«اگر بخواهم سفرم به ایران را در یک کلمه توصیف کنم
آن یک کلمه ،«اطلاعات غلط» است. شما نمیدانید قبل از اینکه به ایران بیایم
چه داستانهای ترسناک و عجیبی در مورد ایران میشنیدم. حتی مادرم که
تقریباً نگرانی بابت سفرهای من ندارد، تا حدی نگران شد از اینکه مقصد من
بعد از سفر به ارمنستان، اقامت 5هفتهای در ایران است.» اینها گفتههای
ماریسیا دختری 36 ساله از لهستان است که میگوید بعد از دیدن ایران عاشق
این کشور شده است.
بیشتر
گردشگرانی که این روزها به ایران میآیند نظری شبیه او دارند؛ توریستهایی
که با برداشتن محدودیتهای پیشین برای گرفتن ویزا، بیش از گذشته در شهرهای
تاریخی ایران به چشم میخورند. آنها برخلاف تصویرهای ساخته شده رسانهای،
نه تنها ایران را ناامن نمیدانند بلکه معتقدند این کشور برای گردشگران
بسیار امن است.آلن حدوداً 50 ساله از استرالیا همراه دوستش به ایران سفر
کرده است.
عکس زن و بچههایش را نشان میدهد و میگوید: «تصویری که
آنها از ایران داشتند، خیلی سیاه بود و ترسیدند که با من بیایند.ولی الان
میدانیم که ایران چقدر امن است.» او که از شنیدن موسیقی سنتی ایرانی در
رستورانی در یزد بسیار شگفت زده شده، میپرسد: «در ایران کنسرت هم دارید؟
چطور میشود به کنسرت رفت؟» به نظرش موسیقی سنتی ایران بسیار زیباست.
قم را ببینید، ایران را دیدهاید!اگر
بخواهیم نگاهی کلی به نظرها و تجربیات گردشگران خارجی درباره ایران داشته
باشیم، وب سایت TripAdvisor به عنوان یکی از پر مخاطبترین وب سایتهای سفر
گزینه مناسبی است. در این سایت نظر بسیاری از گردشگران درباره ایران مثبت و
البته متفاوت است. برای مثال، سلمان اهل کشور تانزانیا است که سال گذشته
به ایران سفر کرده، تخت جمشید را بهترین مکانی میداند که دیده و معتقد است
که اگر تخت جمشید را نبینید، انگار که ایران را ندیدهاید. از سوی دیگر
«جویی» مرد جوانی از لهستان میگوید که اگر میخواهید ایران واقعی را
بشناسید باید قم را ببینید. به گفته او این شهر یکی از مهم ترین مراکز
تاریخ معاصر ایران و همچنین مرکز آموزش دانشجویان مذهبی است که تأثیر
مهمی روی سیاست و زندگی روزمره مردم دارد.
کریستوفر از امریکا در
تأیید نظر جویی نوشته است که حرم حضرت معصومه(س) در قم یکی از زیباترین
مکانهای مقدس در ایران است. او میگوید: «وقتی وارد حرم میشویم همه جا با
تابلوهایی روبه رو هستیم که استفاده از دوربین را ممنوع اعلام میکند اما
راهنمای حرم به من و همراهم اجازه داد که یک عکس بیندازیم. البته اجازه
عکاسی از داخل حرم و ضریح داده نشد.
داخل حرم بسیار شلوغ بود. این
جمعیت که بیشتر طلبه و روحانی بودند، همگی خیلی مهربان و تقریباً متعجب
بودند که یک توریست را در حرم حضرت معصومه میبینند، آنهم یک توریست
امریکایی! حتی یکی از راهنماهای حرم فکر کرده بود که راهنمای شخصی من
همسرم است، چون انتظار دیدن توریست خارجی را در این مکان نداشت.» کریستوفر
در ادامه، قم را یکی از مذهبیترین شهرهای ایران معرفی میکند که بیشتر
زنان چادر به سر دارند و البته میافزاید که در این شهر هیچ احساس
ناخوشایندی از طرف مردم برایش ایجاد نشد.
آدلاید از استرالیا نیز
مینویسد: «دیدن حرم حضرت معصومه (س) ارزش سفر به قم را دارد اما داخل حرم
بسیار شلوغ است. در آنجا زنانی را میبینید که با روش مؤدبانهای به شما
درباره رعایت حجاب هشدار میدهند.»
بانوی بلغاری عاشق غذای ایرانیایو
گورکو، بانوی 37 ساله و اهل کشور بلغارستان است. او غیر از اینکه سهامدار
بخشی از تجارت خانوادگیاش است، مترجم هم محسوب میشود و به خاطر حرفهاش
به کشورهای گوناگون رفت و آمد دارد. دلیل انتخاب ایران به عنوان مقصد سفر
نیز وجود دوستان ایرانی است که در هند با آنها آشنا شده است. او میگوید:
«چند سال قبل که در هند دانشجو بودم، فرصت دوستی و معاشرت با ایرانیها را
پیدا کردم.
از
آن زمان عاشق مردم و غذاهای ایرانی شدم و تصمیم گرفتم تا در نخستین فرصت
به ایران بیایم. بنابراین قبل از سفر تا حدودی با فرهنگ ایران آشنایی
داشتم.»
او در پاسخ به این پرسش که فکر میکنی تصور مردم دنیا از
ایران چگونه است، میگوید: «فکر میکنم بیشتر مردم دنیا نمیدانند که ایران
چه کشور زیبایی است؛ کشوری با میراث تاریخی گرانبها، فرهنگهای متفاوت و
غذاهای عالی. البته تا زمانی که به ایران نیامده بودم، نمیدانستم که تا
چهاندازه در این کشور امنیت وجود دارد و این برعکس چیزهایی است که همیشه
از تلویزیون میدیدم.»
«ایو» که در این سفر بیشتر میهمان دوستانش
بوده است، میافزاید: «هیچ وقت فکر نمیکردم که ایرانیها خانههای بزرگ با
اتاق میهمان داشته باشند.
فقط در اصفهان در هتلی نزدیک مرکز شهر
اقامت داشتم و در باقی شهرها با خانوادههای دوستانم و در خانههای آنها
بودم.» او دو هفته در شهرهای اهواز، شیراز، اصفهان و تهران بوده است: «به
نظرم اصفهان بسیار زیبا و منحصر به فرد است.
میدان نقش جهان و
پیادهروهای بزرگ و زیبا و پلهای منحصر به فرد و صنایع دستی، اصفهان را
برای من شهر متفاوتی کرد، هر چند شیراز هم تجربه بسیار خوبی بود و من عاشق
فالوده شیرازی شدم. البته تجربه منحصر به فرد قدم زدن در پرسپولیس و تصور
اینکه پادشاه بزرگ پارس اینجا را ساخته است، ارزش سفر به ایران را برایم
چند برابر کرد.» ایو صحبتهایش را این طور جمع بندی میکند که «مردم میهمان
نواز و میهماندوست ایران، مکانهای تاریخی عالی و غذاهای لذیذ بهترین
بخشهای سفر من بودند.»
ایو درباره تجربه حجاب هم میگوید: «به خاطر
اینکه دوستان ایرانی زیادی دارم در مورد حجاب چیزهایی میدانستم. بنابراین
برایم سخت و عجیب نبود. چون زمانی که در هند دانشجو بودم بعضی وقتها
روسری سر میکردم، البته چیزی که خیلی سخت بود، پوشیدن لباس آستین بلند در
تابستان بود.»
همیشه، همه چیز خوب نیستایو
گورکو در پاسخ به این پرسش که آیا تجربه تلخی هم از سفر به ایران
داشتهای، میگوید: «این سفر بسیار عالی بود اما یک تجربه ناخوشایند داشتم.
وقتی
به تهران رسیدم، میخواستم از فرودگاه امام خمینی به فرودگاه مهرآباد
بروم. گرفتن تاکسی راحت نبود و من در نهایت از ایستگاه تاکسی در فرودگاه یک
تاکسی اجاره کردم. آنها هیچ رسیدی به من ندادند و شروع کردند به چانه زدن
سر کرایه. در نهایت، بعد از کلی چانه زدن، راننده با قیمت موافقت کرد.
ایو اظهار امیدواری میکند که رانندههای فرودگاه از لحاظ امنیتی بیشتر چک شوند.
ایرانیها زیباترین نژاد هستندوینگ
چینگ را در یزد دیدم، زمانی که داشت از کوچه پس کوچههای یزد در نزدیکی
مسجد جامع کبیر عکاسی میکرد. او مردی52 ساله و اهل هنگ کنگ است. وینگ چینگ
را شوق دیدن مساجد و بازارهای مسقف به ایران کشانده است. او که سفری 21
روزه به ایران داشته،
شخصیت و خلق و خوی ایرانیها را یکی از
جذابیتهای سفرش میداند: «ایرانیها مردم خیلی میهمان نوازی هستند و به
نظرم گرمترین قلبهای دنیا را دارند.» چینگ میگوید که نمیدانسته است
ایرانیها تا این اندازه به پوشش و لباس خود اهمیت میدهند: «چیزی که من را
در مورد مردم ایران شگفت زده کرد این بود که همه بسیار خوش لباس و البته
خوشرو هستند. نمیدانم چرا اکثر زنان ایرانی بینیهای خود را عمل کردهاند.
فکر میکنم که این یک رسم است برای پیدا کردن شوهر مناسب! (میخندد)»
چینگ
در مدت سفرش از شهرهای کاشان، اصفهان، شیراز، یزد و تهران دیدن کرده است:
«رنگها و کاشیکاریهای مساجد مانند مسجد جامع اصفهان و معماری بازار
بسیار زیباست و با ساختار معماری در کشورهای آسیای شرقی و حتی کشورهای غربی
متفاوت است.
به نظرم ایران باید در ابتدای فهرست کشورهای خاورمیانه
از لحاظ زیبایی قرار بگیرد.» او در مورد غذای ایرانی، نظری برخلاف اکثر
گردشگران خارجی دارد: «غذاهای ایرانی را اصلاً دوست نداشتم. تنوع غذایی
برای توریستها کم است. با این حال به ایران 5 ستاره میدهم!»
تجربه شخصی خود از ایران را بسازیدمارتینا
بیساز، دختری 34 ساله اهل کشور سوئیس است که امسال به مدت یک ماه سفر خود
را از تهران آغاز کرد و به سمت کاشان، اصفهان، کویر مصر، شیراز، یزد،
شوشتر، دزفول و همدان ادامه داد.
او نمیتواند بگوید که کدام شهر را
بیشتر دوست داشته است؛ زیرا هر شهر یک ویژگی خاص و منحصر به فرد دارد اما
میگوید: «به دلیل اینکه در سوئیس صحرا وجود ندارد، عاشق صحرا و کویرهای
ایران شدم.» مارتینا با اطمینان اظهار میدارد: تهران آخرین شهری است که
دوست دارد، چون علاقهای به شهرهای بزرگ و مدرن ندارد.
او در پاسخ
به این پرسش که چرا ایران را برای سفر یک ماهه انتخاب کرده است، میگوید:
«دوستم برنامه سفر به ایران را داشت و من سفر به کشورهایی را که توریست
زیادی ندارند، دوست دارم.
قبل از سفر به ایران چیز زیادی درباره
این کشور نمیدانستم و تصور میکردم که ایران کشور امنی نیست، اما وقتی کمی
تحقیق کردم متوجه اشتباهم شدم. بعد از این سفر میتوانم بگویم که ایران
کشور بسیار امن برای سفر - مخصوصاً برای زنهای تنها - است. ایرانیها رفتار
خیلی دوستانه و میهمان نوازانهای دارند که من تا کنون در هیچ جا
ندیدهام.
بعد از این سفر بود که یاد گرفتم هر فرد باید تجربه شخصی
خود را از کشور و فرهنگ جای دیگری داشته باشد و براساس گفتههای دیگران
قضاوت نکند.» این گردشگر سوئیسی معتقد است: «مردم دنیا نمیدانند ایرانیها
چقدر مهربان و البته کنجکاو درباره خارجیها هستند. همچنین فکر میکنم
بیشتر مردم دنیا نمیدانند که ایران چه طبیعت زیبا و منحصر بهفردی دارد.»
مارتینا
در باره اینکه آیا سفر یک ماهه به ایران بخش تلخی هم داشته است؟ میگوید:
«من گیاهخوارم و پیدا کردن غذای گیاهی خیلی سخت بود. مجبور شدم برای یک ماه
هر روز فقط برنج و خیار و گوجه فرنگی بخورم. البته تعدادی از غذاهای
گیاهی ایرانی را خیلی دوست داشتم؛ مثل کوکو، عدسی، عدس پلو، لوبیا پلو،
میرزا قاسمی و سالاد شیرازی.»
نظرش درباره حجاب نیز کمابیش مانند
دیگر گردشگران خارجی است: «مطمئناً قبل از سفر به ایران میدانستم که باید
در مکانهای عمومی حجاب داشته باشم اما واقعیت را بخواهید همیشه باید حواست
باشد که روسری از سرت لیز نخورد و البته وقتی هوا خیلی گرم است، داشتن
حجاب خیلی سخت تر میشود.»
جالب
اینکه این خانم سوئیسی هم تجربه خاصی از راننده تاکسیها در ایران داشته
است: «زمانی که در شوشتر بودیم، یک تاکسی کرایه کردیم که ما را به بازدید
از سایتهای تاریخی ببرد.
انگار راننده از اینکه ما مسافرانش
هستیم، خیلی هیجانزده بود. تمام راه را به مدت چند ساعت به فارسی برایمان
حرف زد که تقریباً معنی هیچ کدام از حرفهایش را متوجه نشدیم! زمانی که
میخواستیم به شوشتر برگردیم، ما را به خانهاش دعوت کرد تا خانوادهاش را
ببینیم و برای ناهار و چای با آنها باشیم. اصلاً نمیخواست که ما را ترک
کند.»
ایران سیاه نیستبی
شک در آنسوی مرزها تصویر نمایش داده شده از ایران توسط غولهای رسانهای،
تصویر سیاهی است. تصویری که تلاشهای کمرنگ سازمانهای داخلی مرتبط برای
نشان دادن چهره واقعی ایران در مقابل بمباران سیاسی- رسانهای آنان بخصوص
در برخی دورههای مدیریتی موفق نبوده است، زمانی که گردشگران خارجی به
ایران میآیند از تفاوت میان آنچه شنیده و دیدهاند و آنچه اکنون تجربه
میکنند، بیشتر از هر چیز دیگری شگفت زده میشوند. ایران کشوری برخلاف
انتظار آنهاست.
با ورود بیشتر گردشگران خارجی رسانه در خدمت به
بهبود اوضاع نقش مؤثرتری ایفا میکند. مادامی که در سایتهای معتبر افرادی
که به ایران سفر کردهاند، به دیگران هم توصیه میکنند تا ایران واقعی را
از نزدیک ببینند، میتوان به آینده صنعت گردشگری امید دوبارهای پیدا کرد.