سه‌شنبه ۳۱ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 22 - ۲۵ محرم ۱۴۴۷
۳۱ تير ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۰

هنرمندی فراتر از «جیغ»

«ادوارد مونک» هنرمند نامدار نروژی اغلب تنها با شاهکار جاوادنه‌اش به نام «جیغ» شناخته می‌شود، اما این تصویر فریادگونه فقط بخش کوچکی از دنیای هنری گسترده و متنوع او را نشان می‌دهد.
هنرمندی فراتر از «جیغ»
کد خبر: ۸۲۳۴۰۰

به گزارش ایران اکونومیست، ادوارد مونک با «جیغ» به عنوان هنرمند تصویرگر اضطراب، بیگانگی و رنج تعریف می‌شود. با این حال، او یک حرفه طولانی، پربار و متنوع داشت و پرتره‌ها، مناظر و سفارش‌های تزئینی خلق کرد. در ادامه با نقاشی‌هایی آشنا می‌شوید که ثابت می‌کنند «مونک» بسیار بیش از آن فریاد بزرگ بوده است.


خودنگاره

هنرمندی فراتر از «جیغ»«خودنگاره با سیگار» اثر «ادوارد مونک» ۱۸۹۵ میلادی

«ادوارد مونک»(۱۸۶۳–۱۹۴۴) در نروژ بزرگ شد، کودکی‌اش تحت سلطه پرهیزکاری سخت‌گیرانه پدرش و بیماری‌های خانوادگی بود. مادر و خواهر بزرگترش هر دو به سل مبتلا شده و درگذشتند و خواهر کوچکترش دچار دوره‌هایی از بیماری روانی بود. خود مونک نیز دچار وسواس بود که مبادا به بیماری روانی مبتلا شود و بعدها در زندگی تا حد زیادی به دلیل اعتیاد به الکل دچار فروپاشی روانی شد.

این خودنگاره، یکی از چندین خودنگاره‌ای است که مونک در طول حرفه‌اش کشید، به یک حس ناپایداری دامن می‌زند. هنرمند از دل تاریکی سر برمی‌آورد، به سختی جامد به نظر می‌رسد، به طوری که شانه‌اش با پس‌زمینه‌ ادغام شده است. شکل‌های مبهم و تقریبا شبح‌مانند در اطرافش شناورند و چهره مونک رنگ پریده است. سیگار، که نماد مدرنی و بوهمی‌گری در آن زمان بود، در انگشتان نازک او آویزان است. مونک با چشمانی محتاط طوری نگاه می‌کند که از چیزی شبیه نور فلاش غافلگیر شده است.


طبیعت‌گرایی

هنرمندی فراتر از «جیغ»«عصر» اثر «ادوارد مونک» ۱۸۸۸ میلادی

 

آثار اولیه مونک مناظر طبیعی و پرتره‌های خانوادگی بودند که به سبک طبیعت‌گرایی نقاشی شده‌اند. تابلو نقاشی «عصر» خواهرش «لارا» را نشان می‌دهد که در خارج از خانه تعطیلات خانواده کنار ساحل fjord  نشسته است. پالت خنک و شفاف، تأثیر «کریستیان کروگ»، معلم مدرسه هنری «مونک» را منعکس می‌کند که خود از  نقاش واقع‌گرای فرانسوی به نام « ژول باستین-لپاژ» الهام گرفته بود. رنگ‌های لکه‌دار آبی، سبز و زرد در چمنزار به امپرسیونیسم اشاره دارند.
با دانستن بیماری لارا، انزوا و تنهایی او حالتی غم‌انگیز پیدا می‌کند در حالی که به دوردست نگاه می‌کند. همچنین می‌توان تکنیک‌هایی را دید که مونک بعدها در کارهایش به کار برد: خط ساحلی موج‌دار و ترکیب‌بندی با نمای نزدیک از پیش‌زمینه. با این حال، این نقاشی حالتی نرم و شاعرانه دارد؛ تمرکز کمتر بر نمادگرایی و بیان احساسات است و بیشتر بر بازسازی یادآور یک عصر تابستانی.



یک هنرمند اروپایی

هنرمندی فراتر از «جیغ»«میز رولت در مونت‌کالرو» اثر «ادوارد مونک» ۱۸۹۲ میلادی

مونک شاید معروف‌ترین هنرمند نروژ باشد، اما در اوایل کارش سفرهای زیادی به نقاط مختلف اروپا داشت و با خلاقان مختلف ارتباط برقرار کرد. او در سال ۱۸۸۹ به پاریس رفت تا تحصیل کند و اگرچه اقامتش با مرگ پدرش قطع شد، این سفر آغاز دوره‌ای بود که بیشتر در خارج زندگی می‌کرد و معمولا فقط برای تابستان به نروژ بازمی‌گشت. آثار او که تحت تأثیر فرانسه هستند شامل صحنه‌هایی مانند «خیابان لافایت» است که نماهای زاویه‌دار خیابان را مانند کلود مونه و لوسین پیسارو بازآفرینی می‌کند.
«مونک»‌ در سال ۱۸۹۲ دعوت شد تا آثارش را در برلین نمایش دهد. نمایشگاه تنها پس از یک هفته بسته شد، اما این اتفاق به حرفه مونک آسیبی نرساند و نمایشگاه بعدا به شهرهای مختلف آلمان سفر کرد. در پایتخت آلمان، مونک افراد همفکر مانند «آگوست استریندبرگ» نمایشنامه‌نویس و هنرمند سوئدی را یافت. او همچنین در سال ۱۹۰۴ ، بیست اثر را در نمایشگاهش واقع در وین ارائه داد.
نقاشی «سر میز رولت» هیجان خفقان‌آور کلوب شبانه آنری دو تولوز-لوترک را به تصویر می‌کشد. ساده‌سازی مسطح آن یادآور سبک «ترکیب‌گری» پل گوگن است.


پرتره‌ها

هنرمندی فراتر از «جیغ»«پرتره فلیکس آورباخ» اثر «ادوارد مونک» ۱۹۰۶ میلادی

«مونک» در طول حرفه‌اش، پرتره‌هایی از خود، خانواده، دوستان و همچنین به عنوان سفارش‌های هنری نقاشی کرد. این آثار نسبت به کارهای دیگرش کمتر شناخته شده‌اند، اما بسیاری از ویژگی‌های مشابه را دارند: نمادگرایی رنگ‌ها، فرم‌های تخت و با لبه‌های موج‌دار و حس شخصیتی ناآرام.
«فلیکس آورباخ» فیزیکدان آلمانی و حامی هنر بود که بعدها از اکسپرسیونیست‌هایی مانند «ارنست کرشنر» حمایت کرد و در سال ۱۹۲۴ به «والتر گروپیوس»، سفارش ساخت خانه‌اش را داد. مونک در پرتره سفارشی‌ای که «آورباخ» سفارش داد، او را به عنوان عضوی موفق از بورژوازی با کت و شلوار، زنجیر ساعت و سیگار نشان می‌دهد. با این حال، در چشمانش برق خاصی دیده می‌شود و پس‌زمینه قرمز رنگ و پر از ستاره، اشاره واضحی به «وینسنت ون گوگ» است که شخصیتی شوخ و سرزنده را تداعی می‌کند.



بیماری

هنرمندی فراتر از «جیغ»«کودک بیمار» اثر «ادوارد مونک» ۱۹۰۷ میلادی

«مونک» در سال ۱۹۰۸ میلادی برای درمان اضطراب و توهماتش که دست‌کم تا حدی ناشی از مصرف زیاد الکل بود، خود را به یک آسایشگاه در دانمارک سپرد. او هشت ماه در آنجا ماند و اگرچه درمان کامل نبود، به سازماندهی نمایشگاه‌های آثارش ادامه داد، اما این دوره نقطه عطفی در حرفه‌اش بود. پس از آن کمتر سفر کرد و بیشتر وقت خود را در مناطق روستایی نروژ گذراند و پس از سال ۱۹۱۶ در ملکی که نزدیک Ekely خریداری کرده بود.

بیماری و مرگ از دغدغه‌های همیشگی «مونک» بودند که با نسخه‌های متعدد «کودک بیمار» (شش نقاشی روغنی، یک نقاشی با گچ و سه چاپ) که بین سال‌های ۱۸۸۵ تا ۱۹۲۶ خلق کرد، نمایان شده‌اند. موضوع ترکیبی از خاطره مرگ خواهرش و خانه‌به‌دوشی‌ای بود که همراه پدر پزشک، انجام داده بود. در نسخه ۱۹۰۷ میلادی این مجموعه نقاشی‌ها، ضربه‌های وسیع عمودی قلم‌مو و سطح شکسته و ضخیم (امپاستو) باعث شده بوم به نظر برسد که توسط بیماری دریده شده است و رنگ غالب سبز، حالت ناخوش‌احوالی دارد. صورت کودک با بالش سفید ادغام شده، انگار که او تقریبا شبحی است و مادر نیز انگار پیشاپیش برای حادثه ناگزیر عزاداری می‌کند.


سفارشات عمومی

هنرمندی فراتر از «جیغ»«خورشید» اثر «ادوارد مونک» ۱۹۱۱ میلادی

«مونک» در سال ۱۹۱۱ میلادی در مسابقه طراحی تزئینات تالار جشن، معروف به «آولا»، در دانشگاه اسلو برنده شد. کمیته می‌خواست طرحی سنتی باشد که با معماری نئوکلاسیک ساختمان هماهنگ شود و این مسابقه با جنجال همراه بود. مونک برای پذیرش طرح‌هایش فشار زیادی آورد، از جمله نمایش عمومی طرح‌ها برای کسب حمایت مردمی و فشار به کمیته. با این حال، در انتخاب رنگ‌های ملایم‌تر و سبکی که به آثار اولیه‌اش بازمی‌گردد، نشان داد که به خواسته‌های محافظه‌کارانه مکان احترام می‌گذارد.
این یک سفارش بزرگ بود که شامل ۱۱ بوم بزرگ می‌شد. مونک کارگاهی مخصوص ایجاد کرد که به اندازه کافی بزرگ بود تا نقاشی‌هایی تقریبا هشت متر عرض داشته باشند. موضوعات به گفته مونک «هم مشخصاً نروژی و هم جهانی انسان‌گرایانه» بودند، عناوینی مانند «تاریخ» و «منبع» داشتند.

نقاشی «خورشید»، معروف‌ترین تابلو این مجموعه نقاشی‌ها، دایره‌ای نمادین را نشان می‌دهد که نور را از مرکز بوم به صورت خطوط مورب قوی منتشر می‌کند که گویی از قاب بیرون می‌ریزند.



مناظر اواخر دوران هنری

هنرمندی فراتر از «جیغ»«مردی در مرزعه کلم»‌ اثر «ادوارد مونک»‌ ۱۹۱۶ میلادی

سبک اواخر «مونک»‌ بیشتر اکسپرسیونیستی با تأکید کمتر بر موضوعات نمادین، رنگ‌های اغراق‌شده، ضربه‌های قلم‌مو بزرگ و درشت بود.
او در حال زندگی در مناطق روستایی بود، در ملکی که قبلا باغ تجاری بوده است و بسیاری از آثارش مناظر طبیعی را نشان می‌دهند که اغلب کشاورزان و کارگران روستایی را به تصویر می‌کشند. این آثار به کودکی‌اش بازمی‌گردند، اما همچنین اشاره‌ای به اشتیاق همیشگی او به ون‌گوگ دارند.

در این نقاشی نیم‌تنه بالای شخصیت شکل و رنگ کوه‌های پشت سرش را بازتاب می‌دهد و پاهایش در زمین ریشه دوانده‌اند. کلم‌های عظیمی که در دست دارد او را بیش‌تر به زمینی که کشت می‌کند پیوند می‌دهد.


جیغ

هنرمندی فراتر از «جیغ»«جیغ» اثر «ادوارد مونک»‌ ۱۸۹۳ میلادی

نسخه‌های متعددی از شناخته‌شده‌ترین اثر مونک از جمله نقاشی‌ها و چاپ‌ها وجود دارد. طبق گفته هنرمند، این اثر نتیجه تجربه‌ای واقعی بود زمانی که خورشید غروب باعث ایجاد ابرهای خونین سرخ رنگ شد و او تصور کرد خود طبیعت فریاد می‌زند. احساسات شدت یافته، استفاده نمادین از طبیعت و رنگ، خطوط موج‌دار و فاصله مورب اغراق شده همگی در آثار مونک یافت می‌شوند. اما پارانویا شدید، تقریبا افراطی «فریاد»، با شکل اسکلت‌مانند لرزان، مشخصا شدید است.

مونک هنرمندی ظریف‌تر از آن چیزی است که «جیغ» نشان می‌دهد. برای او، زندگی پر از تراژدی و پرتنش است، اما باید زیسته شود. خانواده و دوستانش، عشق به طبیعت و نروژ، و مشارکت پرشور او در صحنه هنر معاصر در آثارش جشن گرفته شده‌اند. هنر مونک همیشه سرشار از ظرافت و ابهام است. و با وجود موضوعات تکرارشونده، آثارش فراوان و متنوع‌اند.

آخرین اخبار