جمعه ۰۳ مرداد ۱۴۰۴ - 2025 July 25 - ۲۸ محرم ۱۴۴۷
۰۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۳

تاب‌آوری؛ حلقه گمشده توسعه پایدار در صنایع دستی

پژوهشگر صنایع خلاق و مدرس دانشگاه بر اهمیت توانمندسازی فعالان صنایع دستی برای تاب‌آوری و بازسازی در مواجهه با بحران‌های اجتناب‌ناپذیر تأکید دارد و آموزش و بهره‌گیری از ظرفیت‌های بومی را راهی برای کاهش آسیب‌ها و دستیابی به توسعه پایدار می‌داند.
کد خبر: ۸۲۴۳۱۳

حجت‌اله مرادخانی در گفت‌وگو با ایران اکونومیست، با اشاره به اهمیت توانمندسازی فعالان صنایع دستی برای تاب‌آوری و بازسازی در مواجهه با بحران‌های اجتناب‌ناپذیر، گفت: ما کارگاهی را با توجه به اینکه وقوع بحران در جوامع بشری یک موضوع غیرقابل‌اجتناب است، برگزار می‌کنیم، چه این بحران‌ها طبیعی باشند و چه بحران‌های انسانی مثل جنگ، بحران‌ها به هر حال هم‌زمان با زیست انسان وجود آمده‌اند و آنچه مسلم است، مواجهه ما با آن و عبور موفقیت‌آمیز با خسران کمتر، شرط مهم و حیاتی‌ است که همواره موجب شده جوامع بشری استمرار و ثبات خودشان را در گذر زمان حفظ کنند.

وی بیان کرد: کارگاهی که قرار است برگزار کنم، «صنایع دستی در زمان بحران؛ راهکارهای تاب‌آوری، بقا و بازسازی» نام دارد و قرار است در بطن این کارگاه، ما به بیان شیوه‌هایی بپردازیم که بتوانیم راهکارهای کاربردی را برای تاب‌آوری در زمان بحران و بسترسازی برای بقا و بازسازی پس از بحران داشته باشیم. کسب‌وکارهای صنایع دستی به دلیل اینکه اکوسیستم‌های محلی‌شان اکوسیستم‌های بزرگی نیستند، آسیب‌پذیری‌شان در زمان بحران زیاد است اما می‌توان با آموزش و ارتقای فعالان صنایع دستی که در محیط‌های روستایی، شهرهای کوچک و حتی شهرهای بزرگ هستند، این آسیب‌پذیری یا بخشی از آن را، تا حد زیادی کاهش داد و آنان را آماده کرد که بتوانند ضرورت‌هایی را که لازم است برای مقابله با بحران در کارگاه‌شان پیش‌بینی کرده و بدانند چگونه کسب‌وکار خود را حفظ کنند و پس از بحران چه اقداماتی انجام دهند که تهدیدهای موجود تبدیل به فرصت شود.

این کارشناس و پژوهشگر صنایع دستی، اضافه کرد: آنچه مسلم است، یکی از ویژگی‌های بحران توأمان بودن تهدید و تغییر است. در واقع فقط نباید بحران را از زاویه منفی‌ دید. هرچند تغییر ناگزیر است اما به هر حال از دل آن هم فرصت‌هایی وجود دارد که ما اگر آگاهانه با آن مواجه شویم، این فرصت‌ها می‌تواند تبدیل به پله‌های صعودی شود. برای مثال، بسیاری از کسب‌وکارها بعد از بحران کووید در سراسر دنیا وارد فصل‌های تازه‌ای از رشد شدند و اتفاقاً ترقی‌های چشم‌گیری هم پیدا کردند. تجارت خرده‌فروشی صنعت فشن از طریق آنلاین و اینترنت بسیار محدود بود و برندهای بزرگ با آن قضیه مشکل داشتند، چون نمی‌توانستند از طریق وب‌سایت کارشان را به فروش برسانند ولی جبری که شرایط کووید به وجود آورد، موجب شد که بعد از شرایط کووید و عبور از آن، اکنون بزرگ‌ترین خرده‌فروشی آنلاین کل دنیا صنعت فشن است؛ یعنی از یک تهدید بزرگ، تبدیل شد به یک فرصت و این‌ دستاوردی است که از دل آموزش به دست می‌آید.

تاب‌آوری؛ حلقه گمشده توسعه پایدار در صنایع دستی

مرادخانی گفت: ما در این کارگاه، ساحت مواجهه صنایع دستی و کسب‌وکارهای آن را در زمان بحران به سه مرحله تقسیم می‌کنیم: مرحله پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران؛ که برای هرکدام از این مراحل، اهدافی تعریف شده، راهبردهایی در نظر گرفته‌ایم و شیوه‌های انجام آن، که بتوان از وضعیت موجود نهایت استفاده را کرد، با نگاه و اتکا به بسترها و قابلیت‌های داخلی که فضای مجازی، شبکه‌های ارتباطی، پست و همچنین ایونت‌های داخل ایران دارند؛ یعنی در واقع این نگاه کاملاً بومی‌سازی‌شده است. در مرحله حین بحران هم اهدافی تعریف کرده‌ایم و کاربردهایی که دارد را بازگو می‌کنیم و برای مرحله پس از بحران هم راهکارها مشخص شده است که قرار است ارائه شود.

وی مخاطبان این کارگاه را همه دست اندرکاران صنایع دستی دانست و افزود: برای این کارگاه یک ماهیت بین‌بخشی تعریف شده زیرا قرار است مخاطب هدف آن، طیف گسترده‌ای از فعالان حوزه صنایع دستی، پژوهشگران، دانشجویان و همچنین مدیران بخش دولتی و بخش خصوصی باشند که اگر بحرانی وقوع بپیوندد که هرکدام به شکلی در ارتباط با صنایع دستی، قطعاً دست‌اندرکار این حوزه هستند، یک گوشه از کار را می‌گیرند و طبیعتاً به اشتراک گذاشتن این مقولات آموزشی، موجب خواهد شد که هم‌افزایی به وجود بیاید.

این مدرس دانشگاه هدف خود از این کارگاه را هم‌افزایی و یک‌سو شدن انرژی‌ها، در مسیر به حداقل رساندن آسیب‌های بحران برای کسب‌وکارهای صنایع دستی و همچنین افزایش فرصت برای رشد بیشتر این کسب‌وکارها، دانست و گفت: سعی می‌کنم بتوانم یکی از تجربیات بین‌المللی خود را در زمان بحرانی که به وجود آمده و به نتایجی رسیده، برای دوستان تشریح کنم؛ که احساس نکنند که این قضیه فقط مختص ماست یا این شرایط برای تحمیل وضعیت موجود است؛ بلکه به هر حال اتفاقی است که ممکن است برای همه پیش بیاید، و در این شرایط مهم تاب‌آوری ماست.

مرادخانی مفهوم تاب‌آوری را یکی از مفاهیم بنیادین در مواجهه جوامع با بحران‌های مختلف، دانست و اظهار داشت: این تاب‌آوری از حیث روانی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فناورانه هم وجود دارد. یعنی ما در مواقع ضروری بدانیم از کدام ابزارهای دیجیتال یا از کدام پلتفرم‌ها بهتر است استفاده کنیم و هرقدر ما این تاب‌آوری را بالا ببریم، حرکت جامعه‌مان به سمت توسعه پایدار، اثربخش‌تر خواهد بود.

وی ادامه داد: در حوزه صنایع دستی، هرچقدر این تاب‌آوری فعالانش در وجوه مختلف: دانشجویان، پژوهشگران، مدیران و تولیدکنندگان صنایع دستی، بالاتر برود، بی‌تردید حرکت این اکوسیستم به سمت توسعه پایدار، بهتر خواهد شد، مؤثرتر خواهد بود و هیچ تردیدی نیست که تاب‌آوری، به‌دست‌آوردن تاب‌آوری و ارتقای تاب‌آوری تنها از زمین سبز آموزش محقق خواهد شد، و نه چیز دیگر.

تاب‌آوری؛ حلقه گمشده توسعه پایدار در صنایع دستی

مرادخانی در پاسخ به این سوال که آیا اگر صنایع دستی با صنایع خلاق هم‌سو خواهند شد به این تاب‌آوری‌شان افزوده می‌شود، گفت: بی‌تردید، تاب‌آوری، یعنی ارتقای قابلیت فرد یا جامعه برای تغییر کردن. یعنی هر اندازه این ظرفیت بالاتر باشد، ما تغییرات را خیلی سریع‌تر می‌پذیریم و با آن هم‌سو می‌شویم. صنایع دستی قابلیتی دارد، اکوسیستم صنایع خلاق هم قابلیت‌هایی دارد که این‌ها مرزهای مشترک فراوانی دارند. و این مرزهای مشترک فراوان، چنان‌که نگاه آگاهانه و فعالانه نسبت به آن وجود داشته باشد، به‌شدت هم‌افزایی دارند؛ یعنی در واقع یک به‌اضافه‌ یک در این فضا، دو نیست؛ بیشتر از دو است. و این قابلیت‌ها می‌تواند در کنار همدیگر قرار بگیرد و طبیعتاً تاب‌آوری را رشد بدهد و در هر دو اکوسیستم، حرکت رو به جلو را بهتر کند.

این مدرس دانشگاه گفت: در جهان امروز، مقوله اقتصاد خلاق و توسعه اکوسیستم‌های مختلف صنایع خلاق، یک محور راهبردی در جهان و در کشورهای مختلف، در سیاست‌های کلان‌ قرار گرفته است. زیرا اینجا دو وجهی بسیار حیاتی وجود دارد: رشد اجتماعی از طریق ایجاد اشتغال پایدار و رشد اقتصادی از طریق ارزآوری و بهبود معیشت خانواده‌ها؛ دو حوزه‌ای که در واقع دولت‌ها بلااستثنا، در هرجا که باشند، مجبورند برای حفظ آن‌ها، حفظ ثبات این دو وجه اجتماعی و اقتصادی، هزینه کنند. وقتی که ما از طریق آموزش و از طریق ظرفیت‌های صنایع خلاق و اقتصاد خلاق، بتوانیم این پتانسیل را در کشور به فعلیت برسانیم، از یک سو بار از روی دوش نهادهای رسمی برداشته می‌شود که احیاناً چالش مدیریت سلیقه‌ای را با آن‌ها داشته باشیم، و از سوی دیگر، این در واقع موجب می‌شود که خوداشتغالی یا فریلنسرها بیشتر شوند که این‌ها خودشان دیگر کار را می‌گیرند و جلو می‌برند، و این روند در کشور به طور تصاعدی توسعه می‌یابد.

آخرین اخبار