در جوامع مدرن و آن هم در عصر تکنولوژی، آگاهی از حقوق فردی و اجتماعی یکی از مولفههای اصلی زندگی شهروندی محسوب میشود. با اینحال، بسیاری از افراد تنها در بزرگسالی با حقوق خود آشنا میشوند و در نتیجه، در طول زندگی خود با مشکلاتی ناشی از ناآگاهی حقوقی مواجه میشوند. این موضوع در خصوص کودکان، که به دلیل آسیبپذیری بیشتر و وابستگی به بزرگسالان غالبا از حقوق خود بیاطلاع میمانند، اهمیت بیشتری مییابد. در این میان، کتاب و کتابخوانی بهعنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهای آموزش غیررسمی میتواند نقش بیبدیلی در ارتقای آگاهی حقوقی کودکان داشته باشد. کتاب نهتنها به کودکان امکان میدهد تا مفاهیم حقوقی پیچیده را به شیوهای قابلفهم درک کنند، بلکه به آنها میآموزد چگونه در برابر ناملایمات و تضییع حقوق خود واکنش مناسب نشان دهند.
از سوی دیگر، پیماننامه حقوق کودک سازمان ملل متحد، که بهعنوان یکی از مهمترین اسناد بینالمللی در زمینه حمایت از حقوق کودکان شناخته میشود، بر حق بر آموزش و آگاهی حقوقی کودکان تاکید دارد. این پیماننامه بر لزوم آموزش حقوق کودکان به زبان و روشهای متناسب با سن آنها تصریح کرده است و کتابخوانی میتواند یکی از شیوههای موثر در تحقق این مهم باشد. این نوشتار که بر اساس کتاب جدید نویسنده با موضوع حقوق کودکان در محیط دیجیتال است، تلاش دارد با اکید بر جایگاه کتاب و کتابخوانی در تربیت حقوقی کودکان، اهمیت آگاهی حقوقی از سنین کودکی را تحلیل کرده و به نقش والدین، مربیان، نهادهای آموزشی و سیاستگذاران در توسعه و ترویج این رویکرد بپردازد.
کتاب و جایگاه آن در تربیت حقوقی کودکان
کتاب و کتابخوانی در زندگی کودکان، نقشی فراتر از سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت دارد. کتابها نهتنها دنیای خیالانگیز و خلاقانهای را برای کودکان میسازند، بلکه به آنها در درک مفاهیم پیچیده اجتماعی و حقوقی کمک میکنند. از طریق داستانها و روایتهای حقوقی ساده، کودکان میتوانند با مفاهیمی همچون عدالت، حقوق برابر، منع تبعیض، احترام به حقوق دیگران، مسئولیتپذیری و مشارکت اجتماعی آشنا شوند.
بهعنوان مثال، داستانهایی که به حقوق اولیه کودکان مانند حق بر آموزش، حق بر بازی، حق بر ابراز نظر و حق بر حفاظت در برابر خشونت میپردازند، زمینه را برای شناخت بیشتر کودکان از حقوق خود فراهم میکنند. همچنین، کتابهای حقوقی کودکانه میتوانند بهطور غیرمستقیم به کودکان آموزش دهند که در صورت نقض حقوقشان چگونه به حمایتهای قانونی دسترسی پیدا کنند و از چه ابزارهایی برای دفاع از خود استفاده نمایند.
ضرورت آگاهی حقوقی از سنین کودکی
آگاهی حقوقی کودکان صرفاً انتقال مفاهیم نظری نیست، بلکه به معنای توانمندسازی آنها در برابر چالشهای زندگی است. در جامعهای که کودکان از حقوق خود آگاه نباشند، زمینه برای انواع سوءاستفادهها، خشونتهای جسمی، روانی و جنسی و نقض حقوق انسانی آنان فراهم میشود. تحقیقات نشان داده است که کودکانی که با حقوق خود آشنا هستند، بیشتر قادر به تشخیص موقعیتهای خطرناک و گزارشدهی به مراجع ذیصلاح هستند. این آگاهی به آنان اجازه میدهد تا در برابر رفتارهای خشونتآمیز یا تبعیضآمیز مقاومت کنند و برای حل مشکلات خود به طرق قانونی متوسل شوند. همچنین، کودکانی که با تکالیف قانونی خود آشنا هستند، نهتنها به حقوق دیگران احترام میگذارند، بلکه مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتری نیز دارند.
نقش خانواده، مدرسه و جامعه در آموزش حقوقی از طریق کتاب
خانواده بهعنوان نخستین و مهمترین نهاد اجتماعی، نقش بیبدیلی در آگاهیبخشی حقوقی به کودکان دارد. انتخاب کتابهای مناسب و خواندن آنها برای کودکان میتواند اولین گام در این مسیر باشد. همچنین، والدین میتوانند با گفتوگو درباره محتوای کتابها، کودکان را به تفکر و تحلیل بیشتر ترغیب کنند.
مدارس نیز بهعنوان یکی از مراکز آموزشی رسمی، نقش کلیدی در ارتقای آگاهی حقوقی کودکان ایفا میکنند. ادغام مفاهیم حقوقی در کتابهای درسی، برگزاری کارگاههای آموزشی و مسابقات کتابخوانی با موضوعات حقوقی، میتواند به درک عمیقتر و دقیقتر حقوق و تکالیف شهروندی کودکان کمک کند. نهادهای فرهنگی و سازمانهای مردمنهاد نیز میتوانند با تولید و انتشار کتابهای حقوقی کودکانه، برگزاری برنامههای ترویجی و آموزشی، نمایشگاههای کتاب و کارگاههای آموزشی، به گسترش آگاهی حقوقی کودکان یاری رسانند.
کتابخوانی و پیشگیری از خشونت علیه کودکان
آمارهای جدید در سال ۱۴۰۳ نشان میدهد که بسیاری از موارد خشونت خانگی، سوءاستفاده و تبعیض علیه کودکان، ناشی از ناآگاهی کودکان از حقوق خود است. کودکانی که حقوق خود را میشناسند و از حمایتهای قانونی آگاهاند، در برابر تعرضها و نقض حقوق، آمادگی بیشتری برای واکنش مناسب دارند.
کتابهای داستانی که به زبان ساده حقوق کودکان را تبیین میکنند، میتوانند بهعنوان سپری در برابر خشونت و سوءاستفاده عمل کنند. همچنین، مطالعه این کتابها توسط بزرگسالان نیز میتواند به افزایش آگاهی عمومی نسبت به حقوق کودکان منجر شود. در حقیقت، کتاب و کتابخوانی نهتنها ابزار آموزش حقوقی، بلکه پلی ارتباطی میان نسلهای مختلف برای ایجاد جامعهای مبتنی بر عدالت، برابری و احترام به حقوق انسانی است.
آگاهی حقوقی کودکان، یک ضرورت انکارناپذیر برای دستیابی به جامعهای عادلانه، مسئولیتپذیر و آگاه است. کتاب و کتابخوانی میتوانند با زبانی ساده و جذاب، این ضرورت را محقق سازند. جامعهای که کودکانش از حقوق خود آگاهاند، نهتنها در برابر نقض حقوق و خشونتهای احتمالی مقاومتر است، بلکه آیندهای روشنتر و پایدارتر خواهد داشت. از اینرو، لازم است سیاستگذاران، والدین، مربیان و نهادهای فرهنگی، کتابخوانی را بهعنوان ابزاری اساسی برای آموزش حقوق به کودکان مورد توجه قرار دهند.
فراهمسازی دسترسی آسان به کتابهای حقوقی کودکانه، تولید محتوای متناسب با سن کودکان و تقویت فرهنگ مطالعه در جامعه، میتواند زمینهساز ایجاد نسلی آگاه، قانونمدار و متعهد به حقوق انسانی باشد. این راهبرد، نهتنها به تحقق عدالت اجتماعی کمک میکند، بلکه سنگبنای جامعهای مبتنی بر احترام به کرامت انسانی و رعایت حقوق همه افراد، بهویژه کودکان، را بنا مینهد.
آگاه نبودن افراد جامعه به خصوص کودکان از حقوق فردی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی از عوامل مهم عقب ماندگی جامعه و زمینهساز مشکلات اجتماعی خواهد بود. در عصر حاضر یکی از عوامل قانونشکنی، آگاه نبودن افراد از قوانین و مقررات است، که اولین گام جهت برقراری حاکمیت قانون آگاهی افراد جامعه نسبت به قانون است. جامعه توسعهیافته، جامعهای است که در آن رعایت قانون یک ارزش است و افرادی که حق خود را از روشهای قانونی مطالبه میکنند، انسانهای توسعه یافتهای هستند.
آگاهی از قوانین و مقررات نقش مهمی در قانونمندی، توسعهیافتگی ، مسئولیتپذیری و نظم اجتماعی دارد و لزوم توجه به زبان و فهم حقوق و بعد از آن کودک و حقوق کودک و ارتباط آن با ادبیات کودک و نوجوان اهمیت زیادی دارد زیرا که با حذف و کاهش خشونت علیه کودکان، سلامت روانی در کل جامعه از وضعیت خوبی برخوردار خواهد شد، و فراموش نکنیم که هر تغییری از آموزش آغاز میشود.
*حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان