باز از نو خامه همچون نی نوا سر میکند
یا حدیث نینوا را زیب دفتر میکند
مطرب محفل هم آواز صفیر خامه است
کز نواها فتنه برپا شور بر سر میکند
گه کشد سوی عراقم گه برد سوی حجاز
مطرب ما، هر زمان آهنگ دیگر میکند
گه به آهنگ حسینی در مقام راستی
میسُراید نغمهیی کاشوب محشر میکند
محشر ار یک محشر است این حشر را افغان نی
دم به دم ساعت به ساعت هی مکرّر میکند
نشئهی عشق حسین گویا به مزمر مضمر است
کاینچنین مست و خرابم بانگ مزمر میکند
بند بند نی بسوزد بندبندم دم به دم
چون حکایت از لبان خشک اصغر میکند
در میان سور و شادی صور ماتم میدمد
پاره پاره قاسم از شمشیر و خنجر میکند
نوعروس زار او بر ناقه میسازد سوار
داغدیده مادرش را تیره معجر میکند
امّ لیلا این گمان از بخت خود هرگز نداشت
کاسمان او را جدا از وصل اکبر میکند
آب گوهر را مکید اکبر ز تاب تشنگی
چارهی این تشنگی دل را پُر آذر میکند
گشت یاقوت لبش آبی ز تاب تشنگی
فاش میگویم ولی این را که باور میکند
در لب آب روان روح روان شاه دین
تشنهلب سر میدهد با تشنگی سر میکند
زینب غمدیده کی بودش خبر از بخت خویش
کز غم مرگ برادر تیره معجر میکند
ای فلک ظلمی که کردی بر عزیزان خدا
کافری کی اینچنین ظلمی به کافر میکند
زین مصیبت گر بگرید فاش چشم مصطفی
سیل اشکش سر به سر روی زمین تر میکند
آه از آن ساعت که در روز جزا خیرالنساء
شکوه از این ماجرا در پیش داور میکند
تا «وفایی» نوحه خوان از بهر شاه کربلاست
کی دگر تشویش و بیم از خوف محشر میکند
****
ملا فتحالله وفایی شوشتری (زاده ۱۲۰۸ شمسی در شوشتر، درگذشته ۱۳۰۳ شمسی در نجف) شاعر، صوفی و عارف قرن سیزدهم هجری بود.
از حکیم وفایی شوشتری که در عصر قاجاریه میزیست، چند اثر از جمله دیوان وفایی، سراج المحتاج، الطباق الذهب، شهاب ثاقب و رساله الجبر و التفویص بجای مانده است. کتاب دیوان وفایی در سال ۱۳۲۰ شمسی به چاپ رسیده و پس از آن به کوشش مهدی آصفی در سال ۱۳۷۸ شمسی بازنشر شده است.