پنجشنبه ۰۲ مرداد ۱۴۰۴ - 2025 July 24 - ۲۷ محرم ۱۴۴۷
۰۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۴

غارت و چپاول آثار تاریخی خطر جدی بعد از جنگ

رئیس پژوهشکده باستان‌شناسی، غارت و چپاول بعد از حمله نظامی را خطری جدی دانست و با بیان این انتظار از وزارت میراث فرهنگی برای افزایش توان ثبت اضطراری تپه‌ها و محوطه‌های باستانی، از سرعت پایین ثبت آثار تاریخی با توجه به تهدید جنگ و دیگر بحران‌ها انتقاد کرد.
غارت و چپاول آثار تاریخی خطر جدی بعد از جنگ
کد خبر: ۸۲۳۹۸۴

به گزارش ایران اکونومیست، معصومه مصلی، رئیس پژوهشکده باستان‌شناسی در هشتاد و دومین نشست از سلسله‌نشست‌های «دوشنبه‌های ایکوم» به بررسی نسبتِ «باستان‌شناسی و منازعات» پرداخت و گفت: موضوعی که اکنون در این نشست مورد بحث قرار گرفته، «محوطه‌های باستان‌شناسی در منازعات» است. منازعات، تعاریف متعددی دارد اما آنچه ما در اینجا مدنظر داریم عمدتاً به منازعات سیاسی و جنگی بازمی‌گردد، شرایطی که به‌گونه‌ای مستقیم یا غیرمستقیم بر وضعیت محوطه‌های تاریخی اثرگذار است. اگر بخواهیم به‌صورت مقدماتی محوطه‌های باستان‌شناسی را تعریف کنیم باید بگوییم که بیشتر این محوطه‌ها شامل تپه‌ها و سایت‌هایی هستند که در فضاهای باز قرار گرفته‌اند. برخی از آن‌ها به‌صورت «سایت‌موزه» تعریف شده‌اند و دارای پوشش حفاظتی‌اند، اما بخش عمده‌ای از این محوطه‌ها بیرون از حوزه‌های حفاظتی خاص و خارج از محدوده‌هایی قرار دارند که به‌طور معمول برای بناهای تاریخی در نظر گرفته می‌شود.

او افزود: رخدادی که اخیراً با عنوان «جنگ ۱۲روزه» در کشورمان تجربه کردیم، بی‌تردید تلنگری جدی بود. این واقعه به ما یادآوری کرد که موقعیت و جایگاه‌مان در قبال حفاظت از محوطه‌ها چیست و از چه میزان آمادگی بهره‌مندیم. باید اذعان کرد که «جنگ» تنها یکی از انواع تهدیدات علیه محوطه‌های باستانی است. ما با بحران‌های متعددی روبه‌رو هستیم، که تنها یکی از آن‌ها «منازعه» یا «جنگ» است. در طبقه‌بندی کلی، می‌توان تهدیدها را به سه دسته تقسیم کرد؛ تهدیدهای انسانی، تهدیدهای طبیعی و تهدیدهای فناورانه. در میان این‌ها، تهدیدهای انسانی، اعم از جنگ، تخریب عمدی، کاوش‌های غیرمجاز و تجاوز به عرصه‌ها و حریم‌های محوطه‌ای، نقشی مخرب دارند. تخریب‌هایی که ناشی از حفاری‌های غیرقانونی و قاچاق اشیاء هستند، در بسیاری موارد آثار فاجعه‌باری بر جای می‌گذارند. از سوی دیگر، تهدیدهای طبیعی همچون زلزله، سیل و آتش‌سوزی، با توجه به موقعیت جغرافیایی کشور ما، به‌صورت مداوم ما را در معرض خطر قرار می‌دهند. در این میان، آسیب‌هایی که از دل منازعات مسلحانه پدید می‌آیند، گاه به‌دلیل گستردگی و سرعت، آثار عمیق‌تری برجای می‌گذارند.

مصلی با بیان اینکه اتفاقاتی که در کشورهای همسایه همچون سوریه، عراق و افغانستان رخ داد برای ما درس‌های مهمی در بر دارد، اظهار کرد: ما شاهد تخریب دلخراش محوطه «پالمیرا» در سوریه بودیم و نیز انهدام تندیس‌های بودا در «بامیانِ» افغانستان، که ویرانی آن‌ها تنها یک ضایعه تاریخی نبود، بلکه ضربه‌ای به هویت فرهنگی جهانی بود. در عراق، گرچه شدت تخریب محوطه‌ها شاید نسبت به موارد دیگر کمتر بود اما غارت سیستماتیک و گسترده‌ای از آثار صورت گرفت. در خصوص ایران و بحران اخیر (حمله اسرائیل)، تا جایی که اطلاعات ما اجازه می‌دهد، خوشبختانه هیچ‌یک از محوطه‌های تاریخی یا بناهای ثبت‌شده دچار آسیب نشده‌اند. با این حال، نباید از این واقعیت غافل شویم که این رخداد می‌تواند سرآغاز روندی جدید باشد، روندی که ما را وادار سازد تا سرعت عمل خود را در حوزه حفاظت افزایش دهیم.

او تاکید کرد: یکی از نخستین اقدامات ضروری در این مسیر، تقویت ارتباط با نهادهای بین‌المللی است، به‌ویژه سازمان یونسکو و زیرمجموعه فعال آن، یعنی «سپر آبی» که در مواقع بحران، به‌ویژه در زمان جنگ، نقش‌آفرینی مؤثری دارد. لازمه بهره‌مندی از حمایت‌های بین‌المللی، ثبت دقیق و اعلام موقعیت تمامی محوطه‌ها، تپه‌ها و مجموعه‌های فرهنگی کشور است. تنها در این صورت است که این محوطه‌ها تحت پوشش قانونی و بین‌المللی قرار گرفته و در فهرست مناطق ممنوعه برای حمله نظامی درج می‌شوند. در این راستا، کشور ما باید با جدیت وارد فاز مستندسازی و ثبت سریع آثار شود. سرعت ثبت آثار در حال حاضر پایین است و این موضوع بارها از سوی متخصصان مطرح شده است. انتظار می‌رود وزارت میراث فرهنگی، با افزایش توان ثبت اضطراری تپه‌ها و محوطه‌های باستانی گام‌های مؤثری بردارد.

غارت و چپاول آثار تاریخی خطر جدی بعد از جنگ

رییس پژوهشکده باستان‌ شناسی اظهار کرد: از دیگر اقدامات، آموزش‌های تخصصی و عمومی است. لازم است کارگاه‌های آموزشی در سطوح مختلف طراحی و اجرا شوند، از نیروهای نظامی و پلیس گرفته تا نیروهای محلی، دهیاران و اعضای شوراهای روستاها. این آموزش‌ها نه‌تنها باید فنی و علمی باشد، بلکه باید آگاهی‌بخش، فرهنگ‌ساز و ایجادکننده حس تعلق نسبت به میراث فرهنگی نیز باشند. باید بپذیریم که شکل منازعات امروز با گذشته تفاوت دارد. اکنون جنگ‌ها عمدتاً از نوع هوایی، سایبری یا ترکیبی هستند. هرچند جنگ زمینی، به‌ویژه در مناطق درگیری، آثار مخرب‌تری بر جا می‌گذارد اما جنگ‌های نوین نیز نیازمند شیوه‌های جدید حفاظتی‌اند. برای مثال، غارت و چپاول بعد از حمله نظامی، یکی از خطراتی است که نیازمند آماده‌سازی جوامع محلی برای مقابله با آن است. یکی از کارهایی که به‌شدت به آن نیاز داریم، تجهیز شدن به فناوری‌های روز، از جمله تهیه اسکن‌های سه‌بعدی از محوطه‌های شاخص است. این اطلاعات، در صورت تخریب، می‌توانند برای بازسازی دقیق، مستندسازی و اثبات دارایی‌های فرهنگی مورد استفاده قرار گیرند. این روند باید بر مبنای اولویت‌بندی صورت گیرد، از محوطه‌های شاخص ملی و جهانی آغاز شده و سپس به محوطه‌های محلی و منطقه‌ای تعمیم یابد.

مصلی گفت: واقعیت آن است که تا امروز، در حوزه حفاظت از اشیاء موزه‌ای اقدامات منسجم‌تری صورت گرفته است. در مواقع بحران، موزه‌ها می‌دانند که باید چگونه عمل کنند، اشیاء خاص چگونه تفکیک و منتقل شوند، چه چیزی انبار شود و چه چیزی در جای خود بماند. اما در مورد محوطه‌ها و تپه‌ها، این آمادگی به آن شکل وجود ندارد. بسیاری گمان می‌کنند که چون این محوطه‌ها در فضای باز قرار دارند، نمی‌توان برای حفاظت آن‌ها کار چندانی انجام داد، در حالی که با برنامه‌ریزی، آموزش، ثبت، مستندسازی و تعامل با نهادهای بین‌المللی، می‌توان گام‌های مهمی برداشت. اکنون پژوهشکده باستان‌شناسی نیز در همین مسیر در حال حرکت است. ما اطلاعات دقیق تپه‌ها و محوطه‌ها را با استفاده از داده‌های GPS در اختیار داریم و آن را به وزارتخانه ارسال می‌کنیم تا در صورت نیاز، به نهادهای بین‌المللی اعلام شود.

او با تاکید بر اینکه این فرایند امری مقطعی نیست، ادامه داد: نمی‌توان به آن به‌مثابه یک کلاس آموزشی محدود نگاه کرد که در یک بازه زمانی برگزار و سپس فراموش شود. این یک روند مستمر، پویا و نیازمند به‌روزرسانی است. باید تلاش کنیم تا هر ایرانی، به یک نگهبان آگاه برای آثار تاریخی کشور خود بدل شود. نکته‌ای که نباید از آن غفلت کنیم، تأثیر تخریب ناشی از حفاری‌های غیرمجاز و ولع گنج‌یابی در سال‌های اخیر است. باید این ذهنیت را تغییر دهیم. مردم باید بیاموزند که این آثار متعلق به نیاکانشان است، بخشی از هویت ملی و تاریخی آن‌هاست، نه گنجی برای غارت. واژه «گنج» باید به معنا و مفهوم اصیل خود بازگردد، آن‌گونه که در متون کهن به‌کار رفته است، نه آنچه امروز در تبلیغات زرد و سودجویانه ترویج می‌شود. این تغییر ذهنیت، تنها از مسیر آموزش، فرهنگ‌سازی و آگاهی می‌گذرد. من ایمان دارم که در این راه، نقش روستاییان و مردم بومی، گاه مهم‌تر از نقش نهادهای رسمی است؛ چراکه آنان، نخستین مدافعان محوطه‌های باستانی سرزمین‌شان‌اند. امیدوارم در این مسیر، همدلانه گام برداریم.  

 

آخرین اخبار