السلام ای ساکن محنت سرای کربلا
السلام ای مستمند و مبتلای کربلا
السلام ای هربلای کربلا را کرده صبر
السلام ای مبتلای هر بلای کربلا
السلام ای بر تو خار کربلا تیغ جفا
السلام ای کشته تیغ جفای کربلا
السلام ای متصل با آب چشم و آه دل
السلام ای خسته آب و هوای کربلا
السلام ای غنچه نشگفته گلزار غم
مانده از غم تنگدل در تنگنای کربلا
السلام ای کرده جا در کربلا وز فیض خود
در دل اهل محبت کرده جای کربلا
السلام ای رشک برده زندهای هر دیار
در جوار مرقدت بر مردهای کربلا
یا شهید کربلا کردم بگرد طوف تو
رغبت سیر فضای غم فزای کربلا
یاد اندوه و غمت کردم شد از اندوه و غم
از دل من تنگ تر بر من فضای کربلا
ریخت خون در کربلا از مردم چشم قضا
از ازل این است گویا مقتضای کربلا
هر که اندر کربلا از دیده خون دل نریخت
غالبا آگه نشد از ماجرای کربلا
چرخ خاک کربلا را ساخت از خون تو گل
کرد تدبیر نیاز آن گل برای کربلا
جای آن باشد که گر بویند آید بوی خون
تا بنای دهر باشد از بنای کربلا
سرورا با یاد لبهای بخون آلوده ات
خوردن خونست کارم چون گیای کربلا
اجر من این بس که گر میرم شود سر منزلم
خاک پای جانفزای دلگشای کربلا
کربلا خوان عطای تست گردون دم بدم
میرساند بر همه عالم صلای کربلا
هر که میآید بقدر سعی و استعداد خود
بهره میگیرد از بحر عطای کربلا
نیست سبحه این که بر دستست ما را بلکه هست
دانه چندی ز در بی بهای کربلا
یا شهید کربلا از من عنایت کم مکن
چون تو شاه کربلایی من گدای کربلا
در دلم دردیست استیلای بیم معصیت
شربتی میخواهم از دارالشفای کربلا
روزگاری شد که مأوای فضولی کربلاست
نیست او را میل مأوایی ورای کربلا
هست امیدم که هرگز برنگردد تا ابد
روی ما از کعبه حاجت روای کربلا
هم چو سعی مروه لطف حق نبخشد اجرها
سعی ما را در زمین پر صفای کربلا
****
ملا محمد بن سلیمان فضولی بغدادی (زاده سال ۸۸۵ هجری قمری در حله، درگذشته به سال ۹۶۳ هجری قمری) ادیب و شاعر سده دهم هجری قمری است که به زبانهای ترکی، فارسی و عربی شعر سروده است.
زادگاه او را در بعضی از منابع کربلا یا نجف یا بغداد هم ذکر کردهاند. او پرورشیافته شهر بغداد است و به همین جهت به بغدادی مشهور شده است.
آثار فارسی او علاوه بر دیوان اشعار، شامل منظومههای «ساقینامه» (هفت جام)، «رند و زاهد»، «صحت و مرض»، «انیس القلب» و «روح نامه» (سفرنامه روح یا حُسن و عشق) است.