این کارگردان تئاتر که نمایش خود را به عنوان یک کار عروسکی ویژه بزرگسال روی صحنه میبرد، در گفتگو با ایران اکونومیست از چالشهای پیشروی کارگردانهای عروسکی میگوید و ابراز تاسف میکند که برخی از همکارانش نسبت به نمایشهای جنگی گارد دارند.
پورغلامحسین جزو معدود کارگردانهای فعال در زمینه نمایش عروسکی بزرگسال است که هر از چندی، نمایشی را برای عموم تماشاگران اجرا میکند.
او درباره این موضوع توضیح میدهد: اگر کارهای من به اجرای عمومی میرسد، شاید یکی از دلایلش، پررویی من است. نمیدانم پررویی خوب است یا بد ولی من برای اجرای نمایشهایم اصرار و پیگیری میکنم چون معتقدم اجرا در جشنواره، فقط یک دستگرمی است و یک نمایش زمانی کامل میشود که در برابر عموم مخاطبان قرار بگیرد. ما حتی در اجرای عمومی هم هر شب تغییراتی داریم و نمایش را مدام کاملتر میکنیم.
او با ابراز تاسف از نبود جریان مستمر نمایش عروسکی ادامه میدهد: از دورهای به بعد کسانی که نمایش عروسکی بزرگسال اجرا میکردند، دچار دلشکستگی شدند و دیگر برای اجرای آثارشان تلاشی نکردند چون کار بسیار سختی است.
پورغلامحسین در توضیح این سختی میافزاید: وقتی شما نمایش عروسکی بزرگسال کار میکنید، گویی همیشه چوبی بالای سرتان است و مدام به این فکر میکنی که اگر سالن پر نشود و تماشاگر کم بیاید، چه باید کرد. بنابراین اجرای یک نمایش عروسکی، پروسه هراسآوری است و به عنوان یک کارگردان به جز کیفیت کار، باید به هزار عامل دیگر هم فکر کنی.
این کارگردان میافزاید: سالها به گروههای عروسکی سالن نمیدادند تا وقتی که یارانه دولتی تئاتر قطع شد و برخی از کارگردانهای شناختهشده تئاتر حاضر نبودند با قرارداد گیشه در سالنهای دولتی کار کنند. در این میان سالن دولتی هم حاضر نبود با گروههای عروسکی همکاری کند چون معتقد بود فروش کارشان، بالا نیست. بنابراین کسانی مانند من خیلی سختی کشیدیم تا بتوانیم سالن بگیریم.
او با اشاره به دو اجرایی شدن سالنهای دولتی تئاتر اضافه میکند: نمایش من به دلیل دکور حجیمی که دارد، نمیتوانست در کنار نمایش دیگر اجرا بشود. به همین دلیل ما خیلی سماجت کردیم که حتما تکاجرا باشیم و مجموعه تئاتر شهر هم همکاری کرد. درک میکنم که به دلیل شرایط اقتصادی، برخی از سالنهای خصوصی، هر شب دو اجرا داشته باشند ولی چرا مجموعه تئاترشهر باید دو اجرایی شود؟ این همه فشار روانی بر گروههای نمایشی، چه ضرورتی دارد؟ از سوی دیگر، این وضعیت، دست و پای کارگردانها را میبندد.
پورغلامحسین ادامه میدهد: اینکه میگویم من با پررویی کار میکنم، بخشی به این دلیل است که ریسک میکنم و پولی را که از شغل دیگرم، به دست میآورم، صرف تئاتر میکنم و در تمام این سالها هم چنین بوده ولی خیلی از کارگردانهای تئاتر، شاید چنین امکانی نداشته باشند و به همان تکاجرای جشنواره بسنده میکنند.
این دانشآموخته تئاتر عروسکی در پاسخ به اینکه چه چشماندازی پیشروی دانشجویان این رشته میبینید، میگوید: واقعا نمیتوانم پیشبینی کنم چون چندین دانشکده هنری در زمینه نمایش عروسکی فعال هستند اما تعداد دانشجویانی که برای تماشای نمایش عروسکی میآیند، به انگشتان دست نمیرسد. در حالی که ۲ سال سخت کرونایی را پشتسر گذاشتیم و سال گذشته هم با ناآرامیهای اجتماعی رو به رو بودیم، طبیعتا انتظار میرفت باید برای دیدن کار، تشنگی وجود داشته باشد اما حتی با تخفیف ۵۰ درصدی هم، دانشجویان نمیآیند.
او با اشاره به تفاوت دوران دانشجویی خودش با دوره فعلی، میافزاید: دورهای که ما دانشجو بودیم، باید از بخش آموزش دانشکده، نامه میگرفتیم که با ارایه آن به تئاترشهر ۲۰ درصد تخفیف بگیریم ولی حالا اصلا چنین فضایی نیست. نمیدانم این رخوت، جمعی و جهانی است یا فقط مال ما بچههای عروسکی است.
پورغلامحسین که نمایش خود را با موضوع عملیات کربلای ۴ روی صحنه میبرد، درباره انتخاب چنین موضوعی توضیح میدهد: این هم از دشواریهایی بود که فکرش را نمیکردم. به شدت معتقدم جنگ ایران و عراق فارغ از هر نامی که برایش بگذاریم، یک منبع دراماتیک کامل است. هر کسی که حتی سه روز از این جنگ را تجربه کرده باشد، کلی خاطره و قصه از آن دارد و میتواند ماجراهای دراماتیک تعریف کند. بنابراین خیلی ابزورد است که الان من باید توضیح بدهم که چرا چنین موضوعی را انتخاب کردهام. جالب است کسانی که برای دیدن نمایشهای جنگی خودمان، اخم و تَخم میکنند، با اشتیاق فراوان فیلم «اوپنهایمر» را میبینند. چرا جنگهای جهانی یا جنگ ویتنام برای آنان جذاب است ولی جنگ خودمان نه؟ در این شرایط، برخی از افراد خیلی راحت و تنها با یک جمله «این کار که جنگی است»، آن را از گزینههای خود کنار میگذارند. واقعا درک نمیکنم که این گارد، چه معنایی دارد. این رفتار و این برخوردها و تفکرها برای جامعه فرهنگی ما زشت است.
او درباره ضرورت کار کردن در مقطع فعلی توضیح داد: اتفاقا الان وقت کار کردن است. حجم زیادی از اتفاقات پارسال به این دلیل است که فرهنگسازی نکردهایم و تئاتر، یکی از ابزارهایی است که میتواند فرهنگسازی کند. اما ما خیلی راحت، زمین را واگذار کردهایم و خود را عقب کشیدهایم.
او با بیان اینکه اجراهای خصوصی نمیتواند عموم مخاطبان را درگیر تئاتر کند، میگوید: ما برای مخاطب کار میکنیم نه برای خودمان. اگر قرار بود عده محدودی باشیم و فقط نمایشهای خودمان را ببینیم، دیگر چه نیازی به سالن بود. هدف ما از کار کردن این است که محصول فرهنگی خود را در مواجهه با مردم قرار بدهیم. حالا یا یا جذب کارمان میشوند یا نه. اما در اجرای خصوصی، دیالوگی میان اجراگران و عموم مردم اتفاق نمیافتد. به همین دلیل من معتقدم باید کار کرد.
پورغلامحسین ادامه میدهد: در حال حاضر نه تنها دیالوگی رخ نمیدهد بلکه ما تحمل دیدنِ مخالفان خود را نداریم. در حالی که باید اجازه بدهیم کسانی که ما را دوست ندارند، ما را ببینند و حتی قضاوت کنند و ما نیز درباره آنها چنین کنیم، این نکته مهمی است که باید یاد بگیریم؛ تحمل کردن مخالفان.
به گزارش ایران اکونومیست، گروه اجرایی این نمایش به شرح زیر هستند:نویسنده و کارگردان: مرجان پورغلامحسین، طراح صحنه: رودابه کاشانی، طراح عروسک و ساخت عروسک و صحنه: گلنوش طاهری، نوگل طاهری، بیتا بهارلو، نگین طاهری، طراح نور: سینا رشیدی، فیلمبردار: سینا رشیدی، صدرا زمانی، سوییچ تصاویر: ویدا ستارئی، آهنگساز: احسان خضرلو، طراح صدا: پارسا آرا، بازیدهندگان: گلنوش طاهری، بیتا بهارلو، نوگل طاهری، رودابه کاشانی، صدای متن: محمد بابائی دوگاهه، دستیار کارگردان: الهام ایروانی، استوری برد: نگین طاهری، عکاس: پوریا نوری، طراح پوستر و بروشور: مرضیه سرمشقی، رفعت هاشمی سیسخت، مدیر روابط عمومی و تبلیغات مجازی: نگار امیری، خیاط: سارا برفی دکوراتور: علی اعلمی، پشتیبانی: ابوالفضل غلامحسینی، امور بینالملل: آژانس تئاتر نوروز هنر، رها رجبی.
نمایش «دویست و هشتادمین شب سال» هر شب ساعت ۱۹ و به مدت ۴۰ دقیقه در تالار سایه مجموعه تئاترشهر روی صحنه میرود.