به گزارش ایران اکونومیست، سردار سرلشکر شهید محسن پاکیاری؛ جانشین لشکر ۱۹ فجر در دوران دفاع مقدس درباره تصرف اسکله البکر و الامیه روایت میکند: بعد از تصرف فاو، از کنار جزیره بوبیان، همسایه کویت شدیم. تصمیم بر این شد که در قدم بعدی، سراغ دو سکوی نفتی الامیه و البکر در منتها الیه خور عبدالله در شمال غرب خلیجفارس برویم.
بعثیها از این پایانهها، با کمک رادارهای رازیت و دستگاههای پیشرفته الکترونیک، کشتیهای بازرگانی و نفتکشهای ایران را ردیابی میکردند تا در حمله هوایی یا موشکی، آنها را بزنند. این سکوها برای بارگیری نفت بود، اما عراق از آنها استفاده نظامی میکرد.
آقای محسن رضایی از من خواست که به بندر ماهشهر بروم. بعد هم به من و (شهید) عبدالله رودکی (از فرماندهان فعال در نیروی دریایی سپاه) ابلاغ کرد که مأموریت شناسایی این دو اسکله را بر عهده بگیریم.
آن زمان من معاون لشکر ۱۹ بودم. وقتی این مأموریت به ما ابلاغ شد، عبدالله با اینکه پدر و عمویش لنج داشتند و همه اقوامش اهل دریا و دریانوردی بودند، توی فکر رفت. یادم هست حتی آن روز ناهار هم نخورد. بههرحال کار بسیار پیچیدهای بود.
اولین چیزی که برای شناسایی دقیق نیاز داشتیم؛ این بود که جایی پیدا کنیم که شباهتی به اسکلههای عراقی داشته باشد تا بتوانیم عملیات تمرینی در آنجا انجام بدهیم.
برای این کار، اسکلههای «تی» و «آذر پاد» در جزیره خارک را انتخاب کردیم. اسکلههای البکر و الامیه و این دو اسکله را یک شرکت خارجی ساخته بود و به همین دلیل، اینها شبیه هم بودند.
از بوشهر، با قایق به خارک رفتیم و به تماشای این دو اسکله نشستیم. برای شروع کار، نیاز به دو نفر غواص ورزیده و کارکشته داشتیم. با آقای عبدالله رودکی صحبت کردیم و محمدرضا الهی و اکبر توانا، غواصهای ورزیده لشکر ۱۹ فجر را در اختیار گرفتیم. بعد هم آنها را به خارک بردیم و تمریناتمان را شروع کردیم.
آب خلیجفارس خیلی شور بود و نور خورشید، پوست بچهها را ملتهب میکرد. علاوه بر این، مواد نفتی که از نفتکشهای خارجی روی سطح آب ریخته شده بود، بچهها را خیلی اذیت میکرد. شرجی بودن هوا هم مشکل همیشگیمان بود؛ اما بچهها، با همه سختیها، یکبار هم پا پس نکشیدند.
بعد از اتمام تمرینها، بچهها برای شناسایی رفتند و چند مرحله شناسایی انجام دادند. یکبار نیروهای عراقی متوجه حضور آنها شده و به سمت آنها شلیک کرده بودند. برادر الهی هم زخمی شد و بهسختی او را به عقب آوردند. مدتی بعد مأموریت را از ما گرفتند و به نیروهای لشکر ۱۴ امام حسین (ع) واگذار کردند. ماهم نتایج شناساییهای خودمان را به نیروهای لشکر ۱۴ امام حسین (ع) دادیم.
آنها هم بعد از شناساییها، در شهریور ۱۳۶۵، عملیات کربلای ۳ را انجام دادند و اسکله البکر و الامیه را تصرف کردند؛ اما دشمن به حدی آنجا را بمباران کرد که هر دو اسکله تخریب شدند و ماندن در آنجا به صلاح نبود؛ بنابراین، آنها بعد از تخلیه شهدا، مجروحان و اسرا، سکوها را تخلیه کردند.
منبع:
قاسمی، محمد، خاطرات شفاهی دفاع مقدس: روایت محسن پاکیاری، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۴۰۱، صفحات ۱۴۳، ۱۴۴