سه‌شنبه ۳۱ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 22 - ۲۵ محرم ۱۴۴۷
۳۱ تير ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۰

پیرپسر؛ تمثال شر بر پرده سینما

فیلم سینمایی «پیر پسر» سومین ساخته «اکتای براهنی» که این روزها بر پرده سینماها در حال اکران است، اثری خاص، پرحاشیه و البته قابل تأمل است که تمثال شر، اهریمن و ضحاک ماردوش را در قامت افراد عادی جامعه ترسیم می‌کند. این فیلم با وجود زمان طولانی، می‌تواند تماشاگر را تا پایان همراه نگه دارد.
کد خبر: ۸۲۳۶۱۷

«پیرپسر» فیلمی است مملو از اغراق در شر، سادگی و پاکی. مملو از عشق‌های پاک و ناپاک. تصویری از خانواده‌ای است که در آن برای مدت‌ها زنی در نقش مادر حضور نداشته و امروز روابط بین یک پدر متکبر و زورگو با پسرانش، حرمتی هم ندارد.

«پیرپسر» داستانی سرراست دارد و شخصیت‌ها در همان ۲۰ دقیقه نخست به‌خوبی معرفی می‌شوند: پدری متکبر، هوس‌ران و سالخورده در خانه‌ای قدیمی با دو پسر از دو زن مختلفش زندگی می‌کند. پسران که از دو مادر جداگانه متولد شده‌اند، در انتظار مرگ پدر برای فروش خانه و رسیدن به سهمی از ارث و میراث او هستند. پدری که نه تنها کمکی به فرزندانش نمی‌کند، بلکه آنها را تحقیر و تحمیق می‌کند اما برای امیال خود -آن‌طور که فیلم نشان می‌دهد- «دلار» خرج می‌کند، ولی حتی اندکی پول برای استقلال یا کسب‌وکار پسرانش کنار نگذاشته است.

با ورود رعنا، زنی جوان و بی‌پول برای اجاره خانه بزرگ قدیمی، شرایط خانواده متحول می‌شود.

اغراق فیلم آنجاست که پدر یا در حال مصرف تریاک است یا مشروب می‌نوشد در حالی که پسران حدودا ۴۰ ساله‌اش در حال بازی فیفا با پلی‌استیشن هستند. پدر اختیار تمام اموال و اقتصاد خانواده را در دست دارد ولی پسران که جوان‌تر هستند، حتی قدرت دفاع از خود برابر زورگویی‌های پدر پیرشان را ندارند.

دیالوگ‌ها؛ عصاره شخصیت‌های فیلم

یکی از دیالوگ‌های خاص فیلم را «غلام باستانی» (با بازی درخشان حسن پورشیرازی) بر زبان می‌آورد: «مردی که قانون نداشته باشد، همیشه پسر است!»
این جمله عصاره شخصیت اوست؛ نه قانونی دارد و نه به هیچ قید و بندی پایبند است. او نه‌فقط خودش، بلکه خانه، وسایل، لباس و حتی ذهنش قدیمی، کهنه، تیره و شرآلود هستند. او نماد اهریمن با تتویی از ضحاک بر پشتش است.

«رعنا» (با بازی لیلا حاتمی)، زنی امروزی‌نماست که تلاش می‌کند استقلال داشته باشد اما به طور عملی درگیر بازی‌ برای رسیدن به رفاه و ثروت می‌شود. وقتی به علی می‌گوید: «این‌قدر خوب نباش!»، جمله‌ای کلیدی در ترسیم مرز باریک خیر و شر در فیلم ادا می‌شود. او همواره در این مرز باریک حرکت می‌کند و چندین بار از رفتارهای بد خود، پشیمان می‌شود.

«علی باستانی» (حامد بهداد)، نماد خرد و روشنفکری در این فیلم، در بخش دیگری از این فیلم به رعنا می‌گوید: «از خوب بودنم پشیمانم!» گویی خرد، در مواجهه با تباهی، به انزوا و یأس کشیده شده است. شاید این دیالوگ‌ها با سخنان آغازین پدر پیر خانواده مرتبط باشد که به پسرانش می‌گوید: «خوب بودن به درد نمی‌خوره» چون از نگاه او  «مردهای دنیای سیاست، هیتلر و ترامپ» هستند.

در نقطه مقابل، «رضا» (محمد ولی زادگان)، پسر دوم خانواده، حتی با وجود آسیب‌دیدگی از پدر، به‌نوعی دلبسته شرارت اوست. او نه منتقد شر، بلکه شیفته‌ آن است ولی قدرت در اختیارش نیست.

حسن پورشیرازی که باید به بازی‌اش در این فیلم ببالد، نه تنها تتویی از ضحاک ماردوش بر پشت دارد بلکه خود در تمام فیلم و به ویژه در سی دقیقه پایانی آن، تمثال واقعی اهریمن بر پرده نقره‌ای است؛ اهریمنی که تن به هر جنایتی می‌دهد تا کامجویی‌هایش پایانی نداشته باشند.

حسن پورشیرازی در این فیلم به‌راستی می‌درخشد و بازی‌اش، چه از نظر زبان بدن و چه لحن و چهره، تصویری کامل از اهریمن امروزی را ارائه می‌دهد. کاراکتری که در سی دقیقه پایانی فیلم به اوج شقاوت و بی‌رحمی می‌رسد.

نورپردازی در خدمت روایت خیر و شر است و در برخی صحنه‌ها، همچون پرتره‌ای نقاشی‌شده، مرز میان روشنایی و تاریکی را با دقت به نمایش می‌گذارد.

«پیرپسر» اثری است جسور در نمایش عریان پلیدی‌هایی که در لایه‌های پنهان جامعه ریشه دوانده‌اند؛ سخنانی که شاید کمتر کسی جرئت بیان آنها را دارد. هرچند زمان فیلم می‌توانست کوتاه‌تر باشد، اما در مقایسه با بسیاری از آثار سال‌های اخیر، اثری تأثیرگذارتر و اندیشیده‌تر به شمار می‌رود.

آخرین اخبار