شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۴ - 2025 November 15 - ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۷
۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۲۰

حلقه گمشده سلامت روان در شبکه نمایش خانگی

کد خبر: ۸۲۸۲۱۰

 به گزارش ایران اکونومیست؛ مشاوره سلامت روان در ساخت فیلم‌ها و سریال‌ها یکی از ضرورت‌ها محسوب می‌شود اما نکته مهم این است که اگر تولیت سلامت به شکل ساختارمند به دنبال حساس سازی و ایجاد دغدغه سلامت روان جامعه در فیلمسازان و هنرمندان باشد، نتایج بهتری کسب خواهد شد و شاهد آثار تصویری مناسبی برای ارتقای سواد سلامت روان جامعه خواهیم بود.

 پیش از این در گزارشی با عنوان «مردودی سریال‌های نمایش خانگی در سلامت روان» به موضوع نمایش نادرست اتاق درمان و بیماران مبتلا به اختلالات روانی در فیلم‌ها و سریال‌های شبکه نمایش خانگی پرداختیم و گفتیم که یکی از مسیرهای نجات، استفاده از مشاوران سلامت روان در فرآیند تهیه فیلمنامه، پیش تولید و ساخت سریال‌ها است؛ حتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز در این زمینه اعلام آمادگی کرد و معاون بهداشت این وزارتخانه نسبت به این ماجرا واکنش‌هایی داشت.

همچنین به این موضوع پرداختیم که سینما و به طور کلی هنر، باید باری از دوش حوزه سلامت بردارد، نه این‌که خود باری بر دوش شده و علاوه بر برچسب زدن به بیماران مبتلا به اختلالات روانی، مسیر مراجعه به متخصصان سلامت روان را مخدوش کند.

مشاور سلامت روان، لازم و ناکافی

هرچند بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی از داشتن مشاوران سلامت روان بی بهره هستند اما برخی کارشناسان اعتقاد دارند که داشتن مشاور سلامت روان، به تنهایی کافی نیست و باید رویکرد مسئولانه و دغدغه‌مندی در فیلمسازان وجود داشته باشد تا آثاری برای ارتقای سواد سلامت روان جامعه خلق شود.

«محمد کیاسالار» دکترای اخلاق پزشکی، نویسنده و فیلم ساز در گفت‌وگو با خبرنگار سلامت ایرنا در این زمینه گفت: مشاوره یکی از موارد لازم است اما کافی نیست؛ بهتر است به سمت رویکرد فعالانه برویم. در دوره‌ای در تلویزیون این الزام وجود داشت که اگر فیلم یا سریالی موضوع پزشکی دارد، حتما مشاور سلامت حضور داشته باشد ولی گاهی با سریال‌هایی مواجه بودیم که مشاور هم داشتند اما مشکلات بسیاری نیز مشاهده می‌شد. در واقع نوعی رفع تکلیف رخ می‌داد و این الزام به درستی اتفاق نمی‌افتاد. به نظر می‌رسد اگر موضوع سلامت روان، مسئله و مشکل فیلم ساز نباشد، جدی گرفته نمی‌شود.

 

حلقه گمشده سلامت روان در شبکه نمایش خانگی

 

حدود ۴۹ درصد نوجوانان، اولین سیگار خود را تحت تاثیر یک شخصیت سینمایی، کشیده‌اند و این جذابیت به این صورت برای آنها شکل گرفته است.

کیاسالار ادامه داد: بسیاری از فیلم سازان، افراد دغدغه مندی هستند و اگر موضوع سلامت روان برای آنها تبیین شود، به صورت ویژه توجه خواهند داشت. اگر جامعه فیلمسازی با اعداد و آمارها در حوزه سلامت روان مواجه شوند، بسیار موثر خواهد بود. در یک مطالعه مشخص شده که به طور میانگین، حدود ۴۹ درصد نوجوانان، اولین سیگار خود را تحت تاثیر یک شخصیت سینمایی، کشیده‌اند و این جذابیت به این صورت برای آنها شکل گرفته است. همچین حدود ۹۵ درصد افرادی که زیاد سیگار می‌کشند (heavy smoker)، اولین سیگار را در نوجوانی کشیده‌اند؛ در نتیجه برخی فیلمسازان که چنین دغدغه‌ای دارند، به موضوع عدم مصرف سیگار در فیلم‌ها توجه می‌کنند.

فیلم‌ها و سریال‌ها چطور ذهن مخاطب را نسبت به روان درمانی مخدوش می‌کنند؟

این سوال برای بسیاری از افراد وجود دارد که فیلم‌ها و سریال‌ها به عنوان رسانه‌های پرمخاطب، چطور می‌توانند مفهوم روان درمانی و اختلالات روانی را در ذهن جامعه مخدوش کرده و به جای انگ زدایی، برچسب بزنند؛ این‌که دقیقا چه اتفاقی در این سریال‌ها رخ می‌دهد که می‌تواند برای روان درمانی آسیب زننده باشد.

«نازنین آهنگری» دکترای روان شناسی بالینی و عضو هیات علمی دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار سلامت ایرنا در این زمینه اظهار کرد: روان شناسی اجتماعی می‌گوید که رسانه می‌تواند چهار اقدام مهم با ذهن انجام بدهد؛ اولین مورد، برچسب زدن است؛ یعنی معمولا چیزی را غیرعادی می‌دانیم، چون به آن برچسبی خورده است. وقتی یک فیلم به صورت مداوم از واژه‌هایی مانند دیوانه و بی ثبات استفاده می‌کند، به آن هویت اجتماعی می‌دهد؛ وقتی این برچسب در ذهن جامعه جا بیفتد، هر رفتاری از آن فرد، در قالب همان برچسب تفسیر شده و انگ اجتماعی، ریشه دوانده و شکستن آن بسیار سخت خواهد شد.

وی ادامه داد: دومین مورد، ایجاد تمایز بین «ما» و «آنها» است. وقتی یک بیمار دچار اختلال روان در قالب یک فرد غیرقابل پیش بینی نمایش داده می‌شود، این مرز پر رنگ شده و در نتیجه جامعه، گروه بیمار را پس می‌زند و این افراد حتی در زندگی اجتماعی هم طرد خواهند شد و در واقع، نوعی دیگری سازی است و بازگشت به جامعه برای آنها سخت‌تر خواهد شد.

آهنگری افزود: سومین مورد، نظریه تماس است؛ یعنی پیش داوری‌هایی که ما پیدا می‌کنیم، وقتی کمتر می‌شود که تجربه تماس یا ارتباط مستقیم با آنها را داشته باشیم. بسیاری از افراد تماس نزدیکی با افراد مبتلا به اختلالات روان شناسی ندارند و رسانه می‌تواند نقش یک پل را بازی کرده و این تماس را بیشتر کرده و پیش داوری‌ها را کمتر کند. حالا اگر شخصیتی که رسانه می‌سازد، انسانی و چند بعدی و قابل درک باشد، می‌توانیم با این افراد احساس همدلی کرده و قضاوت را کنار بگذاریم؛ اما اگر این تماس به شکلی همراه با ترس و تحقیر باشد، پیش داوری‌ها نه تنها از بین نمی‌روند، بلکه بیشتر هم خواهند شد.

دکترای روان شناسی بالینی اضافه کرد: چهارمین مورد، نظریه کاشت است؛ یعنی وقتی یک تصویر خاص را بارها می‌بینیم، کم کم باور می‌کنیم که واقعی است. اگر در بیشتر فیلم‌ها، بیماران روان، افراد عجیبی هستند، مخاطب به این باور می‌رسد که همه این بیماران به همین شکل هستند. حتی این موضوع می‌تواند سیاست‌های جامعه را هم تغییر دهد.

تلاش وزارت بهداشت همچنان بی‌ثمر مانده است

وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تاکنون چند بار با ساترا مذاکراتی داشته و حتی ۳۰ مهر ۱۴۰۴ نیز نامه‌ای توسط معاون بهداشت این وزارتخانه به ساترا ارسال شد؛ اما همچنان فرآیندی برای نظارت حوزه سلامت در نظر گرفته نشده است.

«محمد رضا شالبافان» مدیرکل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در گفت‌وگو با خبرنگار سلامت ایرنا در این زمینه گفت: در آبان سال ۱۴۰۳ نامه‌ای به ساترا نوشتیم که نگرانی‌هایی درباره سریال‌های نمایش خانگی در حوزه سلامت روان وجود دارد؛ همچنین تلاش کردیم با چند نفر از کارگردان‌ها و تهیه کنندگان سینما هم صحبت کنیم که چندان موفق نبودیم. سینماگران نگرانی‌هایی مانند سانسور یا تحت تاثیر قرار گرفتن فیلمنامه‌ها دارند.

اکنون مصرف سیگار و الکل در سریال‌های نمایش خانگی به شکل غیرمستقیم ترویج می‌شود و حتی به طور مستقیم هم چنین چیزی در حال نمایش است.

وی ادامه داد: وزارت بهداشت در آن زمان به ساترا پیشنهاد کرد که اگر موضوعی مربوط به سلامت روان بود که به طور مثال بیمارستان روان پزشکی یا خشونت‌ها یا خودکشی یا مسائلی از این دست را شامل می‌شود، قبل از این‌که فیلمنامه برای تولید برود، افرادی که خودشان روان شناس و روان پزشک و البته آشنا با حوزه سینما هستند، این موارد را بررسی کنند همچنین پیشنهاد شد که بازبینی صحنه‌هایی که چنین مواردی را شامل می‌شود هم انجام شود. هدف این است که قبل از ساخت یا نمایش، این مشاوره یا بازبینی با در نظر گرفتن موضوع سلامت روان انجام شود.

شالبافان افزود: در آن زمان ساترا با حسن نیت برخورد کرد و دو یا سه بار تماس تلفنی برای اظهار نظر داشتیم، هرچند به صورت ساختارمند پیش نرفت همچنین یک کارگاه دو ساعته در ساترا با موضوع مخاطرات روانی اجتماعی در شبکه نمایش خانگی برای مدیران مسئول پلتفرم‌های نمایش خانگی برگزار کردیم؛ هرچند بسیاری از پلتفرم‌های معروف در این کارگاه حاضر نشده بودند و در واقع، اجباری برای حضور در این کارگاه وجود نداشت. حدود چند روز بعد، تغییراتی در ساترا رخ داد و مدیران تغییر کردند؛ پس از آن هم چند بار با ساترا نامه نگاری و حتی مصاحبه‌هایی انجام دادیم که همچنان به نتیجه نرسیده است.

مدیرکل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت گفت: اکنون مصرف سیگار و الکل در سریال‌های نمایش خانگی به شکل غیرمستقیم ترویج می‌شود و حتی به طور مستقیم هم چنین چیزی در حال نمایش است؛ به طور مثال از تغییر رفتار شخصیت، مصرف الکل نشان داده می‌شود.حلقه گمشده سلامت روان در شبکه نمایش خانگی

  •  

 

آیا ابزارهای حاکمیتی می‌تواند موثر باشد؟

سوال مهم دیگر این است که آیا ابزارهای حاکمیتی یا نظارت بر آثار هنری در حوزه سلامت روان، می‌تواند موثر واقع شود یا آن هم با واکنش‌هایی از طرف هنرمندان و فیلم سازان مواجه خواهد شد؟ یعنی این تصور در ذهن هنرمند شکل می‌گیرد که نوعی سانسور در حال رخ دادن است.

«مجید کریمی» تهیه کننده و عضو جامعه صنفی تهیه کنندگان سینما در گفت‌وگو با خبرنگار سلامت ایرنا در این زمینه اظهار کرد: تجربه جمعی هنرمندان نشان می‌دهد که وقتی حاکمیت به این موارد وارد می‌شود، از ابزارهای حاکمیتی استفاده می‌کند و این فضا را نمی‌شناسد و فکر می‌کند با بخشنامه و آیین نامه، می‌تواند اعمال نظر و اصلاح کند و در نتیجه سانسور رخ می‌دهد و هویت فکری اثر هنری مخدوش می‌شود. نزدیک شدن به مسائل هنری باید با ملاحظه و تدبیر باشد.

وی ادامه داد: جای خالی مشاوره‌های سلامت روان و جامعه شناسی در سینما مشاهده می‌شود و نگاه پژوهشی به این حوزه باید وجود داشته باشد. در حال حاضر نیروی انتظامی به عنوان مشاور در فیلم‌ها و سریال‌ها حضور دارد، چون ابزارهایی در اختیار دارد و به طور مثال فیلم‌ها نیازمند استفاده از امکانات نظامی هستند. در این زمینه باید درایت و هوشمندی داشت.

کرمی تصریح کرد: این نگاه که حاکمیت بخواهد با رویکرد حذف وارد شود، با مقاومت مواجه خواهد شد؛ بلکه باید به صورت غیرمستقیم وارد شد و مشاوره ارائه داد و منابع مورد نیاز در اختیار فیلم سازان قرار بگیرد، بدون این‌که چنین حسی ایجاد شود که حاکمیت به دنبال حذف و اعمال قدرت است. باید این احساس نیاز در جامعه هنری به روش‌های غیرمستقیم ایجاد شود تا این تقاضا از سمت فیلم سازان وجود داشته باشد.

عضو جامعه صنفی تهیه کنندگان سینما گفت: باید به جای این‌که از سمت حاکمیتی به سمت هنرمندان برویم، بستر توجه به حوزه سلامت روان را از لحاظ فکری و اندیشه‌ای در هنرمندان به صورت غیرمستقیم ایجاد کنیم تا خودشان به این دغدغه برسند.

 

حلقه گمشده سلامت روان در شبکه نمایش خانگی

 

وزارت بهداشت خودش سریال نسازد، مشاوره بدهد

موضوع مهم دیگر این است که تجربه‌های قبلی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در تولید و ساخت سریال‌هایی با موضوع بهداشت و درمان، چندان موفق نبوده یا مخاطبی نداشته است؛ بنابراین بهتر است این وزارتخانه به جای تولید، به فکر حساس سازی هنرمندان و ارائه مشاوره باشد.

کریمی در این زمینه نیز اظهار کرد: تجربه وزارت بهداشت در ساخت سریال باید مورد نظر قرار بگیرد و آسیب شناسی شود؛ سریالی به سفارش وزارت بهداشت در سال‌های اخیر ساخته شد (پریا) که باید میزان تاثیرگذاری آن مورد نظر قرار گیرد. وزارت بهداشت به عنوان تولیت سلامت باید به صورت برنامه ریزی شده وارد این حوزه شود. به طور مثال سریال‌هایی مانند «خانه سبز» یا «در پناه تو» در سال‌های خیلی دور که به موارد تربیتی و خانوادگی می‌پرداختند یا سریال «میوه ممنوعه» که به بحران روانی و اخلاقی دوره میان سالی می‌پرداخت یا سریال «پدر سالار» که به چالش اقتدار و آسیب‌های روانی خانواده سنتی ایرانی می‌پرداخت، آثار خوبی بود و مخاطب بسیار زیادی داشت؛ اما وزارت بهداشت در همه این دهه‌ها چقدر توانسته در این زمینه موثر باشد و چقدر مطالبه گری کرده است؟

لزوما قرار نیست یک سریال توسط وزارت بهداشت تولید شود، بلکه باید هنرمندان بتوانند با رعایت ملاحظات حوزه سلامت، تولیدات فرهنگی داشته باشند تا آثار خوبی خلق شود و جامعه همراهی کند.

تهیه کننده سینما افزود: لزوما قرار نیست یک سریال توسط وزارت بهداشت تولید شود، بلکه باید هنرمندان بتوانند با رعایت ملاحظات حوزه سلامت، تولیدات فرهنگی داشته باشند تا آثار خوبی خلق شود و جامعه همراهی کند. اگر مشاوره‌های درست و هدفمند در اختیار کارگردان‌ها گذاشته شود و این مشاوره به عنوان بازوی حمایتی باشد، اتفاقات خوبی در حوزه سینما و سریال‌های نمایش خانگی رخ می‌دهد. به نظر می‌رسد اثرگذاری از طریق ساترا چندان روش مناسبی نباشد و به نوعی آدرس غلط به حساب می‌آید.

سلامت روان، یکی از بنیان‌های توسعه است

توسعه فرآیندی انسان محور است و صرفا اقتصاد محور نیست؛ سلامت روان در هر جامعه‌ای یکی از بنیان‌های توسعه است. جامعه‌ای که با افزایش اضطراب مواجه است، توسعه یافته نیست. توسعه منجر به خلاقیت، امیدواری و احساس امنیت درونی می‌شود. سینما و تلویزیون هم نقش دوگانه‌ای دارند؛ از طرفی آینه و از طرفی آموزگار هستند؛ یعنی زخم‌ها و دردها و اضطراب‌های جامعه را به نمایش می‌گذارند و می‌توانند گفت‌وگو درباره سلامت روان را از حاشیه به متن ببرند.

کریمی در این زمینه نیز گفت: از فیلم «گاو» داریوش مهرجویی تا «هامون» و سریال «قورباغه» و بسیاری از فیلم‌های دیگر، بحران‌های روانی از سطح فردی به سطح جامعه رسیده و درباره آن صحبت می‌شود. شهرها مدرن شده، اما انسان‌ها در همین شهرها دچار اضطراب و انزوا هستند و این نشان دهنده توسعه ناقص است. توسعه‌ای که ابزار آرامش را دارد، اما نتوانسته آن را نهادینه کند و در نتیجه در آثار نمایشی هم خود را نشان می‌دهد. توسعه عادلانه بدون سلامت روان، ممکن نیس

آخرین اخبار