البته ذکر این نکته ضروری است اگر می خواهید به موفقیت های بزرگ دست پیدا کنید، هیچگاه نباید این عادت ها را به زندگی تان راه دهید.
در ادامه قصد داریم به ۱۰ عادت بسیار بدی اشاره کنیم که افراد ناموفق هیچگاه نمی توانند آنها را در کارهای روزانه خود ترک کنند.
افراد ناموفق همواره سر خود را مانند کبک، به زیر برف می برند؛ آنها از مواجه شدن با مشکلات و حقایقی که ناراحتشان می کنند، فراری اند. متاسفانه اغلب افراد ناموفق نمی توانند در برابر دغدغه ها و مشکلات زندگی مدرن، رویکردی مناسب از خود نشان دهند و همواره از این مشکلات گریزانند؛ آنها همیشه سعی می کنند مسائل و مشکلات را نادیده گرفته و دلشان را به این خوش کنند که شاید روزی این موضوعات حل شوند.
افراد ناموفق مسئولیت پذیر نبوده و مسئولیت کاستی های خود در تلاش کردن برای رسیدن به موفقیت را بر عهده نمی گیرند. آنها خود را به آب و آتش می زنند تا دستاوردهای دیگران را بی ارزش جلوه دهند.
اینکه شخصی نتواند موفقیت دیگران را در کسب و کار یا هر حوزه دیگری ببیند، مطمئناً از حسادتش ناشی می شود. زندگی با حسادت، بسیار خسته کننده خواهد بود و معمولاً نیز به عاقبت خوبی ختم نمی شود.
خشم و نفرت میوه حسادتند. بسیاری از افراد ناموفق در میان کسانی کار و زندگی می کنند که از آنها وضع بهتری داشته و دستاوردشان نیز بیشتر است. معمولاً خشم این دسته از افراد، خود را به شکل های مختلفی آشکار می سازد، اما یکی از بدترین حالت های آن، پرخاشگری منفعلانه است.
این افراد با بیانی غیر مستقیم، خصومت خود را به طرق مختلفی مانند ترش رویی، متلک پراکنی، یکدندگی و انجام ندادن وظایفی که به آنها محوّل شده، بیان می کنند ( آیا کسی را می شناسید که اینگونه باشد؟ احتمالاً حالا او را بهتر درک می کنید! ).
از آنجا که خصوصیت و پرخاشگری منفعلانه، یک نوع اختلال شخصیتی به حساب می آید، اغلب افراد ناموفق و حسود، در کارهای تیمی و برای رسیدن به هدفی مشترک، نقشی مخرب بازی کرده و دائماً وظایفی که به آنها محول شده را، به زمان و روز دیگری موکول می کنند.
بیل مورفی، نویسنده آمریکایی که مقالاتی در باب کارآفرینی می نویسد در این رابطه خاطره ای را بازگو می کند؛ سال های پیش که من به عنوان وکیل در ارتش ایالات متحده کار می کردم، همکاری داشتم که به طرز عجیبی از زیر کار فرار می کرد.
او طوری چیدمان میز کار خود را تغییر داده بود که به راحتی می توانست پشت آن پنهان شده و چرت بزند؛ بدون اینکه رئیس او را ببیند. این افراد به بهانه اینکه به دنبال موفقیت و شادی در زندگی خودشان می گردند، همواره زمانی که کاری برای انجام دادن وجود دارد، از دسترس خارج می شوند.
بعضی افراد همواره سعی می کنند از هر کاری ایراد بگیرند و هر طور که شده بهانه ای برای هرچیزی دست و پا کنند. آنها دائماً به دنبال بزرگ جلوه دادن خطای دیگران بوده و همواره انتقادهای بی ارزشی را مطرح می کنند.
این افراد یک دایره المعارف کامل از توجیهات روزمره برای کارهایشان دارند و اغلب نیز حاضر جواب و خودرأی هستند. به یاد داشته باشید هر چه فرد موفق تر باشد، کمتر به دنبال بهانه جویی می رود؛ اصولاً تفاوت بین افراد موفق و ناموفق، در میزان حاشیه روی و بهانه جویی های آنهاست.
فخرفروشی به دیگران، عاقبتی جز تنهایی ندارد. بعضی از افراد حتی اگر اندکی اعتماد به نفس در دانش یا ارزش های خود احساس کنند، آن را به رخ دیگران کشیده و سواد یا عملکرد آنان را زیر سوال می برند.
امّا حقیقتاً افراد موفق و کسانی که روابط خوبی با مردم دارند، همواره از اینکه اطلاعات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و از آنها نیز چیزهایی یاد بگیرند، احساس خشنودی می کنند. این افراد علاقه ای به انحصاری کردن تخصصشان ندارند و معتقدند که حاصل بازی باید برد-برد باشد.
افراد ناموفق همواره تلاش می کنند با اعمال، رفتار و حرف های خود دیگران را شرمنده کرد یا مورد تمسخر قرار دهند. تحمیل احساس شرمندگی بر افراد باعث می شود تا آنها به این نتیجه برسند که مفید نیستند؛ به تدریج اعتماد به نفس خود را از دست داده و نوعی حس تردید و ترس از خود، در آنها بوجود می آید و در نتیجه سطح خطایشان افزایش می یابد.
با این کار افراد ناموفق احساس قدرت و غالب بودن بر دیگران کرده و گمان می کنند که وظیفه شان، اصلاح ویژگی های منفی دیگران است. به یاد داشته باشید این ویژگی از اعتماد به نفس پایین افراد ناشی می شود.
بسیاری از افراد ناموفق به برنامه های تلوزیونی علاقه فراوانی داشته یا به اینترنت اعتیاد وافر دارند؛ اساساً هرآنچه که مربوط به استفاده بیش از حد از فرهنگ عامّه یا کالاهای بی ارزش شود، نوعی اعتیاد محسوب می شود.
این افراد آنچنان جادوی دنیای دیجیتال می شوند که بسیاری از فرصت های پیش رویشان را نمی بینند. البته امروزه بنا به اقتضای زمان، بسیاری از افراد عادّی نیز دچار اعتیاد به اینترنت شده اند و انسان ها برای رسیدن به موفقیت ناچارند که مقداری از وقت خود را صرف رسانه های جمعی کنند که متاسفانه این موضوع با زیاده روی هایی همراه بوده و زندگی شخصی شان را تحت الشعاع قرار داده است.
آخرین رفتاری که در این لیست به آن اشاره می شود احساسی است که شما از خیانت شخصی به خودتان دارید یا به این موضوع پی ببرید که فردی در تلاش برای خرابکاری در کار شما به قصد جلوگیری از رسیدنتان به موفقیت است.
حقیقتاً افراد ناموفق و ناراضی، پتانسیل بالقوه ای در آسیب زدن به خوشحالی یا موفقیت دیگران دارند. آنها همواره به دنبال ضربه زدن یا بی اهمیت جلوه دادن دستاورد های دیگران هستند. این رفتار زمانی شیطانی تر به نظر می رسد که این افراد طوری وانمود کنند که از روی خیرخواهی قصد کمک کردن دارند.