این در حالی است که براساس آمارها و برآوردها صنعت نساجی با توجه به میزان سرمایه مورد نیاز و پایداری مشاغلی که به جوامع مختلف هدیه داده است، میتواند فرصتی قابل اعتماد برای کاهش نرخ بیکاری در کشورهای مختلف باشد که شاهد مثال آن را میتوان در کشورهای اسپانیا، ویتنام، بنگلادش، تایلند، ترکیه، کره جنوبی، پاکستان و چین مشاهده کرد. از این رو جامجم گفتوگویی با علیرضا حائری، رئیس اسبق انجمن نساجی و کارشناس صنعتی داشته که در ادامه میخوانیم.
وزارت صنعت، معدن و تجارت با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری در زمینه تولید و اشتغال طرحی با نام «طرح ضربتی اشتغال» را مطرح کرده است، به نظر شما بهترین گزینه برای آغاز این طرح در اشتغالزایی چیست؟
براساس اصول اقتصادی و علمی وقتی صحبت از اشتغالزایی و سرمایهگذاری به منظور ایجاد شغل میشود، همواره کارشناسان به دنبال محاسبه مزیتهای مشاغل مختلف متناسب با میزان سرمایهگذاری مورد نیازشان هستند. به همین دلیل کاملا طبیعی است که این افراد با در نظر گرفتن داشتههای منطقه و پتانسیلهای موجود از نظر منابع انسانی سعی میکنند آن طور مدیریت کنند که با کمترین هزینه بتوان فرصتهای شغلی بیشتری ایجاد کرد. به عنوان مثال اگر به دنبال صنایع با فناوریهای بالا باشیم قطعا باید سرمایهگذاری قابل توجهی داشته باشیم تا یک فرصت شغلی ایجاد شود؛ اما در برخی صنایع دیگر این حجم سرمایهگذاری برای ایجاد یک شغل بسیار پایینتر است.
شما در برخی مصاحبهها تاکید کردهاید نساجی میتواند بهترین گزینه برای کاهش نرخ بیکاری در کشورمان باشد. در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
همان طور که قبلا اشاره شد، وقتی صحبت از برنامهریزی برای اشتغالزایی میکنیم، ابتدا باید ببنیم از نظر منابع انسانی (نیروی متخصص)، مواد اولیه، بازارهای فروش و چند نکته دیگر چه چیزی در اختیار داریم و پس از آن اقدام به طرح برنامههای کوتاهمدت، میان مدت و بلند مدت کنیم. این در حالی است که وقتی به پیشینه تاریخی صنعت و کشاورزی ایران توجه کنیم، میبینیم در بخش نساجی به دلیل تولید پنبه و همچنین نیروی متخصص ماهر، همواره جایگاه قابل توجهی داشتهایم. پس کاملا منطقی است که برهمین اساس توجه بیشتری به صنعت نساجی داشته باشیم. هرچند نباید فراموش کنیم در برآوردهای علمی و قابل استناد کاملا مشخص شده است هزینه ایجاد شغل در صنعت نساجی تقریبا یک چهارم متوسط سرمایه مورد نیاز صنعت است.
این برآورد چگونه محاسبه شده است؟
اوایل دهه 90 شمسی هنگامی که وزارت صنعت، معدن و تجارت مشغول تدوین برنامه راهبری در این وزاتخانه بود، کارشناسان امتیازها و پتانسیلهای موجود تمام صنایع کشورمان را بررسی کردند که هنگام رونمایی از این طرح یعنی سال 1394 کارشناسان مشخص کردهاند هزینه ایجاد شغل در صنعت نساجی، یکچهارم متوسط سرمایه صنعت است. به این ترتیب که اگر فرض کنیم برای هر فرصت شغلی صد میلیون تومان سرمایهگذاری در بخش صنعت نیاز داریم، در نساجی این رقم به 25 میلیون تومان کاهش خواهد یافت.
با در نظر گرفتن میزان تعداد بیکاران فکر میکنید این مواردی که اشاره شد، میتواند مشکل بیکاری را در کوتاهمدت برطرف کند؟
روی کاغذ یا در شرایط ایدهآل بله؛ این موارد به دلیل این که جزو صنایع زودبازده هستند و منابع مورد نیازشان بسیار کمتر از صنایع دیگر مثل صنعت نفت است، میتوانند در میان مدت تاثیر قابل توجهی در کاهش نرخ بیکاری داشته باشند، اما نباید فراموش کنید زمانی میتوان براین موضوع تکیه داشت که بازاری برای ارائه و عرضه محصولات تولیدشده در بخشهای یاد شده نیز داشته باشیم. نه این که مثل گذشته به ارائه مجوزهای بدون برنامه اقدام کنیم و امروز انبوهی از محصولات به دلیل نبود تقاضا روی دستمان مانده باشد. پس اگر از همان ابتدا با برنامه و هدفمند گام برداریم و به بازارهای هدف هر یک از بخشهای یاد شده توجه داشته باشیم، قطعا در میان مدت تاثیر مثبتی تجربه خواهد شد.
منظور شما، رعایت اصول سیاستهای اقتصاد مقاومتی یعنی تاکید مقام معظم رهبری است؟
دقیقا، مقام معظم رهبری با درنظر گرفتن تمام امتیازهای تولیدی ایران بارها تاکید فرمودهاند اقتصاد درونزای بروننگر خوب یعنی چه؟ فرمایشات ایشان دقیقا تاکید میکند که باید به دنبال بازارهای صادراتی باشیم و محصولاتی را متناسب با آن بازارها روانه بازار کنیم. منظور از سرمایهگذاری بیشتر هم در شرایط فعلی دقیقا بر این اساس است نه این که بخواهیم وام کمبهره بدهیم و بازهم مثل گذشته بخش قابل توجهی از نقدینگی را در گوشهای فریز کنیم.
به نظر شما صنعت تولید پوشاک چقدر با سیاستهای اقتصاد مقاومتی سازگار است؟
صنعت تولید پوشاک به عقیده من عین اقتصاد مقاومتی است، به این دلیل که با مدیریتی بسیار هوشمندانه میتوانیم وابستگی آن را به خارج از مرزها به حداقل برسانیم و در نهایت خودکفایی کامل داشته باشیم. این در حالی است که حتی در مقابل کارشکنیهای خارجی و ممانعت برای صادرات، بازهم بازار داخلی با توجه به سرانه مصرف میتواند جریان دائمی برای اقتصاد کشور ایجاد کند.
همان طور که میدانید، وقتی صحبت از صنعت نساجی میشود، بخشهای مختلفی شامل این مجموعه میشود، شما توصیه میکنید در تمام موارد سرمایهگذاری داشته باشیم تا بتوانیم مزایای ایجاد شغل را تجربه کنیم؟
اصولا صنعت نساجی جزو مناسبترین بخشها برای سرمایهگذاری و ایجاد شغل در اقصی نقاط جهان است، اما در همین صنعت هم بخشهایی هستند که ارزش افزوده و بهرهوری بالاتری ایجاد میکنند مثل بخش تولید پوشاک. پس بهتر است پله پله در راستای حرکت و رونق کل صنعت حرکت کنیم. به این ترتیب میتوانیم آیندهای درخشان داشته باشیم. این شیوهای است که بسیاری از کشورهای پیشرفته به کار گرفتهاند و نتایج قابل قبولی هم به دست آوردهاند. لازم نیست دوباره چرخ را از ابتدا اختراع کنیم. هرچند فراموش نکنیم تولید پوشاک یکی از صنایع دوستدار محیط زیست است که میتوان زمینه توسعه آن را با کمترین دغدغه از تخریب محیط زیست فراهم کرد.
یکی از موانع اصلی در صنعت پوشاک، قاچاق است، به نظر شما با این شرایط میتوانیم به آینده پوشاک امیدوار باشیم؟
با توجه به حجم قاچاق و واردات قانونی پوشاک خارجی به ایران اگر بخواهیم صادقانه فکر کنیم خیر، این صنعت با این شرایط توسعه نخواهد یافت. بهتر این است که با جلوگیری از واردات غیرقانونی و مدیریت واردات قانونی، باز هم براساس فرمایشات مقام معظم رهبری برای دورهای اجازه دهیم تولیدکنندگان داخلی قدرت کافی را به دست آورند تا در آینده بتوانند در کنار برندهای معتبر رقابتی سالم و سازنده داشته باشند. تمام این سیاستها قبلا تجربه شده و نتایج بسیار مثبتی در کشورهای توسعهیافته بخصوص در صنعت پوشاک ثبت کرده است. اصولا صنعت پوشاک صنعتی نیست که بخواهیم آن را ایزوله کنیم. چون با دنیای مد در ارتباط است. فقط لازم است رقابت سالم در بازار داشته باشیم.
جایی مطالعه کردم با یک چرخ خیاطی برای پنج نفر اشتغال ایجاد میشود، آیا این آمار صحیح است؟
همان طور که قبلا اشاره کردم، بخش تولید پوشاک یکی از سوژههای مناسب سرمایهگذاری و ایجاد شغل با سرمایهگذاری ارزانقیمت در کل صنعت نساجی است. پس ابتداییترین وسیلهای که برای تولید پوشاک نیاز داریم، همان چرخ خیاطی است. برای درک بهتر موضوع به این نکته توجه داشته باشید اغلب بانوانی که در منزل خیاطی میکنند، سرمایه اولیه آنها غیر از دانش یا هنری که آموختهاند، یک چرخ خیاطی است. از این رو شاید بهتر باشد به جای این که به دنبال اعداد و ارقام باشیم، به اهمیت کل سوژه سرمایهگذاری توجه داشته باشیم.
آیا برآوردی از ارزش افزوده تولید پوشاک نسبت به دیگر بخشهای نساجی در اختیار دارید؟
برای پاسخ به این سوال لازم است به اعداد و ارقام در بخشهای مختلف صنعت نساجی دقت داشته باشیم. به عنوان مثال فروش یک کیلو پنبه یا الیاف مختلف نساجی که داخل کشورمان تولید کردهایم، بین دو تا پنج دلار ارزآوری برای کشور ایجاد میکند، اما اگر همین یک کیلوی مبنا را به پارچه و در نهایت پوشاک تبدیل کنیم، چند برابر ثروت خلق شده است. به عنوان مثال اگر سه عدد تیشرت از این یک کیلو پنبه تولید کنیم، قطعا بالاتر از ارقام یادشده منافع اقتصادی خواهیم داشت که بعضا تا چهار برابر خواهد بود.
در بخشی از صحبتها به بازارهای فروش برای محصولات تولید شده به عنوان یکی از مهمترین نکات اشاره کردید، گردش مالی پوشاک در سراسر جهان چقدر است و سهم ما چیست؟
ارزش فعلی بازار پوشاک در جهان، 1500 میلیارد دلار برآورد شده است که این گردش مالی تا یک دهه آینده حداقل به دو هزار میلیارد دلار گردش مالی خواهد رسید. این در حالی است که سهم ایران از این کیک بزرگ اقتصادی تقریبا هیچ است. متاسفانه حجم صادرات پوشاک ایران بسیار ناچیز و در شان قدمت و سابقه نساجی کشورمان نیست.
گردش مالی پوشاک ایران چقدر است؟
سرانه مصرف پوشاک در ایران 140 دلار است. پس با درنظر گرفتن تعداد افراد ساکن در ایران، حدود 12 میلیارد دلار است. این درحالی است که برآوردهای موجود بیانگر آن است که از این حجم نزدیک به سه میلیارد دلار به کالاهای وارداتی عمدتا قاچاق مربوط است.