جمعه ۰۳ مرداد ۱۴۰۴ - 2025 July 25 - ۲۸ محرم ۱۴۴۷
۰۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۳۵

«یوزف کا»؛ محاکمه توأمان منویات درونی و بیرونی

نمایش «یوزف‌ کا» شالوده‌ای از چیستی انسان معاصر است که هر چقدر از معنویت دور می‌شود به بحران‌های هویتی خویش دامن می‌زند و در واقع محاکمه منویات درونی و بیرونی است.
کد خبر: ۸۲۴۳۸۵

به گزارش خبرنگار تئاتر ایران اکونومیست، «یوزف کا» نمایشنامه‌ای به نویسندگی مشترک محمد چرمشیر و فرهاد مهندس‌پور با بازخوانی از رمان معروف فرانتس کافکا با عنوان «محاکمه» در سال ۱۳۹۷ منتشر شد.

این رمان که بارها مورد اقتباس سینمایی و نمایشی قرار گرفته درباره شخصی به نام یوزف کا کارمند بانک است. او به جرمی که ماهیت آن برای خواننده و خودش مشخص نیست در دادگاه محاکمه می‌شود. او که مردی بدون هیچ ویژگی و توانایی خاص است، هیچ جواب روشن و واضحی درباره دنیای عجیب دادگاه دریافت نمی‌کند.

نمایشنامه یوزف کا همه لحظه‌های رمان را جلوی مخاطب نمی‌گذارد، ولی فضا و روایت رمان را به خواننده منتقل می‌کند. در این نمایشنامه بسیاری صحنه‌ها ناتمام می‌مانند و برخی بی‌ آن‌که آغاز داشته باشند ناگهان و از میانه پدیده آمده و ادامه می‌یابند.

حتی برخی شخصیت‌ها چنان در هم گسترش پیدا می‌کنند که گاه نام یا ویژگی شخصیت دیگر را وام می‌گیرند. این آشفتگی که بیش از همه به درک شخصیت اصلی یوزف کا بازمی‌گردد، سبب شده صحنه‌ها نیازمند آغاز و انجامی نباشند؛ به‌گونه‌ای که احساس نوعی آشفتگی در فضای اثر گسترش یابد.

در زیرمتن نمایشنامه تم‌های مختلفی به کار گرفته شده؛ اسارت، خیانت و مرگ و غیره که همه اینها به بهانه آنچه نافرمانی خوانده می‌شود اتهامی است برای محاکمه. اتهامی که می‌شود جرمی برای محاکمه یوزف کا و این دو، معنایی نامفهوم برای کا دارد. او از همه چیز بی‌خبر است و بی‌آنکه علتش را بداند باید محاکمه شود که در نهایت تن می‌دهد به آنچه اتهامش می‌زنند و مجرمش می‌خوانند.

«یوزف کا»؛ محاکمه توأمان منویات درونی و بیرونی

در بیانی دیگر از زبان مهدی جعفری کارگردان، یوزف کا شالوده‌ای از چیستی انسان معاصر است که هر چقدر از معنویت دور می‌شود به بحران‌های هویتی خویش دامن می‌زند، تا جایی که یک جور روان‌پارگی فرهنگی در هر زاد بومی مستولی می‌شود. ناگفته پیداست نقب زدن به معنویت همیشه در هر تاریخی ره‌یافت به غایت درستی برای انسان داشته است. متن به چالش کشیدن همین روان آدمی است در رفت و شد همین مقال؛ واداشتن مخاطب به این‌که چیستی چگونه است، که انسان مواجهه‌ای گاه آگاهانه و گاه ناآگاهانه بر این منظر دارد. علل این بحران هویتی از کجا نضج می‌گیرد. چه سهمی به درون او برمی‌گیرد و چه سهمی عوالم بیرون از او است.

از این نگاه، متن به گونه‌ای محاکمه همین منویات درونی و بیرونی است. خواب و بیداری‌هایی سیال‌گونه که او را فراروی هویت خویش قرار داده و زیست اکتسابی پیرامونش، او را هر لحظه از معنویت دور کرده است. اگر بگوییم اثر یوزف کا آدم را به خودشناسی و ربانیت آفریدگارش سوق می‌دهد، بی‌راه نگفته‌ایم.

«یوزف کا»؛ محاکمه توأمان منویات درونی و بیرونی

یوزف کا هیچ پیشینه‌ای ندارد. کافکا او را آن چنان حقیر تصور می‌کند که نامی برای او بر نمی‌گزیند. کا بدون آن که از اتهامش آگاهی داشته باشد محاکمه و عاقبت در سگدانی شهر اعدام می‌شود و ننگش تا ابد باقی می‌ماند.

شهروز دل‌افکار طراح و کارگردان نمایش یوزف کا درباره نمایش به خبرنگار ایران اکونومیست می‌گوید: متن یوزف کا نوشته فرانتس کافکا و درباره رمان محاکمه کافکا است. فرهاد مهندس پور و محمد چرمشیر از آن اقتباس خودشان را داشتند و در واقع نوشتند.

به گفته او، دستکاری عجیب و غریبی در کار اصلی نشده و خود متن کافکاست، نمایشنامه از روی رمان محاکمه نوشته شده و به روی صحنه رفته است.

«یوزف کا»؛ محاکمه توأمان منویات درونی و بیرونی

دل‌افکار درباره تم‌های اصلی این نمایش و زیرمتن آن گفت: خود متن بیانگر این است و در متن کافکا، اسارت اتفاق افتاده است. آدمی که صبح از خواب بیدار می‌شود و افراد مختلفی از درهای مختلف وارد زندگی‌اش میش‌وند.در رمان اصلی یک جایی دارد که خود این آدم به این محکامه عادت می‌کند.

او همچنین درباره زمان تمرین‌ها گفت: با تیم جدید، به مدت دو ماه تمرین داشتیم که در نهایت با استمرار تمرین‌ها حتی در روزهای جنگ تحمیلی رژیم صهیونی علیه کشورمان به اجرا رسیدیم.

پژواک ایمانی بازیگر نقش بازرس در این نمایش هم گفت: من کارهای شهروز دل‌افکار را دنبال می‌کردم و دوست داشتم. وقتی با من برای اجرای «یوزف‌کا» تماس گرفت، از ته دل قبول کردم و به کار اضافه شدم. قبلا یک بار این اجرا با بازیگران متفاوت روی صحنه رفته بود که بسیار حرفه‌ای و خوب بودند اما این بار کل بازیگران به غیر از بهروز پناهی، شهروز دل‌افکار و سحر عبدالملکی عوض شدند. لحن‌ها، گویش‌ها و مدل‌ها متفاوت‌تر شد.

«یوزف کا»؛ محاکمه توأمان منویات درونی و بیرونی

او درباره نقش بازرس در این نمایش اظهار داشت: این نقش یک چالش خوبی که برای من داشت که ناخودآگاه در بعضی نقش‌ها افتاده بودم که تقریبا دنباله‌رو حس‌های مشابه بودم. اما نقش بازرس، متفاوت بود و دو پهلو بودن آن و این که از یک حالت هیستریک (عصبی) و ناراحت به غم، از غم به عصبانیت رفتیم باعث شد جذابیت نقش را برای من دو چندان کند و پیش رفتیم. بعد از تمرین‌ها، توانستیم یک هفته پرمخاطب را پشت سر بگذاریم.

آخرین اخبار