يکشنبه ۲۹ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 20 - ۲۳ محرم ۱۴۴۷
۲۹ تير ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۴
تئاتر اقوام نیازمند نگرشی اصولی است

نمایش لهجه و لباس به تنهایی کافی نیست

کارگردان، بازیگر و طراح حرکات فولکلوریک اقوام ایرانی (بختیاری) می‌گوید: تئاتر اقوام نیازمند باز نگرشی اصولی است. این که در تئاتری و یا یک اثر تصویری به لباس یا لهجه اشاره‌ای شود، به تنهایی کافی نیست و نمی‌توانیم بگوییم در چنین اثر هنری حق مطلب را برای اقوام ادا کردیم.
کد خبر: ۸۲۲۳۶۶

نیما ابدالی که این روزها در حال آماده‌سازی نمایشی با نام «عروس للر» برای اجرا در یکی از تماشاخانه‎ های تهران است در گفت وگو با خبرنگار تئاتر ایران اکونومیست اظهار داشت: للر نام منطقه‌ای در بختیاری است و سالیان پیش داستان عاشقانه‌ای در آن رخ داده که انتهای تراژیکی هم دارد. یکی از داستان‌های قدیمی است مربوط به یک زوج عاشق بختیاری عبدالمحمد للری و خدابس کتکی است و ما در این نمایش به آن پرداختیم، البته که وجوه امروزی هم دارد و به معضلات کنونی جامعه بختیاری و اقوام زاگرس نشین در زمانه حال هم پرداخته می شود؛ یعنی تئاتری است زمان گذشته و حال را همزمان در دو نسل بررسی می‌کند. قرار است نماینده تئاتر جدی در حوزه تئاتر فاخر اقوام باشیم. چون فقدان این را قاعدتا در تئاتر ایران پس از کم شدن فعالیت‌ها در سال‌های اخیر حس کردیم.

او ادامه داد: معمولا وقتی از تئاتر اقوام صحبت می‌شود، عرفا لهجه‌ها، گویش‌ها و زبان‌ و رقص‌هاست که معمولا فقط در تئاترهای شبانه کمدی استفاده می‌شود. قصد داریم در این کار فاخر که به صورت مجدد توسط خانه هنرمندان بختیاری گروه آوای ایل انجام می‌شود نگرش جدی‌تری در این حوزه داشته باشیم چون فقدان آن را حس می کنیم و قصد ما این است که نمایشی منطبق بر آئین‌ها کار کنیم تا دربرگیرنده بخشی از حوزه فرهنگی اقوام ایران باشیم.

تئاتر اقوام نیازمند نگرشی اصولی است/ نمایش لهجه و لباس به تنهایی کافی نیست  نیما ابدالی کارگردان، بازیگر و طراح حرکات فولکلوریک اقوام ایرانی (بختیاری)

معمولا وقتی از تئاتر اقوام صحبت می‌شود، ترکیبی لهجه‌ها، گویش‌ها و زبان‌ و رقص‌هاست که معمولا فقط در تئاترهای شبانه کمدی استفاده می‌شوداو با برخورداری از اشراف اطلاعاتی و آشنایی با آیین‌ها و اقوام زاگرس‌نشین گفت: درباره اقوام مختلفی که در زاگرس ایران سکونت دارند اعم از بختیاری لک و کرد و... سال‌ها تحقیق و پژوهش کردم و متوجه شدم داستان‌هایی که در زاگرس اتفاق می‌افتد معمولا داستان‌هایی با ریشه‌های مشترک میان اقوام است؛ همانند رقص‌ها و آیین‌های شادیانه یا سوگوانه. به عنوان نمونه، آیین سوگوارانه (گاگریو) در بختیاری با یک لحن و با یک لهجه دیگر با سبک چمری در میان لرها و برخی از لک‌ها نیز به سبک دیگری اتفاق می‌افتد. در جای دیگر در میان کردها و لک‌ها و لرها و سایر اقوام زاگرس شباهت‌ها و همزیستی فرهنگی را در مراسمات و رقص‌ها و آئین‌ها به وفور می‌بینیم. پس وقتی درام و داستانی را از منطقه‌ای انتخاب می‌کنیم صرفا فقط مربوط به مردم آن منطقه نیست. اما از لحاظ زبانی در خصوص نمایش صحبت کنیم، این نمایش گویش بختیاری را در بردارد.

ابدالی اظهار داشت: معمولا در تئاترهای خودمان زبان را کمی ساده‌تر می‌بینیم که برای تماشاگر غیربختیاری هم قابل فهم و درک باشد، با توجه به ریشه های مشترک زبان لری و پهلوی باستان از زیرنویس و یا بروشور هم استفاده می‌کنیم که برای تماشاگر قابل درک باشد. متن نمایش عروس للر بر اساس شعری است که از ادبیات شفاهی بختیاری است. ابیاتی که سالیان پیش سروده می‌شود و به مرور، ابیات دیگری نیز به آن اضافه می شود و نسل به نسل رشد پیدا می کند.

او خاطرنشان کرد: بلال خوانی بختیاری، از ادبیات فولکلور بختیاری می‌آید و خوانش‌های متفاوتی دارد و در میان بختیاری‌ها به سبک‌های مختلفی اجرا می شود و اصولا شاخصه این ادبیات این است که پدید آورده ابتدای اشعار ناشناس است.

وی خاطرنشان کرد: استاد غلام‌شاه قنبری که از دیدگاه من حنجره زخمی زاگرس است و همچنین زنده یاد مسعود بختیاری (کوگ خوش خون بختیاری)، صدای بسیار ماورائی و عجیبی دارند که شلیل و بلال و صیادی و برزیری این بزرگان از جمله همین داستان عبدالمحمد للری و خدابس از نمونه‌های فاخر فرهنگ بختیاری است و ما قصد داریم از صدای این دو هنرمند بزرگ نیز در نمایش استفاده کنیم.

ابدالی اظهار داشت: در حوزه تئاتر اقوام و بویژه بختیاری، در بخش تئاتر غیر کمدی بختیاری نمایش رستاخیز مسجد سلیمان، سال ۱۳۲۰ در شرکت نفت به مدت فقط یک شب به کارگردانی داراب افسر اجرا شده بود و سال‌ها بعد پدرم ملک‌شاه ابدالی این نمایش را به صورت کامل و در قالب یک تئاتر کمدی انتقادی اجتماعی بر روی صحنه تئاتر اجرا می کند.

او ادامه داد: نمایش «سوگ آفرود» هم از جمله آثار فاخر ملکشاه ابدالی است که در آن فرود شاهنامه توسط خود ایرانی‌ها کشته می‌شود. پدرم در سال ۱۳۶۷، این ایده را از نمایش در تکه‌ای از روزنامه پیدا می‌کند. در روزنامه نوشته شده که پیرمرد و پیرزن بختیاری از عشایر خودکشی کرده‌اند. به این فکر می‌کند چه چیزی باعث می‌شود یک بختیاری که زندگی سالمی دارد و دغدغه مالی و خاصی ندارد به فکر خودکشی باشد. بنابراین نمایشنامه را به تاسی از داستان شاهنامه؛ فرود پسر سیاوش و غریب بودن مهاجران بختیاری در تهران می‌نویسد که در ۲۷ شهر ایران روی صحنه می‌رود.

وی از دیگر استادان تئاتر بختیاری در این حوزه به استاد آگشته در چهار محال و بختیاری اشاره کرد و گفت: متاسفانه امروزه اینگونه است که اگر فرد غیر مطلع بخواهد کار قومی بکند صرف اینکه لباس و لهجه ای و یا پوششی تن بازیگران خود کند، بدون اطلاعات دقیق از آن خطه جغرافیایی و زیست فرهنگی و بایدها و نبایدها دست‌خوش انتشار اشتباهات بدی می‌شود هر چند که نیت خیری داشته باشد.

او از نمونه‌های خوب در سینما برای فیلم بختیاری، فیلم سینمایی «شیر سنگی» را نام برد و گفت: این کار دوران استعماری و ستیز بختیاری‌ها را به تصویر می‌کشد که با بازی بزرگان سینما همچون مرحوم عزت الله انتظامی و استاد علی نصیریان و کارگردانی مسعود جعفری‌جوزانی یکی از بهترین فیلم‌ها در خصوص بختیاری بوده که مورد استقبال جامعه بختیاری هم قرار گرفته همچون فیلم «اسکی باز» ساخته فریدون نجفی که مورد استقبال جشنواره های بین‌الملی هم قرار گرفت. روایت او از سادگی و زیست کودکان بختیاری در منطقه این ها آثار فاخری هستند که توسط اساتید به عنوان نمونه شاخص مطرح هستند.

شان موسیقی و تئاتر نواحی این نیست

او همچنین از سریال «پس از باران» سعید سلطانی به عنوان اثری نام برد که «به طور جدی در آن، فرهنگ و لباس فقط ابزار نمی‌شود و نمونه خوبی در تلویزیون است» و افزود: از این گله‌مند هستیم که چرا در فضای تئاتر ایران معمولا فقط از اقوام به شکل تئاتر شبانه کمدی استفاده می‌شود. در برخی آثار سینمایی شاهدیم که شان موسیقی اقوام و نواحی در حدنواختن جلوی رستوان است و یا این که در سریالی در نمایشگاه اقوامی عده‌ای از بین اقوام برقصند که آن را از فاصله دو کیلومتری به صورت لانگ شات نشان بدهیم.

درون قومیت‌ها، آیین‌ها و نواهای زیاد و داستان و داستانک‌ها و درام وجود دارد. دوستانی که در زمینه تئاتر کار می‌کنند باید بدانند که معمولا در کار قومی حساسیت‌های زیادی وجود داردابدالی گفت: سینماگر دیگری هم داریم که فیلم با زبان کردی خیلی زیبایی در حوزه اقوام ساخته‌ و شان و منزلت موسیقی اقوام را نشان داده است. همان فیلمی که هدیه تهرانی هم بازی کرده است. یا در اثر دیگر همین کارگردان، «هیچ کس از گربه‌های ایرانی خبر ندارد»، حامد بهداد آوازی از خراسان می‌خواند. این که فیلمی کاملا به زبان دیگری اجرا شود فکر می‌کنم فقط در شیر سنگی بوده است که در آن هم فارسی و لری بود. این اواخر هم فیلمی در جشنواره فجر به نام «سونسوز» اکران شد که کاملا به زبان ترکی بود. درون قومیت‌ها، آیین‌ها و نواهای زیاد و داستان و داستانک‌ها و درام وجود دارد. دوستانی که در زمینه تئاتر کار می‌کنند باید بدانند که معمولا در کار قومی حساسیت‌های زیادی وجود دارد.

او تاکید کرد: ما قبل از پرداخت به اثر ملزم به پژوهش در زمینه اقوام هستیم. به دلیل کمبود اطلاعات، سریال‌هایی تولید می‌شود که معلوم نیست مربوط به کدام قوم است و یا اصلا شاید بخاطر حساسیت ها قصد دارند که بی زمانی و بی مکان باشد. مثال بارز سریال «روزی روزگاری» امرالله احمدجو کاملا مشخص نیست که این افراد چه کسی هستند و مربوط به چه قومی که خب قابل درک است. ولی به نظر من بعد از اتفاقاتی که برای «سرزمین کهن» و «در مسیر زاینده‌رود» افتاد، کارگردان‌ها هم به نوعی می‌ترسند که چه زبان و چه ملاحظاتی را داشته باشند که با حساسیت‌ها مواجه نشوند. و این تقریبا پاک کردن صورت مساله است بجای پژوهش و تحقیق و استفاده از افراد آگاه بومی در پروژه‌ها.

ابدالی اظهار داشت: در «در مسیر زاینده‌ رود» هیچ کسی به جز مهدی باقربیگی به لهجه اصفهانی توجهی ندارد. تمام بازیگران تهرانی ناموفق هستند در اجرای لهجه و حتی باعث بازخورد بد برای سریال می‌شود. بنابراین استفاده درست از زبان، لهجه و پوشش و آداب و آیین‌، سنت و تحقیق و پژهش ... فرم‌ها یک الزام است. به نظر من، کارگردان باید یا خود بومی منطقه باشد یا به این آگاهی نسبی رسیده باشد.

چرا باید رقصی مثل «رقص برره‌ای» را برجسته کنیم

او گفت: زبان و قومیت‌ها میراث ناملموس ملی است که اگر ضبط، ثبت و ترویج نشود از بین می‌رود. هزاران رقص زیبا در نواحی اقوام ایران داریم چرا باید رقصی مثل «رقص برره‌ای» را برجسته کنیم و به این سبک برقصیم! چون از حساسیت‌ها می‌ترسیم پس به سراغ بی مکانی و بدون اشاره به قوم خاصی می‌رویم. اکنون هم که بحث سریال جدید «شیر علی مردان بختیاری» مطرح است با کارگردان کم تجربه در سازمان صدا وسیما شروع می‌شود و دوباره بختیارها موضع می‌گیرند که دوستان اصلا کلا نسازید اگر قرار است که شحصیت‌های تاریخ بختیاری همچون سریال «بی بی مریم» را اینچنین ضعیف بسازید. قطعا این نگرانی از ساخت یک کار ضعیف هم می‌شود دغدغه‌ای دیگر برای فعالان فرهنگی بختیاری ... و این است که ما نیازمند نگرش اصولی به مباحث هنری اقوام هستیم.

او تاکید کرد: به نظر من ما ابتدا باید آثار فاخر ساخته شده و مورد استقبال قرار گرفته را مبنا قرار دهیم و بعد از این هم بخواهیم در این زمینه حرکت و باید به سه نکته برای ساخت هر اثر هنری توجه کنیم: پژوهش، انتخاب مشاوران مناسب و افراد حرفه‌ای که سازنده کار قومی هستند بخاطر تمامی حسایسیت‌هایی که وجود دارد وگرنه راه را به بیراهه رفتیم.

آخرین اخبار