کسب مقام اول فرسایش خاک در جهان، معرفی یکی از کلانشهرهای کشور به عنوان آلوده ترین هوای شهر جهان، نابودی جنگل ها با شتاب بسیار بیشتر از متوسط جهانی، دست و پنجه نرم کردن گوشه گوشه کشور با بحران آب و خشکسالی، خشک شدن تالاب ها و ریزگردهایی که حالا دیگر مردم از هر نقطه ای از شرق و غرب و شمال و جنوب کشور با آن درگیر هستند و البته انقراض شیر ایرانی و ببر مازندران و تهدید بسیاری از گونه های جانوری و گیاهی کشور تنها بخشی از معضلاتی است که ضرورت جدی گرفته شدن محیط زیست در ایران را گوشزد می کند.
«هفت میلیارد رویا و یک سیاره که باید با احتیاط آن را مصرف کرد» شعار امسال روز جهانی محیط زیست است اما در ایران با اینکه بازار شعار و بزرگداشت و همایش حسابی داغ است اما کار محیط زیست واقعا از شعار گذشته چرا که درسرزمین ما نه تنها رویاها که جسم و جان ۷۰ میلیون انسان در گرو برنامه های حفاظتی عملی و احتیاط در مدیریت و مصرف منابع طبیعی است.
با بحرانی تر شدن وضعیت محیط زیست کشور و ورود چالش های طبیعی به زندگی روزمره مردم اگر تا دو، سه سال پیش تنها کارشناسان و متخصصان حوزه محیطزیست و منابع طبیعی بودند که در رابطه با مشکلات فزاینده این حوزه سخن میگفتند، حالا مدتی است بسیاری از مسئولان و اقشار گوناگون مردم نسبت به مسائل زیست محیطی حساس و وارد این صحنه شدهاند.
در مورد مسائل و مشکلات محیط زیست درست است که به چنین تلاش جمعیای نیاز داریم؛ اما به جرأت می توان گفت تا کنون حرکتی عملی برای همراه کردن مردم و مسئولان دیگر بخش ها در رفع این معضل دیده نشده و در حالی که کمپینهای مردمی و گروههای غیردولتی بسیاری در سال های اخیر از فعالان محیط زیست برای مقابله با معضل آلودگی هوا و جلوگیری از تخریب محیط زیست و نابودی حیات وحش شکل گرفته اما به جز تعداد معدودی که رسالت خود را به درستی ایفا کرده اند مابقی بیشتر فضا را به سمت یک فضای فانتزی برده و به جای اینکه نقشی در فرهنگ سازی و بهبود اوضاع محیط زیست داشته باشند فعالیتشان به نوعی سرگرمی تبدیل شده است.
مسئولان دستگاه های مختلف نیز اگرچه در سال های اخیر در همایش ها و بزرگداشت ها برای اینکه از قافله عقب نمانند حتی اگر شده یک جمله در حمایت از محیط زیست و نقد بد اخلاقی های زیست محیطی بیان می کنند اما نه تنها اقدام عملی از سوی دستگاه تحت مدیریتشان در راستای حفظ محیط زیست دیده نمی شود بلکه همچنان محیط زیست و منابع طبیعی ارزان ترین و کم هزینه ترین قربانی است که برای پیشبرد اهداف توسعه ای و صنعتی خود در نظر می گیرند.
این درحالی است که امسال سازمان ملل اعلام کرده اگر هر فرد به عنوان جزء کوچکی از این سیاره ۷ میلیارد نفری گامی ساده اما قابل اجرا از دوچرخه سواری تا محل کار، یک روز گیاه خواری در هفته، استفاده ازحداقل یک لامپ کم مصرف در منزل، تعمیر لوله های آب تا پختن غذای خانگی بردارد در مجموع کمکی بزرگ به بهبود کیفیت هوا، کاهش گازهای گلخانه ای، کاهش مصرف انرژی و منابع آب و تولید زباله خواهد کرد.
اما به راستی در ایران که یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی در حال حاضر خشکسالی و بحران آب است با تعمیر لوله های آب منازل می توان با این معضل مقابله کرد؟!
پروفسور پرویز کردوانی یکی از متخصصانی است که سال ها در زمینه اقلیم ایران زمین، منابع آب و وضعیت خشکسالی کشور تحقیق و بررسی کرده است. او که خشک شدن تالابها را به عنوان یکی از با ارزشترین زیستبومهای کشور، مصیبتی عظیم برای محیط زیست ایران می داند معتقد است: دریاچهها و تالابها به دلیل اثرات تکنیکی بر تنوع زیستی، اهمیتشان از مرزهای جغرافیایی یک سرزمین فراتر میرود و به اندازهای جهانی میرسد.
آنطور که کردوانی می گوید: زیستبومهای شکننده ایرانی این روزها به دلیل خلا در مدیریت منابع آب با چالشهای جدی مواجهاند ارومیه، بختگان، پریشان، هامون، گاوخونی و گندمان همه در آستانه خشک شدن کامل و بیابانی شدن رسیدهاند. که البته بحران دریاچه ارومیه و آثار خشک شدن آن به دلیل عوارضی که برای تمام شهرهای اطراف و کشاورزی و مردم و زندگیشان به طور مستقیم به وجود آورده است جریانی ورای آسیب هایی است که به ۴۵ تالاب دیگر کشور بر اثر فقدان مدیریت منابع آب وارد شده است.
به گفته او، به دلیل مصرف بیرویه منابع آبی یا جانمایی غلط یک یا چند سد و همینطور بیتوجهی سازمانهای فرادستی به اهمیت حق آبه تالابها، دریاچه های کشور روبه زوال و محیط طبیعی ایران به کانونی از مرگ اکوسیستمی بدل شده است.
عیسی کلانتری رئیس ستاد احیا دریاچه ارومیه نیز تاکنون بارها در رابطه با وضعیت بحرانی ایران بهلحاظ منابع آب و لزوم تعطیلی بخش زیادی از کشاورزی در کشور هشدار داده و در اخرین اظهار نظر خود به شرق می گوید: در حال حاضر محوریت توسعه کشور، آب است. حتی آب از رشد اقتصادی، انرژی هستهای و تورم محوریتر است، در شرایط فعلی منابع آب کشور بهشدت در حال کاهش است و اگر ما دلمان میخواهد جزء تولیدکنندگان عمده دنیا باشیم، باید این نکته را مدنظر قرار دهیم که به بهای نابودی چه چیزی میخواهیم این کار را انجام دهیم. زمانی که کشور با این همه مسائل زیستمحیطی، اقلیمی و کمبود آب مواجه است، صحبت از خودکفایی بیمعناست. عمدتا وقتی از خودکفایی صحبت میشود، در زمینه کالاهای اساسی است. میوه، خیار، سیبزمینی جزء کالاهای اساسی نیستند. ممکن است قیمت گوجهفرنگی پنج هزار تومان شود، ولی کالاهای اساسی غلات، گوشت، شیر، شکر، برنج، روغننباتی و… است.
گسترش بیابان و افزایش فرسایش خاک در ایران، خطر جدی است که سالهاست بسیاری از متخصصان منابع طبیعی، آن را هشدار میدهند. نرخ چندین برابری فرسایش، روز به روز خاک ایران را فرسوده و از انتفاع خارج میکند؛ خاکی که با سوءمدیریت بیخته و بر باد داده میشود و با گسترش توفانهای شدید گردوغبار در نهایت به چشم مردم میرود و سرانه بیماریهای تنفسی را در کشور افزایش میدهد.
دکتر اسماعیل کهرم با اشاره به اینکه ایران سال هاست در میان کشورهای جهان به لحاظ میزان فرسایش خاک مرتب رتبه اول یا دوم را کسب می کند معتقد است: جنگل تراشی و تبدیل جنگل ها و مراتع به اراضی کشاورزی و رها کردن این زمین ها پس از چند سال به دلیل از دست دادن کارکرد، مهمترین عوامل فرسایش خاک در کشور است.
این استاد دانشگاه می گوید: بر اساس اطلاعات ناسا سالانه ۱ تا ۱.۵ درصد از جنگل های کشور از بین می رود که با این روند ظرف ۷۵ تا ۱۰۰ سال آینده تمام جنگل های کشور نابود می شود و در نتیجه زمین عاری از پوشش گیاهی در معرض فرسایش باد و آب قرار می گیرد.
خاک ایران با تلفات دو میلیارد تنی در هر سال بیشترین فرسایش را بین کشورهای دنیا دارد که طبق آمارهای ارائه شده منشاء این فرسایش حیرتآور فعالیتهای ناپایدار انسانی است این را عضو هیات رئیس جامعه جنگلبانی ایران چندی پیش اعلام کرد و افزود:مساحت خاک ایران ۲/۱ درصد از خشکی های زمین است و رقم ۲ میلیارد تن فرسایش خاک ایران چیزی معادل ۷/۷ درصد فرسایش جهانی است و این رقم بالاترین رقم فرسیاش خاک دنیا است.
کاظم نصرتی از بین بردن پوشش گیاهی و طبیعی را عامل لخت شدن خاک کشور دانست و افزود: خاک کشور حفاظ خود را از دست داده است و در مواقع ریزش باران شسته می شود و به شدت آسیب پذیر است. البته دخالت های بی مورد در عرصه منابع طبیعی و محیط زیست و تجاوز و تخریب و تبدیل اراضی، شخم زدن های بی حد، واگذاری غیر فنی و غیر کارشناسی و غیر علمی تمامی عواملی است که خاک کشور را در معرض نابودی قرار داده است.
این متخصص منابع طبیعی و محیط زیست عوامل انسان ساز و متاثر از ناکارآمدی مدیریت در سطح منابع طبیعی و محیط زیست را دلیل بروز چنین فجایعی در کشور دانست و تاکید کرد: هر چقدر در کشور نگاه مدیران توسعه محورتر می شود متاسفانه تخریب محیط زیست هم وسعت بیشتری پیدا می کند و سرعت بیشتری به خود می گیرد. تا جایی که خیلی از مناطق آستانه تحمل خود را از دست داده و بزودی با شدت زیادی تخریب خواهند شد.
آلودگی منابع آب و خاک، پسماندها و پساب ها از دیگر معضلات زیست محیطی در کشور ما هستند و بسیاری از کارشناسان آلودگی منابع آب به آلاینده هایی مانند نیترات و نیتریت را هشدار داده اند. رحمت الله حافظی رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران یکی از کسانی است که تا کنون بارها اعلام کرده که نیترات آب در برخی از مناطق پایتخت بیش از حد مجاز است.
وی با اشاره به مستندات قانونی برای اداعای خود می گوید: نیمی از آب مصرفی در حال حاضر از مخازن اب زیر زمینی تأمین می شود که با توجه به اینکه در شهری مانند تهران نیترات، نیتریت و آمونیاک موجود در فاضلاب شهری از طریق چاههای جذبی وارد سفره های آب زیرزمینی می شود بنابراین حتما این مواد در آب مصرفی هم وجود دارد.
البته معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست با اینکه اعلام نظر در خصوص آب شرب را وظیفه وزارت بهداشت می داند اما آلودگی منابع آب زیرزمینی و حتی منابع خاک به آلاینده هایی مانند نیترات را هرگز رد نکرده است.
پسماندهایی که بخش عمده ای از آنها امحا نمی شوند و پساب هایی که حجم زیادی از آنها تصفیه نمی شوند و با نرخی چندین برابر استاندارد جهانی در کشور ما تولید می شوند، از دیگر معضلات محیط زیست کشور به ویژه در شهرهای ساحلی شمال و جنوب هستند که سال هاست دستگاه های مربوط وعده ساماندهی آنها می دهند اما همچنان شاهدیم که در وسط جنگل های ارزشمند شمال رها می شوند و در آب های نیلگون خلیج فارس فرو می ریزند.
آلودگی هوا و ریزگردها مشکل زیست محیطی دیگری است که به اعتقاد رییس سازمان محیط زیست به لحاظ اثر بخشی مستقیم روی انسانها یعنی عوارض و آثاری که مستقیم روی زندگی افراد و کیفیت زندگی آنها، طول عمر و سلامتشان دارد مهمترین معضلی است که در رتبه اول بحران های زیست محیطی کشور قرار دارد.
به گفته معصومه ابتکار، آلودگی هوا دو جنبه دارد؛ یکی آلودگی ناشی از فعالیتهای خودروها و منابع ساکن مثل نیروگاهها و صنایع که شهرهای بزرگ را در بر میگیرد و دیگری هم گرد و غبار است که ریزگردها را به صورت جدی تجربه کردهایم و تا ۲۳ استان کشور را تحت تاثیر قرار داده است.در شهرهای بزرگ هم آلودگی هوا بر حدود ۳۵ تا ۴۰ میلیون نفر تاثیر میگذارد.
گسترش روز افزون شکارهای غیرمجاز و درگیری مسلحانه با محیطبانان، تا جایی که از یک سو منجر به کشته شدن بیش از ۱۱۴ محیطبان در درگیری با شکارچیان و محکوم شدن چند محیطبان به اعدام شده و از سوی دیگرکاهش چشمگیر جمعیت حیات وحش در اغلب زیستگاههای کشور را در پی داشته این موضوع را یکی دیگر ازمهمترین چالش های قابل بررسی در حوزه محیط زیست قرار داده است.
به استناد اخباری که همه روزه در خصوص مرگ تصادفی و یا عمدی گونه های ارزشمند و روبه انقراضی مانند خرس و پلنگ در رسانه ها منتشر می شود می توان پی برد که حیات وحش در کشور حال و روز خوبی ندارند که البته مرگ۱۰ پلنگ از ابتدای سال جاری گواهی بر وخامت اوضاع حیات وحش در سرزمین ماست.
البته شاخصها و استانداردهای جهانی نیز نشان دهنده از بین رفتن تنوع زیستی گیاهی و جانوری با سرعتی بین ده تا هزار برابر بیشتر از سرعت طبیعی است. که با توجه به این شاخصها کارشناسان ارزیابی کرده اند که در ایران روند نابودی تنوع زیستی به دلیل خشکسالی، رشد زیاد جمعیت، مداخلات بسیار گسترده در زیستگاهها از جمله راهها، ساختمان و تخریب و همچنین شکار بیرویه است که در سالهای اخیر کاملا افسار گسیخته از این هم بیشتر شده است.
بدون شک از امروز تا پایان هفته که روزها نام محیط زیست را یدک می کشند شعارها و وعده های زیست محیطی مسئولان عالی رتبه دستگاه ها تا مدیران ادارات کل استان ها در تالارهای همایش و سالن های بزرگداشت سراسر کشور گوش آسمان را کر می کند اما خوب است که پژواک این شعارها دست کم تا اجرایی شدن یکی از این وعده ها تداوم داشته باشد و تنها زمینه ای برای بهبود یکی از این چالش ها فراهم شود.