علی رهبری آهنگساز و رهبر ارکستر بینالمللی ایران که طی سالهای گذشته در کشورهای مختلف اروپایی مشغول به فعالیت در عرصه موسیقی بوده است ضمن اشاره به تازهترین فعالیتهای موسیقایی خود بیان کرد: چندی پیش در رسانهها گفتگوهایی پیرامون نحوه فعالیتم در روزهای کرونایی داشتم که یکی از آنها مربوط به تلاش برای به پایان رساندن پروژه «سونتهای شکسپیر» بود که طی سالهای اخیر فرصتی برای انجام آن نداشتم. اما روزهای کرونایی موجب شد تا در این زمینه فعالیتهایی را انجام دهم.
وی ادامه داد: خوشبختانه این اتفاق افتاد و طی آن ۱۵۴ غزل (Sonnets) ویلیام شکسپیر به طور کامل توسط بنده با همکاری گروهی از آهنگسازان ایرانی تولید شد و قرار است به زودی در بازار جهانی عرضه شود. این سونتها در قالب هشت تا ده آلبوم، با حضور چندین خواننده ایرانی و جهانی منتشر میشوند. این در حالی است که در بخش نوازندگی پیانو یک سولیست مشهور از کشور اسلواکی به نام «لادیسلاو فان سوویتس» در کنار پروژه حضور دارد.
مبتکر و خالق پروژه «سونتهای شکسپیر» با اشاره به جزئیات این پروژه بینالمللی گفت: همان طور که اشاره کردم، روزهای کرونایی برای من بهترین وقت بود تا در عین رعایت پروتکلهای بهداشتی، بعد از ۱۰ سال این وقت را پیدا کنم که با همراهی دوستان آهنگساز ایرانیام، سونتهای شکسپیر را به پایان برسانم. کلمهٔ sonnet از ریشهٔ ایتالیایی «sonnetto» به معنی «آواز کوچک» میآید که از زبان فرانسه به انگلیسی راه یافتهاست. اینها بیشتر مثل غزلهای ما میمانند. البته در مقایسه بین غزل در ادبیات فارسی با غزلوارههای سبک شکسپیر، غزل فارسی دارای قافیه است که همان قافیهٔ مصراع اول و بیت مطلع است؛ ولی سونتهای شکسپیری، میتوانند در کل دارای ۷ قافیهٔ مختلف باشند.
آهنگسازانی که شکسپیر را زیادی جدی گرفتند!
رهبری با اشاره به پیشینه ساخت این اثر موسیقایی توضیح داد: حدود ۲۸ سال پیش زمانی که مدیر هنری ارکستر فیلارمونیک بروکسل بودم همزمان در اپرای شمال انگلیس (شهر لیدس) و بعد در اپرای ملی لندن ماهها رهبری اپرا میکردم. در آن شرایط بعد از تمرینهای اپرا، در هتل وقت زیادی داشتم. در این زمان بود که با سونتهای شکسپیر آشنا و شیفته ۱۲ سونت مختلف این نویسنده شدم. جالب اینکه بعد از کمی مطالعه متوجه شدم آهنگسازان بسیار مشهوری روی سونتهای شکسپیر موسیقی گذاشتهاند، ولی از آن جایی که آنها شکسپیر را زیادی جدی گرفته بودند بنابراین موسیقیهای زیادی جدی هم روی آن نوشتهاند. به همین دلیل هم احتمالاً به موفقیت زیادی نرسیدهاند.
احساس کردم، شکسپیر برخلاف تصور خیلیها، شخص ساده، آسان و حتی شوخ و به قول ما ایرانیها باحالی بوده است؛ بنابراین تصمیم گرفتم روی سونتها به سبک «موسیقی سبک» ملودی بنویسم که برای مردم هم فهمش آسانتر باشد و هر کسی بتواند آنها را با ملودی بخواند
رهبر اسبق ارکستر سمفونیک تهران افزود: من در همان دوران بود که احساس کردم، شکسپیر برخلاف تصور خیلیها، شخص ساده، آسان و حتی شوخ و به قول ما ایرانیها باحالی بوده است؛ بنابراین تصمیم گرفتم روی سونتها به سبک «موسیقی سبک» ملودی بنویسم که برای مردم هم فهمش آسانتر باشد و هر کسی بتواند آنها را با ملودی بخواند.
وی افزود: در آن زمان یکی از رهبران و آهنگسازان جوان بسیار بااستعداد ایتالیایی به نام «پاولو پسینا» که در بعضی شهرها مانند مادرید و پالرمو سمت دستیاری من را داشت، پیشنهاد کرد که آنها را برای پیانو تنظیم کند. من از این پیشنهاد استقبال کردم و وقتی که یکی از خوانندگان بلژیکی این آثار را خواند، خیلی مورد تشویق اهل فن قرار گرفت. حتی دوستانی مانند فرانس کوخ (مدیر شرکت بینالمللی کوخ) گفت: «هیچ وقت، هیچ آهنگسازی سونتهای شکسپیر را به صورت کامل رویش موسیقی نگذاشته و تو اگر این کار را بکنی در تاریخ موسیقی تک خواهد بود.»
رهبری ادامه داد: در این مجال فضا به سمتی رفت که قولهای مساعدی برای ضبط و انتشار آلبوم در آلمان مطرح شد. البته دوستانی مانند «اندرده لاپرت» آهنگساز مشهور بلژیکی، «پاولو پسینا» ایتالیایی و از همه مهمتر دوست بسیار عزیزم احمد پژمان نیز من را بینهایت تشویق کردند و تنظیم سونتهای مختلف را به عهده گرفتند. حتی استادم حسین دهلوی هم از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شد. چون که این استاد با من تلفیق شعر و موسیقی را با سختگیری کار کرده بود و من هم ممنون و مدیون زحمات وی بودم.
این هنرمند درباره روند طولانی تولید و انتشار پروژه «سونتهای شکسپیر» گفت: تولید این ۱۵۴ غزل از سال ۱۹۹۲ آغاز و تا سال ۲۰۰۰ طول کشید. البته من اغلب اوقات وقتی به سونتی گوش میدهم منظره شهرهایی چون لیدس، لندن، بروکسل، تورین، پالرمو، پاریس، مادرید، استانبول، زاگرب، بارسلونا در ذهنم مجسم میشوند. ولی بیشترین سونتها را حدود ۴ سال که در اپرای برن پایتخت سوئیس رهبری میکردم نوشتم و وقتی در شهر زاگرب مدیر بودم آنها را به اتمام رساندم.
پروژهای با هزینه ۳۰۰ هزار یورویی
رهبری ادامه داد: اینکه چرا این آثار در این سالها تولید نشدند هم به این شرایط برمیگردد، که ضبط این ۱۵۴ ترانه با ارکستر، یک پروژه بسیار بسیار گرانی بود. یعنی رقمی حدود ۳۰۰ هزار یورو نیاز داشت که شرکت کوخ این مسؤلیت را به عهده گرفته بود. این در حالی بود که در سال ۲۰۰۰ قرار بود این قطعات با ارکستر و خوانندههای مختلف ضبط شوند. همه چیز هم آماده شده بود، ولی متأسفانه بخاطر بحران در شرکتهای تولید موسیقی و تعطیل شدن شرکت کوخ، ادامه پروژه غیرممکن و به مدت ۱۹ سال متوقف شد.
هیچ وقت نخواستم به خودم اجازه بدهم که آثار خودم را در کنسرتهایم رهبری کنم یا اینکه از رهبر ارکستر دیگری خواهش کنم که رهبری کند. من همیشه این کار را فاسد میدانستم و میدانم، چون که در هر کشوری که مسئول بودهام دهها آهنگساز دیگر منتظر اجرای آثارشان بودند
وی افزود: یک سال پیش تصمیم گرفتم این سونتها به جای ارکستر، برای پیانو تنظیم شود و از آن جایی که علاقمند بودم چهره ایران و ایرانی بیشتر در این پروژه جهانی دیده شود، تصمیم گرفتم تنظیم خیلی از سونتها را در اختیار آهنگسازان بسیار خوب ایرانی بگذارم. البته آقایان احمد پژمان، اندره لاپرت بلژیکی، پاولو پسینا ایتالیایی و ساشا پریسکیچ آهنگساز اتریشی هرکدام حدود ۲۵ سونت تنظیم کردهاند. بقیه سونتها نیز بین دوستان ایرانی از جمله امیر معینی، احسان توکل، امیر تفرشیپور، امیر بکان، رخشا قاضیزاده، امیر اسلامی، کیوان یحیی، بابک میلانی، سیاوش مرادی و همسرم پاولا رهبری تقسیم شده، که بسیار عالی و متنوع آنها را تنظیم کردهاند.
این هنرمند موسیقی در بخش دیگری از صحبتهای خود بیان کرد: آن دسته از هنرمندانی که سن و سالی دارند میدانند که من قبل از رهبری ارکستر، در حوزه آهنگسازی فعالیت میکردم کما اینکه آثاری چون «نوحه خوان» و «خون ایرانی» را زمانی نوشتم که بیست سالم بود. حتی به خاطر دارم در آن زمان استادانی چون مرتضی حنانه، احمد پژمان، حسین دهلوی و مصطفی کمال پورتراب نسبت به این آثار واکنشهای بسیار مثبتی نشان میدادند. من از آن دوران بود که به نوشتن موسیقی بی سرو صدا ادامه میدادم و به خوبی هم یادم هست که در این شرایط علاقهای به رهبری و اجرای این کارها نیز نداشتم.
وی افزود: بعدها که در موقعیتهای مناسب شغلی نیز که قرار گرفتم میتوانستم از امکانات مجموعهها و کمپانیهایی چون «کوخ دیسکاور اینترنشنال» آلمان نیز برای تولید این کارها استفاده کنم اما این کار را انجام ندادم. من در بسیاری مواقع اختیارات مالی و قدرت تصمیمگیری هم داشتم اما هیچ وقت نخواستم به خودم اجازه بدهم که آثار خودم را در کنسرتهایم رهبری کنم یا اینکه از رهبر ارکستر دیگری خواهش کنم که رهبری کند. من همیشه این کار را فاسد میدانستم و میدانم، چون که در هر کشوری که مسئول بودهام دهها آهنگساز دیگر منتظر اجرای آثارشان بودند. اما حالا که مسئولیتی ندارم این کارها را رهبری میکنم چون میدانم دردسرهای مسئول نبودن میتواند شرایط بهتری را برایم فراهم کند.
رهبری ادامه داد: با توجه به اینکه آهنگسازی برای من در این سالها به عنوان یک فعالیت تفننی محسوب میشده، من تلاش میکردم در چارچوب این تفنن کارهای زیادی را آهنگسازی کنم. کارهایی که حالا میتوانم فرصتی برای انتشار آنها داشته باشم و «سونتهای شکسپیر» یکی از همین آثاری است که اکنون در آستانه عرضه به مخاطب است. آثاری که با توجه به تفننی بودن فضای ساخت آنها و اینکه زیر فشار قرار نداشتم، ترانههای زیبایی شدهاند.