در دهه ۴۰ و ۵۰ سور و سوگ یا شادی و غم تا حدی متوازن بودند، اگر شادی در جشنهای مذهبی نبود، اما در جشنهای دیگر در سُنت فرهنگی جامعه وجود داشت و در آنجا به شادمانی میپرداختند تا اینکه بعدها به گونهای شد که مراسم سور ما در چنبره سوگ گرفتار شده و به تعبیری شادمانی به طفل گمشده در جشنهای مذهبی ما تبدیل شد. حتی جشنهایی که به طور خاص برای شادی و شادمانی برگزار میشود، باز بخشی از اندوه در آن بازتولید میشود و شادی و نشاط برای مردم ایجاد نمیشود و میتوانیم بگوییم که این وضعیت از منظر جامعهشناسی شادی را در آستانه مسئله اجتماعی قرار داده است زیرا مسئله اجتماعی از منظر جامعهشناسی، وضعیتی است که مایه نگرانی و موجب انتقاد مردم میشود و در رسانهها و کتابها مطرح میشود و برخی درصدد اصلاح آنها هستند.
با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهشگر ایران اکونومیست گفتگویی با «علی بیات» استاد گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران و «عباس صابریان» کارشناس ارشد روانشناسی انجام داده که شرح آن را در ادامه میخوانید:
شادی آفرینی زاییده مقتضیات جغرافیایی است
ایران اکونومیست: در آغاز بحث درباره سهم فرهنگ سنتیِ ما در مقوله شادی توضیح میدهید؟
بیات: امروزه سهم فرهنگ سنتیِ ملی(ایرانی) در مقوله شادی و شادی آفرینی زاییده مقتضیات جغرافیایی و شرایط زیستی اما ایستا و در قالب آداب و رسوم و آیینهای سنتی است بدون آنکه متناسب با زبان، شیوهها و آداب زیست جهان کنونی بازتعریف شده باشد. سهم فرهنگ اسلامی-شیعی در مقوله شادی و سرور مبتنی بر آموزهها و سنن دوگانه اسلامی- شیعی است که صرفاً یا منبعث از آموزههای اسلامی است. همچون عید مبعث، عید فطر و قربان که وجه عبادیِ صرف دارد و یا مبتنی بر آموزههای شیعی است؛ آموزههایی که آن هم علاوه بر اینکه وجه عبادی دارد همچون اعیاد یاد شده گاه وجه و رنگ اعتراضِ سیاسی و فکری و خصوصاً عاطفی یک اقلیت مذهبیِ در حاشیه مانده و در مواجه و مقابله با یک اکثریت غالبِ بر و در متنِ فکری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جهان اسلام در طول تاریخ گذشته را دارد همچون ولادت هر یک از پیشوایان و امامان معصوم(ع). به همین دلیل هم نتوانسته در مقوله شادی متناسب با نیازهای عاطفی و اجتماعی سبب شادکامی و نشاط و تحرک و پویایی در احوالات درونی فردی و اجتماعی و خصوصاً در حوزه فرهنگی شده باشد. خصوصاً در فضا و شرایط و تغییرات نوین اجتماعی و فرهنگی پدید آمده در جامعه معاصر ما که به شدت متاثر از مظاهر فرهنگ نوین غربی شده است اما سهم فرهنگ نوین غربی که غالب بر ۲ میراث و سنتها و آداب فرهنگهای سنتی و دینی است در مقوله شادی و سرور و خصوصاً در فرهنگسازی شادی و سرور بنابر منظر و رویکردِ جهانی شده سکولاریسمی بیش از فرهنگهای سنتی و یا دینی در جامعه ما تاثیرگذار شده است. غرض از این مقدمه بیان این مهم بود که طرح موضوع شادی و سرور و شیوهها و مظاهر آن در جامعه ما بنا به منظرها، رویکردها، چهارچوبها، ریشهها و پیشینهها، چالش عمیق و شدید میان سنت و مدرن و ... کنونی با دشواری و پیچیدگی بسیاری مواجه است و باید توجه و تامل ویژهای به آن شود.
ایران اکونومیست: مفهوم شادی ابعاد آن و پیوند آن با سایر مفاهیم مرتبط (دلالتهای معنایی) چیست؟
بیات: سوال شما ناظر به سه نکته است: مفهوم شادی، ابعاد شادی و پیوند شادی با دیگر مفاهیم شادی. مفهوم شادی در لغت نامه های فارسی با واژگان و به مفهوم و معانی مختلفی همچون سرور، نشاط، خرمی، طرب، بهجت، فرح، خوشی، خوشحالی و دلخوشی و .... آمده است. ابعاد مفهومی شادی، شادی درزندگی فردی و اجتماعی انسان ابعاد گوناگون و در عین حال درهم تنیدهای دارد همچون ابعاد زبانی، ابعاد فردی، اجتماعی، فرهنگی، دینی وساختاری. در بعد زبانی، جعل و قرارداد واژگان و نشانههای زبانی و دلالت معنایی آنها در هر منظومه زبانی؛ در بعدِ فردی، وجه روحی، عاطفی و روانی شادی متناسب با جنسیت، نیازها و شرایط هر فرد؛ در بعد اجتماعی، وجه تکافل اجتماعی یعنی مسئولیتپذیری هر فرد در قبال کوشش برای ایجاد انگیزش و روحیه شادی و نشاط در جامعه؛ در بعدِ فرهنگی، توجه به و رعایت سنن و آداب پسندیده فرهنگِ نیاکانیِ رایج در جامعه؛ در بعدِ دینی، رعایت والتزام به مبانی، باورها، معیارها و ارزشها و اهداف دینی-مذهبی رایج در جامعه و سرانجام در بُعد ساختاری، مدیریت زندگی اجتماعی شادیبخش در قالب های زندگی شهر و روستا و پیوند و نظم میان همه ابعاد یادشده براساس سنتها و ارزش ها و رسوم فرهنگی ودینی رایج را مطرح و ضروری میدارد.
پیوند میان مفاهیم و ابعاد شادی از آنجا که شادی و شادکامی از مولفههای روحی، روانی و عاطفی انسانی و ظهور و بروز آن در کنش و واکنشهای اجتماعی صورت میگیرد. بنابراین واژگان مختلف آن، دارای مفهوم و معنای واحدی است که بر رضایت، خوشدلی و نشاط فردی و جمعی دلالت میکند و در عین حال برای ایجاد روحیه و فضای شادی و نشاط در جامعه نیز باید میان ابعاد مختلف آن انسجام وجود داشته باشد. یعنی از مرتبه تعریف شادی بر مبنای روحیه و عواطفِ فردی انسانی تا مناسبات اجتماعی شادیبخش براساس سنن و آداب پسندیده نیاکانی و التزام به ارزشهای و اهداف دینی و سرانجام تا ساختارها و شیوههای مختلف اجرایی برای برنامههای شادی بخش و ایجاد روحیه تحرُّک و پویایی در جامعه در حال پیشرفت است.
هر تغییری در مصادیق و شیوههای هنجارمند شادی آفرین، باید محتوایی باشد
ایران اکونومیست: با توجه به بافت فرهنگی، تمدنی و تاریخی جامعه ما چه مصادیق و شیوه های هنجارمند شادی آفرین برای برگزاری شادمانه جشن مذهبی توصیه میکنید؟
بیات: لازم است نخست درباره سوال شما توضیحی مقدماتی و راهگشا بدهم. وقتی از بافت فرهنگی، تمدنی و تاریخی جامعه ما سخن به میان میآید نباید غافل از این مطلب و نکته بود که اولا حدوداً از اوایل سده ششم قمری به بعد تا دوره معاصر، بافتار و ساختار فرهنگی، تمدنی و تاریخی جامعه ما با همه فراز و فرود، دستخوش ضعف و سنتگرایی و به تدریج رکود وایستایی شد و تحرک و پویایی و نوگراییاش را از دست داد. در موضوع شادی و شادکامی هم در همان دوره خَلط و گاه تعارض میان دوگانه فرهنگ و سنن ملی و فرهنگ و سنن اسلامی-شیعی و دست به دست شدن قدرت میان خاندانها و امرای سنی و شیعه تا دوره صفوی و دست به دست شدن قدرت میان خاندانها و امرای شیعه مذهب از دوره صفوی به بعد بدون توجه به تغییرات و تحولات و مقتضیات زمانه، سبب شد تا شیوهها و مصادیق شادی همچنان در قالب سنن ملی و مذهبی باقی بماند و ثانیاً پس از جنبش فکری- فرهنگی نوزایی یا رنسانس در اروپا که به تدریج جهان گستر شد و از دوره صفوی در ایران نفوذ پیدا کرد و سرانجام پس از سقوط حکومت قاجار و تشکیل حکومت پهلوی بر حکومت و جامعه ما مسلط شد شیوهها و مصادیق شادی در جامعه ما نه براساس سنن و ارزشهای ملی و مذهبی ما که ارزشهای مادهگرایی و انسانگرایی غربی به دگرگونی تبدیل شد. حالا به پاسخ سوال شما برگردم. اولاً همچنان که اشاره کردید باید بافت فرهنگی، تمدنی و تاریخی جامعه ما مبنای هر گفتوگو، پیشنهاد، توصیهای در مصادیق و شیوههای شادی بخش برای برگزاری جشنهای مذهبی قرار گیرد و ثانیا هر تغییری در مصادیق و شیوههای هنجارمند شادی آفرین برای برگزاری شادمانه جشنهای مذهبی همچون اعیاد مبعث، قربان، غدیر، ولادتها و یا ازدواجهای الگوهای دینی باید محتوایی باشد یعنی بر فلسفه و معناشناسی آنها تکیه کرد و پاسخگوی نیازهای فردی(عاطفی، فکری و روحی) و نیز اجتماعی، فرهنگی، دینی و ساختاری متناسب با نیازهای گروهها و طبقات و جنسیتهای مختلف باشد و کوشش شود از ظاهرگرایی و شعارگرایی محض پرهیز کرد وگرنه مورد استقبال قرار نخواهد گرفت و دوام پیدا نخواهدکرد.
ایران اکونومیست: چه شیوه های نوینی برای تقویت و افزایش شادی در جشنهای مذهبی پیشنهاد میکنید؟
بیات: جشنهای مذهبی همچون اعیاد مبعث، قربان، غدیر، ولادتها و یا ازدواجهای الگوهای دینی و... حتماً باید از سوی اهل نقد و نظر علاوه بر تبیین فلسفی و تعریف و تحلیل تاریخی برای ایجاد حس و نگاهِ همذات پنداری خصوصاً به لحاظ شیوهها و روشهای نو همچون سرود و موسیقی، رسمهای آیینی ملی و مذهبی و... که سبب رغبت و کشش افراد و خصوصا نسل جوان شود برای درس آموزی جوامع کنونی مورد بازخوانی و رمز گشایی قرار گیرد و همچنان که در پاسخ سوال قبل گفتم از ظاهرگرایی و شعارگرایی محض پرهیز کرد. مثلاً ازدواج امیرالمومنین علی(ع) با فاطمه الزهرا(س) در صداوسیما و در مجالس و محافل مذهبی صرفاً به صورت یادبود و نمایشی برگزار نشود بلکه به عنوان الگویی برای همذات پنداری افراد در هر عصر و نسل مورد بازخوانی و خوانش جدید قرار گیرد و رمز گشایی شود؛ از مفاهیم و موضوعات و سنن و احکام و آداب خاص آن همچون کفویت، شروط ازدواج، مَهریه، مراسم و آداب جشن و سرور در آن متناسب با بافت فرهنگی آن روز جامعه عرب و نیز اصول و ارزشهای نوپدید اسلامی و خصوصاً از سیره و اخلاق و منش ۲ الگوی والای انسانی به مثابه ازدوج که مکمل هم و از اعضا و پایهگذار نهاد و کانون اهلالبیت به محوریت رسول خدا(ص) بودند.
بیات: سهم فرهنگ نوین غربی در مقوله شادی و سرور، خصوصاً در فرهنگسازی آن بیش از فرهنگهای سنتی و یا دینی در جامعه ما تاثیرگذار شده است.
ایران اکونومیست: برخی معتقدند بعضی از مصادیق شادی در جشنهای مذهبی با ارزشهای اسلامی سازگاری ندارند، شما چه نظری دارید؟
بیات: قطعاً هستند کسانی که بنا به نگاه و ذهنیت سنتی و در قالب و بافت سنتهایِ گذشته به مقوله شادی و برگزاری جشنهای مذهبی مینگرند و قضاوت میکنند حال آنکه باید پذیرفت که نباید ارزشهای اصیل اسلامی منبعث از قرآن و سنت و سیره معصومین (علیهم السلام) را اولاً تفسیر به رای و در تنگناهای قضاوت شخصی و سلیقهای گرفتار کرد و ثانیاً نباید گرفتار سنتزدگی نیاکانی و اجتماعی شد. این کلام امیرالمومنین(ع) که «کن ابن زمانک» یعنی فرزند زمان خودت باش، برای پاسخ به بسیاری از شبهات و گشودن بن بستها و نیز نفی قضاوتهای نادرست و ناروا راهگشاست. معنای این کلام را نباید با بدعت خَلط کرد چرا که بدعت به معنای به وجود آوردن هر چیزی است که مبنا و اساس و هیچ توجیه دینی ندارد اما معنای این کلام امام این است که به مقتضیات و شرایط و نیازهای زمانه خود توجه کنید. حال و نیازهای خود را ببینید و به آنها پاسخ دهید و نه اینکه با ذهن و سنتها و آداب و رسوم گذشته در حال زندگی کنید. برعکس، معنا ومفهوم درست کن ابن زمانک این است که ثابتات و اصول استوارِ فکری و اخلاقی و رفتاری خود را از دین بگیرید اما بنابر مقتضیات عصر و نسل زندگی کنید. قطعا هر عقل و قلب سلیمی این معنا را تایید و برآن صحه می گذارد.
شادی نیاز به مخاطب شناسی دقیق دارد
ایران اکونومیست: به نظر میرسد ما در ایران جشنهای مذهبی را به گونهای برگزار میکنیم که خروجی آن موجب شادی و شادمانی گروههای مختلف اجتماعی نمیشود. نظر شما چیست؟
صابریان: جزء مهمترین موضوعات در اینگونه بحثها، مخاطب شناسی است. سن، جنس، فرهنگ و آموزههایی مخاطب را بشناسیم. توقعات، انتظارات، ناملایمات، هنجارها و ناهنجاریهایی که با آن درگیر است را باید دید. مثال ساده بزنم یک نفر میآید ادا و اطواری را برای جمع در میآورد. برخی از خنده روده پر میشوند، برخی می گویند مثل اینکه اشتباهی آمدیم، برخی دیگر می گویند چقدر سطح پایین بود و... تمام اینها برمیگردد به مخاطب شناسی. بنابراین باید بدانیم برای کدام مخاطب چه چیزی ارائه میکنیم. بدانیم مخاطب ما کیست؟ برای هر کدام میخواهیم چه کاری انجام دهیم؟ نباید تعمیم نادرست بدهیم، در انجام مقایسه هم باید ملاحظاتی داشته باشیم. عوامل اثر گذار را اولویت بیشتری دهیم. اثرگذارها را هم رتبه بندی کنیم. برای اینکه قلمرو تحقیق خودمان را کوچک کنیم، آیا مردم در عزاداریها بیشتر به میدان میآیند و در جشنها مشارکت ندارد در نگاه اولیه اینگونه نیست. ما اجرا کردن جشن را بلد نیستیم. انگار کم میآوریم اسم جشن که میآید ساز و آواز بزن و برقص به ذهن میآید؛ این آیا جشن است؟ نه. پس شادی را باید اینجا معنا کنم. شادی در دین چه معنا دارد؟ آری اگر کسی بیاید در جشن نه گریه شوق؛ بلکه عزا و ناراحتی را در بیاورد خوب نیست. آدمها بدانند در چه موقعیتی چه کار بکنند خیلی مهم است.
شادی یک طرفه نیست
ایران اکونومیست: ما نتوانستیم از منابع و ثروتهای عظیم و ارزشمند فرهنگی خودمان بهرهگیری کنیم تا بتوانیم آنها را عملیاتی کنیم برای اینکه بحث مقداری پیش برود. در حوزه کودکان بحث را متمرکز کنیم. برای شروع شادی را تعریف کنیم چون ما در علوم انسانی بحث مشترک لفظی داریم که ممکن است از یک لفظ چند مقصود مورد نظر باشد. شما شادی را چه تعریف میکنید، مترادف این کلمه را چه میدانید و متضاد آن را چه کلماتی در نظر میگیرید؟
صابریان: من شادی را یک طرفه نمیدانم. به نشاط رسیدن به هر قیمتی را شادی نمیدانم. شادی اگر حدود آن رعایت نشود به اذیت دیگران میرسد مانند جشن گوجه فرنگی یا گاو بازی. شادی را نمیتوان بدون ارزش تعریف کرد. به هر عنوانی به خنده آوردن دیگران، شادی نیست. هرجا میشود، شاد بود؟ نه. به هر گونهای میتوان شاد بود؟ نه. به طور مثال آیا قلقلک دادن برای ایجاد شادی، شیوه مناسبی است؟ شادی فقط لبخند به لب آمدن نیست یک نفر ممکن است، لبخند به لب نداشته باشد اما واقعا شاد باشد. شادی حتی از نوع حرف زدن و تصمیم گرفتن معلوم میشود. دین ما که برای شادی و نشاط خیلی ارزش قائل است اما توصیه میکند گونهای شادی نکنید که جلوی درست فکر کردن شما گرفته شود. مسلمان و شیعه شادی را باید در مواقع شب و روز احساس کند و دیگران هم احساس شادی کنند. آن وقت چنین شادیای، موجب طول عمر، محبوبیت و وسعت رزق افراد میشود. اگر ما همه موارد را ببینم امکان شاد بودن در همه مواقع وجود دارد. پس شادی فقط خندیدن و لبخند به لب داشتن نیست چون آدم باید یک وقتی جلوی خنده خودش رابگیرد.
صابریان: من شادی را یک طرفه نمیدانم. به نشاط رسیدن به هر قیمتی را شادی نمیدانم. شادی اگر حدود آن رعایت نشود به اذیت دیگران میرسد.
ایران اکونومیست: اگر بخواهیم به صورت ایجابی سخن بگوییم و معیار و ملاک شادی را بیان کنم شادی را چگونه تعریف میکنیم؟
صابریان: «جز به ضد، ضد را همی، نتوان شناخت». شادی یعنی اینکه من در تمام مواقع نباید غم وجود مرا گرفته باشد. ناامید، مایوس و هیچ امیدی به آینده نداشته باشم. امید به آینده شادی میآورد. شیعه برگ برندهاش این است که امید به آینده دارد و منتظر منجی است این امید، انسان را سرحال میکند. وجود امید؛ یعنی اتصال به شادی و لمس شادی. امید داشتن، برخوردهای خوب با دیگران داشتن، اینقدر نگران آینده نبودن، موجب شادی میشود.
جشنهای مذهبی باید مورد تایید دین باشد
ایران اکونومیست: تمرکز پژوهش ما به طور خاص روی جشنهای مذهبی است چه شیوههای نوینی برای تقویت و افزایش شادی در جشنهای مذهبی پیشنهاد میکنید؟
صابریان: خیلی مثال زدم ما در جشنهای مذهبی چند تا اصل را باید بدانیم. اول دین روی آن صحه گذاشته باشد، امروزه برخی جشن بیراهه رفته است. ورود برخی آهنگها در جشن مناسب نیست. مردم نسبت به حسینیه و مسجد عرق دارند. از خودمان به دین اضافه نکنیم. دین هم حساب و کتاب دارد. اصل دوم این است که مخاطب را باید شناخت، برای کی میخواهیم چی بگوییم. مطلب مناسب مخاطب را انتخاب کنیم. در اجرای برنامه تنوع را مورد نظر قرار دهیم، جذابیت و ریتم برنامه را ملاحظه کنیم. جذابیت البته به هر قیمتی نباید باشد که بحث آن را اشاره کردم.
ایران اکونومیست: سوال بعدی با توجه به دیدگاه شما نسبت به نحوه برگزاری جشنها درباره این اینکه عدهای معتقدند که برخی مصادیق شادی با ارزشهای اسلامی سازگاری ندارد؛ چه نظری دارید؟
صابریان: من روی این تاکید زیادی کردم که مثلاً برای چی موسیقی را به حسینیه آوردید.
ایران اکونومیست: منظور شما از موسیقی این است که ما از موسیقی نباید در جشنها استفاده کنیم؟
صابریان: به نظر شما اجازه داریم؟
ایران اکونومیست: موسیقی تنوعی دارد.
صابریان: بله موسیقی تنوعی دارد، مجوز آن را باید از مراجع بگیریم. یک چیزیهای قداستی دارد، هر جا حال و هوای خاص خودش را دارد.
ایران اکونومیست: ما تعریف ویژهای از موسیقی نداریم برخی از ما حساسیت ویژهای داریم، برخی هم این حساسیت را نداریم.
صابریان: حساسیت با ما نیست، با مرجعیت است، مرجعیت یک الگویی را قرار داده است.
ایران اکونومیست: اگر الگویی قرار داده باشند قبول است.
صابریان: مبنای ما همان است که میگویند مورد تایید شرع باشد. جشنهای ما به سمت بزن و برقص پیش میرود. در مداحیها، سرودهایی خوانده میشود که ریتم و آهنگ آن مسئله دارد.
گفتگو: دکتر علیرضا قبادی