در سالهای اخیر هم هر از گاهی که شیطنت کشور کوچک و پرادعای همسایه، مبنی بر مالکیت این جزایر در فضای رسانهای و سیاسی گُل میکند، دوباره این نامهای عزیز در محافل حاکمیتی و عمومی بر زبانها جاری میشود.
اما به راستی چرا این جزایر محبوب ایرانیان با چنین چالشهای منطقهای و جهانی مواجه هستند و گرفتار حاشیه.
آنچه بیش از همه زمینه این شیطنتها را فراهم کرده است، نگاه امنیتی و نظامی به این جزایر ایرانی است. جزایری که هنوز برای ایرانیان خاطره نساختهاند و جغرافیایی دستنیافتنی بودهاند.
این دوری هر چند با دوستی همراه بوده است اما آسیبهای دیپلماتیک بسیاری برای کشور رقم زده و زمینه تداوم ادعاها را فراهم کرده است، رفت و آمدهای موقت مسئولان و برگزاری رویدادهای مناسبتی راهکار تقویت حس ملی و پایان دادن به ادعاها نسبت به این جزایر محسوب نمیشود. این جزایر برای خلاص شدن از حاشیههای بیپایه و اساس نیاز به مردمیسازی و ایجاد زیرساختهای لازم دارند.
باید اداره امور و حاکم شدن روح زندگی در این خاک سرزمینی را به مردم سپرد و در این میان گردشگری بهترین راهکار ممکن برای رونق اقتصادی و توسعه این جزایر است.
وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در روزهای نخست انتصابش از جزیره ایرانی بوموسی بازدید و اعلام کرد که قرار است در مساحتی ۳۰ هکتاری پروژههای گردشگری اجرایی شود.
هنوز ابعاد و ویژگیهای تحقق این پروژه مشخص نشده است. بهترین راهکار اجرای این پروژه گردشگری که میتواند توجه ملی و منطقهای را به خود جلب کند، فراخوان معماران کاربلد ایرانی برای ارایه طرحهایی است که به نماد ماندگار بوموسی تبدیل شود.
بوموسی باید شیک و چشمنواز ساخته و توسعه یابد تا گردشگری در آن رونق بگیرد.
به دنبال پروژههای کوچک و بدون نماد در این جزایر نباشیم که حرفی در مقابل توسعه کشورهای همسایه خلیج فارس نداشته باشند.
پژوهشگر گردشگری