیاتور صورت تابوت اسكندر که برگ مصور از شاهنامه دموت، تبریز، احتمالاً اواسط سدهٔ هشتم هجری را مشاهده می کنید.)

 

سرآمد کنون قصّۀ یزدگرد...

 

ریشه و داستان ضرب المثل شاهنامه آخرش خوش است از کجا آمده؟

در ابتدا بگوییم که این عبارت کنایه آمیز است زیرا پایان شاهنامه سقوط ایران به دست اعراب و کشته شدن رستم فرخزاد و فرار یزدگرد سوم و سرانجام مرگ او و نیز ناامیدی مردم از بیرون کردن اعراب جاهلی است. پس نتیجه می گیریم پایان شاهنامه خوش نیست و این جمله مفهومی کنایه آمیز دارد.

 

بیت‌های پایانی شاهنامه

بزرگان و بادانش آزادگان / نبشتند یکسر همه رایگان

نشسته نظاره من از دورشان / تو گفتی بُدم پیش مزدورشان

جز احسنت از ایشان نبُد بهره‌ام / بِکَفت اندر احسنت‌شان زَهره‌ام ...

نگه کن که این نامه تا جاودان / درفشی شود بر سرِ بخردان ...

چنین گفت نوشین‌روان را قباد / که چون شاه را سر بپیچد ز داد

کند چرخ، منشورِ او را سیاه / ستاره نخواند ورا نیز شاه

ستم، نامۀ عزلِ شاهان بوَد / چو دردِ دلِ بی‌گناهان بوَد ...

نباشد کسی در جهان پایدار / همان نامِ نیکو بوَد یادگار ...

سرآمد کنون قصّۀ یزدگرد / به ماهِ سفندارمد، روزِ ارد

ز هجرت شده پنج هشتاد بار / به نامِ جهان‌داورِ کردگار

چو این نامورنامه آمد به بُن / ز من رویِ کشور شود پرسخُن

از آن پس نمیرم که من زنده‌ام / که تخمِ سخن من پراکنده‌ام

هر آن کس که دارد هُش و رای و دین / پس از مرگ بر من کند آفرین

 

 

 معانی بعضی مصرع ها و واژگان برای درک بهتر به شرح زیر است:

در بیت سوم : بکفت : ترکید

در بیت چهارم : درفشی شود : مشهور شود

در بیت نهم : معنی مصراع دوم : در روز بیست و پنجم ماه اسفند

در بیت دهم : در مصراع اول : مراد سال چهارصد هجری قمری است

 

 

 

آخرین اخبار