نوزدهم فوریه ۱۹۷۵ میلادی (۳۰ بهمن ۱۳۵۳) جهان شاهد رویداد بیسابقهای در تاریخ روابط اسلام و مسیحیت بود. امام موسی صدر به محراب کلیسای کبوشین دعوت میشود و موعظه آغاز روزه مسیحیان کاتولیک لبنان را القا میکند و مناسکی را برپا میدارد که تنها یک کشیش مسیحی کاتولیک آن را به جای میآورد. در این مراسم که بزرگان مسیحیت لبنان در آن شرکت داشتند، در بالاترین سطوح سیاسی و دینی فرقههای مسیحی و به عنوان نماد «گفت وگو و تعایش» از امام صدر تجلیل شد. شارل حلو، رئیسجمهور اسبق لبنان، در این باره میگوید: «برای نخستین بار در تاریخ مسیحیت یک روحانی غیرکاتولیک در یک کلیسای کاتولیک و برای جمعی از مؤمنان در جایگاه موعظه سخن میراند. این اتفاق نهتنها اعجابانگیز بلکه موجب تأمل و تفکر عمیق و درازمدت است.» اقدام بعدی امام، دعوت از بزرگان مسیحیت برای ایراد خطبههای نماز جمعه بود، اما به سبب جنگ داخلی این برنامه تحقق نیافت.
روز گذشته (سهشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۳) موسسه امام موسی صدر در تهران به مناسبت پنجاهمین سالگرد این رویداد، میزبان جمعی از دوستداران امام موسی صدر بود تا به تماشای مستند «گفتوگوی ربوده شده» نشسته و پس از آن در خصوص منش گفتوگو در امام صدر سخن بگویند.
اندیشه و افکار امام موسی صدر میتواند برای جامعه امروز ما راهگشا باشد
امین حسین علیپور، کارگردان این مستند، پیش از پخش آن در سخنانی گفت: افتخاری برای من است که موفق شدم مستند «گفتوگوی ربوده شده» را در موسسه امام موسی صدر بسازم. فرآیند ساخت این مستند دارای یک تاریخ است؛ نزدیک به ۷ یا ۸ سال قبل که با اندیشه امام صدر آشنا شدم، به جهت فعالیتی که در حورزه هنرهای دیداری (Visual Art) و صنعت بصری داشتم، علاقمند بودم تا اندیشه و افکار امام موسی صدر را بصورت تصویری بیان کنم، به این معنا که تلاش کنم این اندیشه در حوزه رسانه و مدیا بیشتر دیده شود و جرقهای برای بهتر فکر کردن فراهم کند چرا که عقیده دارم اندیشه و افکار امام موسی صدر میتواند برای جامعه امروز ما راهگشا باشد.
کارگردان مستند «گفتوگوی ربوده شده» افزود: ایده مستند به سال گذشته، ۳۰ بهمنماه بازمیگردد چرا که یکی از دغدغههای ذهنی من این بود که چطور میتوان در یک جامعه بیشتر از گفتوگو سخن گفت خصوصا جامعهای مثل ما که در کنار مزایای دین، همواره معایبی و یک سری خلاءهایی ایجاد کرده است که باید مورد آسیبشناسی قرار بگیرد. به همین جهت نیز موضوع گفتوگو برای من جذاب شد؛ تلاش کردم با اساتید این حوزه صحبت کنم، در دورههایی شرکت کنم. در دورههایی که کانون گفتوگو برگزار میکند شرکت کردم و به مرور توانستم تلفیقی میان اندیشه امام موسی صدر و موضوع دیالوگ ایجاد کنم و آنجایی از قصه درخشان شد که امام موسی صدر در کلیسای کبوشین اساساً یک ساختار گفتوگویی را در سخنرانیشان دارند که جذاب و شیفته کننده است.
وی با بیان اینکه، این مساله انگیزه ابتدایی ساخت مستند بود، گفت: با همین دغدغه شروع به نوشتن طرح و سناریو کردیم که مورد تایید موسسه قرار گرفت. همچنین باید تاکید کنم که تمامی نیروهای ساخت این مستند از داخل موسسه امام صدر هستند و این مستند هیچ وابستگی مالی به بیرون از موسسه ندارد که اتفاق مبارکی است. ساخت این مستند توفیقی برای من بود.
تیزر مستند «گفتوگوی ربوده شده»
شعاع اندیشه و عمل امام موسی صدر همچنان ادامه دارد
روبرت بگلریان، نماینده پیشین ارامنه اصفهان و جنوب در مجلس شورای اسلامی پس از تماشای این مستند، در سخنانی گفت: خدا را شاکرم که به مناسبت وجود پربرکت امام موسی صدر که شعاع اندیشه و عملشان هنوز ادامه دارد و وجود همه ما را نورانی میکند، در این جمع هستم. معتقدم این مستند، یک مستند به روز بود چرا که همچنان جامعه مبتلابه همین موضوعات است. شاید ما که در جریان انقلاب اسلامی، ۱۷، ۱۸ ساله بودیم و سیر وقایع را طی کرده و کنار هموطنان زیستیم، واقعا نیاز داریم که گهگاه یک بازنگری وجودی داشته باشیم و امام موسی صدر این کمک را به همه ما میکند. امام موسی صدر بسیار از زمان خودشان جلوتر بودند.
وی ادامه داد: من امام صدر را در دوران جوانی شناختم چرا که اهل روزنامه و خبر بودم و وقایع لبنان را دنبال میکردم، در همان زمان خبر حضور امام صدر را در کلیسای کبوشین شنیدم و خواندم و بعدها خبرهای مرتبط با ربوده شدن ایشان را میخواندم مخصوصا آنکه ایشان مورد ظلم واقع شده بود و این دغدغه جوانان همنسل ما هم بود.
نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی گفت: در خصوص سخنرانی امام موسی صدر، با ایشان هم نظر هستم که وقتی ادیان به نهاد تبدیل میشوند، با همه جوانب مختلفشان میتوانند مضراتی نیز داشته باشند، من این جمله استاد خرمشاد را وام میگیرم که وقتی در خصوص حافظ میگوید، حافظ انسان کامل نبود بلکه کاملا انسان بود و امام موسی صدر را نیز از این جنبه میبینم. امام موضوع انسان را برجسته کرده و آن را تداوم دادند و این پیام مهمی است که با توجه به تمامی تجربیات ما در این ۴ دهه چه در جهان و چه در ایران بسیار جای تامل دارد.
امام موسی صدر مدام زنده تر میشود
رضا امیرخانی، نویسنده و منتقد ادبی نیز در ادامه این نشست در سخنانی گفت: همیشه نوشتن یا سخن گفتن در خصوص امام موسی صدر برایم سخت است؛ سالها قبل بدون آنکه آشنایی قبلی از امام صدر داشته باشم به لبنان سفر کردم و سعی کردم چیزی بنویسم و یکی از آرزوهایم این بود که این کار را انجام دهم اما هیچوقت موفق نشدم به این شخصیت نزدیک شوم و همیشه یک افسوس و ناراحتی را با خودم حمل میکردم چرا که باید از روایتهای دست دوم استفاده کنم و هیچ وقت نتوانستم این شخصیت را بصورت مستقیم درک کنم. امروز که اینجا نشستهام از زاویه دید خودم میگویم که امروز امام موسی صدر زندهتر از روزهایی است که من به دنبالش میگشتم. روزهایی که من به دنبال ایشان میگشتم شاید این جمع نمیتوانست دور هم جمع شود.
وی افزود: به یاد دارم وقتی آن زمان که با بزرگان شیعه صحبت میکردم، حتی در نگاه آنها امام موسی صدر آنقدر زنده نبود که امروز زنده است. در سخنرانیهای سیاسی اخیر اگر به سخنرانیهای شهید سیدحسن نصرالله نگاه کنید، امام موسی صدر مدام زنده تر میشود کمااینکه در سخنرانیهای اخیر، از امام صدر نام میآورند و این همان نشانه است که شاید بتوانیم احساس کنیم که امروز میتوانیم بیواسطه با این شخص ارتباط برقرار کنیم و آشنا شویم.
این نویسنده و منتقد ادبی گفت: میخواهم به این نکته اشاره کنم که من قصهنویسم، قصهنویس خیلی اهل سخن گفتن نیست و اینگونه نیست که بگویم در یک جلسه مینشینم و با دیگران گفتوگو میکنم و قصه مینویسم، آن چیزی که از امام صدر دیدهام نیز این نیست و اینگونه نبوده که ایشان برود در کلیسا و شروع به صحبت کرده باشند. یک قسمت مهمی از گفتوگو، گفتوگو در خود من است؛ من قصهنویس وقتی شروع به نوشتن میکنم، شخصیتهایم شروع به گفت و گو میکنند.
در صورتی میتوانیم به سمت منطقه امن و باثبات برویم که الگوی رهبری امام موسی صدر فراگیر شود
محمدرضا جلاییپور، فعال مدنی، نفر بعدی بود که پس از تماشای مستند «گفتوگوی ربوده شده» گفت: به سازندگان این مستند تبریک میگویم که بسیار دیدنی بود. از نوه امام موسی صدر، خانم بتول فیروزان یاد میکنم، دریچهای بودند که گفتوگو با ایشان به من برای شناختن زوایای شخصیت امام موسی صدر کمک کرد و چیزی فراتر از آنچه در کتابها میدیدیم را خانم فیروزان که هنوز داغشان برای ما تازه است، بیان میکردند. فکر میکنم امام موسی صدر نمونه بسیار خوبی برای خشونت پرهیزی هستند در جایی که باید از خشونت پرهیز شود و دفاع از خشونت مشروع در جایی که باید مقاومت مسلحانه داشت. با این حال حدس من این است که اگر امام صدر در جهان ما همچنان به عنوان یک نیروی موثری میماند، شیعیان منطقه به این نقطه نمیرسیدند و خود لبنان شرایط متفاوتی داشت و این نسل کشی به وقوع نمیپیوست.
وی ادامه داد: ما در صورتی میتوانیم به سمتی برویم که کل این منطقه امن، باثبات، توسعهیافته و قوی شود که الگوی رهبری امام موسی صدر برای اجتماعات دینی و ایجاد پل میان افراد فراگیر شود. نمیدانم چقدر این پروسه زمان میبرد اما اگر پنجاه سال بعد غرب آسیا، امن و توسعه یافته باشد، راهش همین است و حدسم این است که ایشان اگر امکان رهبری و کنشگریشان ادامه پیدا میکرد، احتمالا نیاز کمتری به مقاومت و خشونت مشروع به وجود میآمد.
انسان تجلی صفت جمال الهی را در سیر زندگی امام موسی صدر میبیند
رسول رسولیپور، استادیار فلسفه دانشگاه خوارزمی در این نشست گفت: من خوشحالم که از وجوه کثیری که امام موسی صدر در زندگی دارد، یک وجه مغفول مانده درزندگی ایشان را در چند سال اخیر مورد بررسی قرار دادم و عنوان «دین دیالوگی» را در شخصیت ایشان جعل کردم و فکر میکنم این وجه در کنار وجوه بسیار فاخر امام موسی صدر، وجه ممتازی است و شاید خیلی از شخصیتهای بزرگ دینی در این زمینه و با این شاخصه شناخته نمیشوند. ما عالم دینی زیاد داریم، مجاهد انقلابی زیاد داریم، سیاستمدار زیاد داریم و حتی پیامبران زیاد هستند اما یک شخصیتی که در آن جامعه متکثر لبنان که انسان باید آن جامعه را زندگی کند، بتواند حلقه وصلی باشد و دین را در عمل به منصه ظهور برساند، خیلی کار سختی است و امام صدر از پس این کار سخت به خوبی برآمد.
این استاد دانشگاه افزود: موریس فریدمن، پژوهشگر آمریکایی تعبیری در خصوص دین دیالوگی دارد و میگوید دین دیالوگی یعنی دین زیسته، دینی که انسان در تمام مراحل و شرایط زندگی خودش آن را بروز میدهد به این معنا که خودش مجسم دین باشد و به جای آنکه تئوریها در کتاب خوانده شود، شخص خودش در این آموزهها غرق شود و راه رفتن و حرف زدنش و خوابش دینی شود. از گاندی پرسیدند بالاخره دینات چیست، گفت نگاه کنید به راه رفتن، خواب من و زیست من، آن دین من است. واقعا امام موسی صدر کار بسیار مهمی کردند که به تعبیر مارتین بوبر، فیلسوف اتریشی که گفت من سرتاسر اروپا را دیدم، کلیساها را دیدم و اما خدا را ندیدم. واقعا تجلی صفت جمال الهی را انسان در سیر زندگی امام موسی صدر میبیند، یعنی خداست که در خیابانهای لبنان، بیروت، صور و صیدا راه میرود و آدمهایی که تشنه تجربه خدای مجسم هستند، در برخورد با ایشان سیراب میشوند.
وی ادامه داد: من در هفتهای که مهمان خانم سیده رباب صدر در لبنان بودم، با برخی از دوستان امام صدر ملاقات کردم و این جملاتی که میگویم، تجربه خود من است که وقتی از امام موسی صدر سخن میگفتند، گویی جمال خدا را دیده بودند و خیلی نادر است که یک شخصیت دینی و الهی بتواند آن آموزهها را مجسم کند و این ذائقههای تلخ شده و چشمهایی که از بس صورت و سیرت زیبا ندیده، کور شده، توسط امام صدر احیا میشود و به چشمها نور و به ذائقهها طعم شیرین برخورد با یک شخصیت الهی را میدهد. شاید برای خیلی از جوانها و نوجوانهای ما، دینگریزی و یا گاهی دینستیزی ناشی از عدم تجربه عینی آن چه که به اسم دین در جامعه گفته میشود، است و اگر کسی این شانس را پیدا کند که با یک شخصیتی مثل امام موسی صدر، برخورد کند، قاعدتا این ذائقه تلخ نخواهد بود و چشم بینا خواهد شد و دل شفا خواهد گرفت.
امام موسی صدر میداند که گفتوگو شرایطی دارد
مهدیه پالیزبان، نویسنده کتاب «آدمربایی در لیبی» نیز در سخنانی پس از پایان مستند گفت: معتقدم پیش زمینه این رویداد تاریخی نادیده گرفته میشود؛ مردم لبنان بسیار به این نکته تاکید دارند که امام موسی صدر به جای ما صحبت نمیکرد، بلکه به ما یاد داد تا ما حرف بزنیم. این خیلی مهم است که یکی از رهبران مسیحی لبنان به آن اشاره میکند که امام موسی صدر وقتی با ما سخن میگفت، نمیخواست نظر ما را عوض کند یا دین ما را عوض کند و فقط میخواست شنونده باشد. فکر میکنم این مساله مهم است که وقتی ما از گفتوگو سخن میگوییم، شاید اینگونه به نظر برسد که یک فعالیت روشنفکرانه است اما پیش زمینه را از منظر امام موسی صدر ببینیم که ایشان اگر ۵۰ سال قبل در کلیسا سخنرانی میکند، ۱۵ سال قبل از آن در لبنان حضور دارد، چه کرده است که به این نقطه میرسد. شرایط گفتوگو را ببینیم، امام موسی صدر یک کنشگر ارتباطی است که فهم و دانشی که نسبت به فعالیت اجتماعی دارد، به نسبت زمانی که فعالیت میکند یعنی ۶۰ سال قبل و خاستگاهش که حوزه است، خیلی عجیب است. وقتی شما از نگاه ارتباطات بررسی کنید، خیلی این هوشمندی عجیب است.
وی ادامه داد: امام موسی صدر میداند که گفتوگو شرایطی دارد؛ زمانی گفتوگو معنا پیدا میکند که دو طرف موقعیت برابر داشته باشند و او بزرگ شیعه است که موقعیت برابر در لبنان ندارد، در این شرایط چه میکند، از ابتدا همزمان که ارتباط با طوایف را آغاز میکند، تلاش دارد تا جایگاه شیعه را نیز بالا ببرد.
آخرین وضعیت پرونده امام موسی صدر از زبان حورا صدر
حورا صدر، دختر ارشد امام صدر به درخواست حاضران گزارشی از آخرین تحولات پیرامون پرونده ربایش امام موسی صدر بیان کرد. مدیر موسسه امام موسی صدر در ایران در ابتدای سخنانش به آیات قرائت شده در ابتدای این نشست اشاره کرد و گفت: امام موسی صدر به آیه « فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ» علاقه زیادی داشتند و در سخنانشان به آن استناد میکردند و میگفتند که تفاوتی بین هیچ دین و مذهبی نیست و کسی که موفق میشود به انسان و به کشورش بیشتر خدمت کند، اوست که برنده است. همچنین در آیات پایانی آوردند که «وَلَسَوۡفَ یُعۡطِیکَ رَبُّکَ فَتَرۡضَیٰ»، انشاالله خداوند ما را به آن آرزویی که میخواهیم برساند و مجدد بتوانیم به دیدار امام موسی صدر برسیم.
وی ادامه داد: من اگر بخواهم از چهل و شش سال سخن بگویم خیلی زیاد است ولی در دو سال اخیر مسالهای در خصوص پیگیری داریم، هرچند که من دور هستم و در جریان بسیاری از اقداماتی که در لبنان پیگیری میشود قرار ندارم و گاهی در سفرها پیگیر آخرین اقدامات میشوم که در سالهای اخیر شاید ماه به ماه، با تحول و مساله حدید روبرو بودیم اما به دلیل اقتضاعات پرونده و حساسیت مساله سلامت امام موسی صدر، ناچار به سکوت هستیم. با این حال در خصوص هانیبال قذافی، پسر معمر قذافی میتوانم بگویم که نزدیک به ده سال است که در لبنان زندانی است که ابتدا توسط افرادی از سوریه ربوده شد و وقتی خانواده متوجه این حضور شد، پیگیری کرد چرا که ممکن بود اطلاعاتی داشته باشد. وقتی بازداشت شد، در بازجوییهای نخست و در همان سال اول، اطلاعات خیلی دقیق و عجیبی داد و با وجود آنکه در این سالها میگویند هانیبال در زمان ربوده شدن امام تنها ۴ سال داشت اما به هر حال ۴ ساله که نمانده و در سالهای بعد سمتهای مهم امنیتی و نظامی داشته است.
مدیر موسسه امام موسی صدر در ایران افزود: هانیبال به ما اطلاعاتی داد از جمله آنکه امام صدر در برهه نخست ربایش به مدت چند سال در حومه طرابلس و در منطقه ای به نام جنزور زندانی بودند و ما این نکته را از چند تن مسئولین حکومت قذافی شنیدیم و تقاطع اطلاعات صورت گرفت. همانطور که میدانید قاضی که مسئول کمیته پیگیری است در سفرهایی با همه جز یکی از مقامات دولت قذافی دیدار کرده است اما متاسفانه شرایط بازجویی نبود. با این حال در این گفتوگوها تقاطع اطلاعاتی وجود دارد که تا ۱۰ سال پس از ربوده شدن مشخص است که امام کجا بودند. با این حال هانیبال پس از این اعترافات دیگر سکوت کرد و گفت باقی اطلاعات را تنها در زمانی ارائه میکند که داخل هواپیما بنشیند. در این سالها نیز متاسفانه به جای آنکه فشارها بر او باشد که سخن بگوید، همیشه فشارها به سمت کمیته پیگیری بود که چرا او را رها نمیکنید. طبیعتا برادر بزرگتر هانیبال، سیفالاسلام اطلاعات بیشتری دارد و در همه این سالها چه از خانواده قذافی و چه مسئولین لیبی که با واسطه پیام فرستادند که اطلاعاتی دارند، وکیل پرونده پیگیری کردند اما هیچ اطلاعاتی در اختیار کمیته پیگیری قرار ندادند.
حورا صدر همچنین در پاسخ به این سوال که آیا خاطرهای از امام صدر در خصوص گفتوگو و رواداری از امام صدر میگویید، گفت: روزی از ایشان پرسیدم اینقدر دین و مذهب وجود دارد، کدامیک از آنها حق هستند، البته دقیقاً سوالم را در ذهن ندارم اما پاسخ ایشان برایم خیلی جالب بود که این آیه را قرائت کردند که «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَیٰ وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» که «هر یک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچگاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود» و برایم جالب است که چگونه با سن کم این پاسخ ایشان در ذهن من نقش بست. ببینید امام همیشه پیشگام گفتوگو و تفاهم و کار مشترک بین پیروان ادیان و مذاهب و جریانهای مختلف بودهاند اما این سخن را به دخترشان گفتهاند و این نشان از اعتقاد قلبی است.
مهدیه پالیزبان در ادامه و در پاسخ به این سوال که آیا در خصوص پرونده امام موسی صدر پیگیری در ایران صورت گرفته است، گفت: بسیاری این سوال را از ما میپرسند و ما در طول همه این سالها خیلی توضیح میدادیم اما در سالهای اخیر تنها به یک جمله بسنده میکنیم که عمر اسارت امام موسی صدر به اندازه عمر جمهوری اسلامی است و این بهترین جواب است که در این سالها چه کردند که اگر ذرهای این موضوع اهمیت داشت، قطعا این اسارت تا امروز ادامه نداشت.