شنبه ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ - 2025 February 15 - ۱۵ شعبان ۱۴۴۶
۲۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۰

ارکستر «سازهای ایرانی سپهر»؛ افتخاری برای ایرانی بودن

اجرای ارکستر «سازهای ایرانی سپهر» در چهلمین جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر، مخاطب را به ایرانی بودنش مفتخر می‌کرد و تمام این شکوه را جوانانی رقم زدند که پایبند به فرهنگشان زندگی می‌کنند، آن را می‌فهمند و زنده نگه می‌دارند.
کد خبر: ۷۸۰۷۶۴

سومین شب از چهلمین جشنواره بین‌المللی موسیقی فجر میزبان اجرای ارکستر «سازهای ایرانی سپهر» در تالار رودکی بود. این ارکستر، وابسته به مؤسسه آموزش عالی سپهر دانش معاصر اصفهان است، مؤسسه آموزش عالی سپهر دانش معاصر اصفهان از سال ۱۳۹۴ فعالیت خود را با تربیت دانشجویان مستعد در گروه کارشناسی نوازندگی موسیقی ایرانی آغاز کرده است. این مؤسسه با فراهم کردن فضای مناسب برای یادگیری و پژوهش، سهم قابل‌ توجهی در رشد و گسترش موسیقی ایرانی، به‌ ویژه در استان اصفهان، داشته است.

ارکستر «سازهای ایرانی سپهر» که از سال ۱۴۰۰ با تلاش اساتید و دانشجویان دانشگاه سپهر شکل گرفته، توانسته است با بهره‌گیری از سازهای ملی ایران، رپرتوارهای متنوعی از موسیقی ایرانی را اجرا کند. ترکیب‌بندی متنوع سازها و رنگ صوتی خاص این ارکستر، از ویژگی‌های بارز آن به شمار می‌آید.

سازهایی که شب گذشته توسط نوازندگان جوان این ارکستر بر روی صحنه رودکی اجرا شدند، تار، تارباس، سنتور، سنتورباس، سه‌تار، نی، تنبک، عود و کمانچه را شامل می‌شد. این ترکیب‌سازی متنوع، علاوه بر ایجاد رنگ صوتی متفاوت، نشان‌دهنده ظرفیت بالای موسیقی ایرانی در اجرای گروهی و ارکسترال بود. حضور این سازها در کنار یکدیگر، فضایی غنی و منسجم را شکل داد که نشان از تلاش و مهارت نوازندگان جوان این ارکستر داشت.

در انتخاب قطعات این اجرا، آثاری با نگرشی خلاقانه به موسیقی ایرانی و ظرفیت‌های ارکسترال آن ارائه شد. تصنیف «باده شبگیر» اثر حمید متبسم که نخستین بار در آلبوم «به یاد نوروز» توسط گروه «دستان» اجرا شد، نمونه‌ای از این آثار بود.

همچنین، قطعه «راز و نیاز» از آلبوم «فصل باران» اثر مجید درخشانی، با تلفیق ساختار متنوع نغمات و شعر، فضای احساسی عمیقی را ایجاد کرد. در ادامه، قطعه «ضربی همایون»، تصنیف‌شده توسط سعید هنرمند، با بهره‌گیری از گوشه‌های مختلف دستگاه همایون، فرصتی برای نمایش توانمندی نوازندگان و خواننده در بداهه‌نوازی و جواب آواز فراهم آورد.

ارکستر «سازهای ایرانی سپهر»؛ افتخاری برای ایرانی بودن

کنسرت با ورود دو نوازنده تنبک و تار آغاز شد که در کنار یکدیگر به هم‌نوازی و تک‌نوازی پرداختند. نوازندگان تلاش داشتند تا با هماهنگی دونفره، اجرایی منسجم ارائه دهند و در عین حال، توانایی‌های تکنیکی خود را نیز به نمایش بگذارند که جذابیت خاصی به این بخش بخشید. این اجرا مقدمه‌ای مناسب برای کنسرت ارکسترال ایرانی بود، چرا که از همان ابتدا نوید اجرایی با فضای کاملاً ایرانی را می‌داد و انتظاری از یک شب کلاسیک ایرانی را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کرد.

پس از اجرای دونوازی تار و تنبک، سکوتی کوتاه سالن را در بر گرفت. لحظاتی بعد، نوازندگان ارکستر یکی پس از دیگری وارد صحنه شدند و پشت سازهایشان قرار گرفتند. همهمه‌ای کوتاه در میان تماشاگران شنیده می‌شد که با ایستادن حامد یونسی رهبر ارکستر، در مقابل گروه، آرام گرفت.

یونسی با نگاهی دقیق نوازندگان را زیر نظر گرفت. دست‌هایش را بالا برد، نفس‌ها در سینه حبس شد و با نخستین حرکت دست او، سکوت جای خود را به صدای سازها داد. نغمه‌های نخستین قطعه با هماهنگی و طراوت خاصی به جریان افتاد. نوازندگان جوان، که به گفته سرپرست ارکستر میانگین سنی‌شان بین ۱۸ تا ۲۵ سال بود، با تمرکز و دقت اجرا می‌کردند.

لحظه‌به‌لحظه، رنگ‌آمیزی صوتی ارکستر نمایان‌تر می‌شد. تارها با لطافت می‌نواختند، کمانچه‌ها پاسخ می‌دادند، نی با نوایی آرام‌بخش در فضا طنین می‌انداخت و تنبک‌ها ریتم اجرا را مستحکم نگه می‌داشتند. هماهنگی میان نوازندگان و توجه آنها به اشارات رهبر، به اجرا انسجامی مثال‌زدنی بخشیده بود.

با نزدیک شدن به پایان قطعه، شدت و اوج موسیقی آرام‌آرام فرو نشست. آخرین نت‌ها به نرمی در سالن پیچید و سپس، سکوتی سنگین بر فضا حاکم شد. لحظاتی بعد، تشویق‌های آرام تماشاگران، که متأسفانه تعدادشان قریب به ۳۸ نفر بود، سکوت سالن را شکست. هرچند تعداد مخاطبان اندک بود اما استقبال آنها نشان می‌داد که این اجرا توانسته است نظرشان را جلب کند.

ارکستر «سازهای ایرانی سپهر»؛ افتخاری برای ایرانی بودن

در رابطه با اجرای قطعات، باید گفت که این جوانان و نوجوانان فراتر از حد انتظار ظاهر شدند. در لحظه‌به‌لحظه‌ کنسرت مشخص بود که از نواختن خود لذت می‌برند؛ در حالی که با دقت به رهبر و نت‌های مقابلشان توجه داشتند، گاهی آن‌چنان غرق در اجرای خود می‌شدند که چشم‌ها را می‌بستند و با تمام وجود در موسیقی غوطه‌ور می‌شدند.

چه صحنه‌ای دل‌نشین! لحظاتی که تأثیر اجرا را صدچندان می‌کرد-لذت از نوای موسیقی اصیل، لذت تماشای این نوجوانان کاملاً ایرانی و ایران‌دوست و لذت از دیدن نسلی که با درکی عمیق و نه تصنعی، چنین ریشه‌دار در فرهنگ و موسیقی میهنشان، مخاطب را محو اجرا می‌کردند. اجرایی که نه‌ تنها شنیداری بلکه از نظر بصری نیز جذاب و تأثیرگذار بود، به گونه‌ای که مجال پلک زدن به تماشاگران نمی‌داد.

لحظاتی در اجرا شاهد بودیم که نوازندگان، فارغ از همه‌ چیز، از تک‌نوازی دوست خود لذت می‌بردند، چشمانشان را می‌بستند و همزمان ساز خود را می‌نواختند، سپس با دقت دوباره به رهبر و نت‌های مقابلشان بازمی‌گشتند اما نباید فراموش کرد که این اجرا متعلق به یک ارکستر بود، نه یک گروه یا آنسامبل محلی. شاید چنین صحنه‌هایی در اجراهای گروه‌های محلی امری طبیعی و رایج باشد اما در ارکستر، هماهنگی، دقت، توجه به رهبر، گوش سپردن به صدای ارکستر و درک صحیح از موسیقی، ضرورت‌هایی جدی هستند که در این اجرا به دل‌نشین‌ترین شکل ممکن محقق شد.

ترکیب موسیقی، چهره‌های ایرانی و فرهنگ‌دوست نوازندگان، لباس‌های متحدالشکل با نقوش ایرانی، همگی بر این نکته تأکید داشتند که این اجرا، چیزی فراتر از یک کنسرت معمولی بود. پرفورمنسی که در بسیاری از لحظات، خودبه‌خود به فرمی ناب و تأثیرگذار می‌رسید- فرمی که نه از دل تصنع و نمایش بلکه از هماهنگی ناخودآگاه و طبیعی تمام ارکستر نشات می‌گرفت.

ارکستر «سازهای ایرانی سپهر»؛ افتخاری برای ایرانی بودن

لحظه‌به‌لحظه، این کنسرت مخاطب را مفتخر می‌کرد به ایرانی بودنش و به یادمان می‌آورد که چه هستیم و چه داریم و چه افتخاری بالاتر از این برای یک ارکستر که بتواند چنین تاثیری عمیق در قلب مخاطبش با موسیقی بگذارد؟ اما دلچسب‌تر از همه، این بود که تمام این شکوه را جوانان و نوجوانانی میان ۱۸ تا ۲۵ سال رقم زدند و از آن هم افتخارآمیزتر، این حقیقت بود که در این سرزمین، همچنان جوانانی اصیل و عاشقانه پایبند به فرهنگشان زندگی می‌کنند، آن را می‌فهمند و با جان و دل زنده نگه می‌دارند.

در رابطه با رهبری این کنسرت باید گفت که مشخص بود نوازندگان رابطه خوبی با رهبرشان دارند و هماهنگی قابل توجهی بین آنها برقرار است. با این حال، نقدی که می‌توان به رهبری داشت، این بود که در حین رهبری، رهبر اغلب جملات زیادی را به صورت لب‌خوانی به نوازندگان می‌گفت که این امر چندان جالب به نظر نمی‌رسید. بهتر است که دست‌ها سخن بگویند تا زبان. حتی گاهی مشاهده می‌شد که ضرب‌ها را می‌شمارد که این می‌تواند تاثیر آموزشی منفی بر نوازندگان بگذارد و آنها را به عادت‌های نادرستی سوق دهد.

در بخش آواز، جواد موسوی با صدای گرم و جذاب خود، تحریرهای تمیز و کنترل‌شده‌ای را ارائه داد که لحظات بسیار جذابی را برای مخاطب خلق کرد. صدای او توانست به خوبی احساسات موسیقی را منتقل کند و توجه‌ها را به خود جلب نماید.

در مجموع، این اجرا بی‌عیب و کاملاً بی‌نقص نبود. با نگاهی سخت‌گیرانه، می‌توان گفت که هنوز جای کار برای افزایش هماهنگی کلی ارکستر وجود دارد اما همین نقص‌های کوچک، نه‌ تنها از ارزش اجرا کم نکرد بلکه خلوصی دل‌نشین به آن بخشید و بار احساسی اثر را دوچندان کرد. اینجا بود که جمله‌ای آشنا در ذهن تداعی می‌شد: در هنر، بی‌عیب بودن فضیلت نیست.

یونسی در پایان اجرا به نکته‌ای اشاره کرد که جای تأمل داشت؛ نوازندگان این ارکستر همان صبح از اصفهان راهی تهران شده بودند و با وجود سختی‌های مسیر، از جمله برف و مه، با تأخیری جزئی به سالن رسیدند. با این حال، علی‌رغم خستگی زیاد، اجرایی کم‌عیب و سرشار از احساس را روی صحنه بردند. حیرت‌انگیزتر آنکه بلافاصله پس از اجرا، باید مجدداً راهی اصفهان می‌شدند. این مساله، این سوال را مطرح می‌کند چرا چنین شرایطی ایجاد شده که نه تنها بر کیفیت اجراها تأثیر می‌گذارد بلکه قدردانی شایسته‌ای از تلاش این جوانان هنرمند نیز محسوب نمی‌شود.

عجیب آنکه این جوانان خوش‌ذوق، که از اصفهان آمده و مهمان تهران بودند، در جشنواره‌ای با این سطح از اهمیت، مقابل تنها ۳۸ نفر به اجرای موسیقی پرداختند. این مساله نقدی جدی به مسئولین برگزارکننده جشنواره وارد می‌کند که نتوانسته‌اند شرایطی فراهم کنند تا چنین اجراهایی با حضور شایسته‌تری از سوی مخاطبان همراه شود. این در حالی بود که این گروه اجرایی در مقایسه با کنسرت دو شب پیش ارکستر ملی ایران، بی‌ادعاتر، خالص‌تر، صمیمی‌تر و امیدبخش‌تر ارائه کردند. و شاید بتوان ادعا کرد این گروه رسالتی را که ارکستر ملی ایران بر دوش دارد، بهتر از خود آن ارکستر به سرانجام رساندند اما افسوس که آن‌ طور که شایسته بود، دیده نشدند.

آخرین اخبار