جمعه ۱۴ دی ۱۴۰۳ - 2025 January 03 - ۲ رجب ۱۴۴۶
۱۱ دی ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۱

همه ماها درونمان نعمتی داریم

نمایش «نعمت» به کارگردانی فرنوش مرواری، هفته پایانی اجرای خود را در خانه نمایش دا پشت سر می‌گذارد. نمایشی که یادآور «نعمت‌ها»ی بسیاری است که هر کدام از ماها درونمان داریم و در کنارمان، اما غفلت کرده‌ایم از آنها.
کد خبر: ۷۷۱۲۸۸

به گزارش ایران اکونومیست، نعمت فردی است توانخواه و دچار بیماری که عاشق دختری می‌شود به نام خاطره که او نیز دچار بیماری است و هر دوی اینها در جریان حوادثی قرار می‌گیرند که در نهایت به مرگ نعمت منجر می‌شود. نعمت و خاطره همدیگر را عاشقانه دوست دارند و قرار است با هم ازدواج کنند. فضای نمایش به زندگی نعمت در واقعیت و رویا تقسیم می شود که با آوازها و فرهنگ آذری درآمیخته است.

فضای نمایش به زندگی نعمت در واقعیت و رویا تقسیم می شود که با آوازها و فرهنگ آذری درآمیخته است

فرنوش مرواری کارگردان با اشاره به فعالیت ۱۶ ساله خود در عرصه تئاتر و این که «نعمت» اولین کارگردانی عمومی او محسوب می‌شود گفت: بعد از آگاهی‌یافتن از جریان نعمت که از بستگان دور ما بود، اولین چیزی که برای من به وجود آمد پاسخ دادن به «چراها» بود؛ چرا نعمت با خودش این کار را کرد؟ چرا خانواده، جامعه و دوستان با او چنین برخوردی کردند؟ چرا نعمت به عشقش نرسید؟ همه این داستان‌ها باعث شد که سر کلاف را بگیرم و شروع به بافتن کنم تا این که لباسی درست شود از قامت نعمت برای نمایش. نعمت یک شخصیت کاملا زنده، مثبت، مشتاق به زندگی، عاشق پیشه، دوستدار زندگی و در ارتباط با فضای بیرون بود و وقتی تماشاچی این شعله را می‌بیند که به‌یکباره خاموش می‌شود با خودش می‌گوید اگر جای او بودم چه کاری می کردم، و این خیلی دردناک است.

همه ماها درونمان نعمتی داریم

من به عنوان خاطره، کاری جز دوست داشتن از دستم برنمی‌آمد

او که ایفاگر نقش خاطره در این نمایش است، افزود: من به عنوان خاطره، کاری جز دوست داشتن از دستم برنمی‌آمد و بهای این دوست داشتن را چگونه باید پرداخت وقتی جدی گرفته نمی‌شد؟ بعد انسانی و عقلانی این دو در نظر گرفته می‌شود و آنقدر گسترده و روی زندگی حاکم می‌شود که بر بسیاری از شیرینی‌های زندگی چشم می‌پوشند و در حق دیگران هم کوچکترین بدی روا نمی‌دارند.

مرواری گفت: همه ما نعمت‌های درونی داریم انگار شوق و آن زندگی سرکوب و از ما گرفته شده و خودمان به دیگران جفا کردیم. اگر بخواهیم به نعمت با کالبدشکافی نگاه کنیم، مرور این تکه‌ها به ما یادآوری می‌کند که همه ما انسانیم و فرشی که زیر پای ما هست یک روزی چیده می‌شود.

من فقط در مورد خاطره شنیدم و بر اساس شنیده‌ها نمایشنامه را نوشتم؛ می‌دانستم خانمی هم بوده که نعمت عاشقش بود

کارگردان «نعمت» می‌گوید: من فقط در مورد خاطره شنیدم و بر اساس شنیده‌ها نمایشنامه را نوشتم؛ می‌دانستم خانمی هم بوده که نعمت عاشقش بود و خودم اسمش را خاطره گذاشتم چون نعمت را به آن خاطرات و فضا می‌برد.

او خاطرنشان کرد: در ابتدا قرار بود یک بازیگر دیگر این نقش را بازی کند اما دیدیم با یک جابجایی کوچک می‌شود خودم آن را بازی کنم و بتوانیم از توانایی های هر دو بازیگر در جای درست استفاده کنیم.

مرواری می‌گوید: تئاتر، دین است و تا می‌توانید تئاتر ببینید. این آدم‌‎ها کنار ما هستند و فقط باید به آنها توجه شود. همانمطور که زیبایی‌ها را می بینیم این‌ها هم زیبایی دارند و این تفاوت‌ها را باید دید. شاید روی صحنه هم زیباتر به نظر برسد وقتی به واقعیت می‌آید برای من که این نقش را بازی می‌کنم افسوس دارد که چرا در حق این افراد بی‌محبتی روا داشته می‌شود و کنار گذاشته می‌شوند؟

مهدی کلانتری تهیه کننده «نعمت» هم گفت: این نمایش داستان یکی از وابستگان من است. این نخستین تهیه‌کنندگی تئاترم است. خیلی وقت بود که می‌خواستم این کار را شروع کنم. داستان «نعمت» مربوط به حدود ۲۰ سال پیش است که ۵ ماه بعد از فوت مادرش فوت کرد. نعمت عموی من بود و با ساخت نمایش این نمایش خواستم دینم را نسبت به عمویم ادا کنم. این اتفاق یکی از بزرگترین تاثیرات زندگی‌ام را روی من گذاشته بود.

نعمت سمبل این تنهایی‌ها و کنار گذاشته شدن هاست

او افزود: ظاهرا در این دنیا تنهایی‌های آدمها فقط زاییده خودشان نیست و اطرافیان باعث این تنهایی‌ها می‌شوند. نعمت هم سمبل این تنهایی‌ها و کنار گذاشته شدن هاست. عموی من نعمت می‌خواست محبت خودش را نشان دهد می رفت و ۲۰ نان می‌خرید تا محبت را از دیگران به واسطه خریدن نان‌ها بجوید. در این دنیا همه به هم مرتبط هستند و دوست داشتیم واقعیت را به درستی منتقل کنیم و این ادای دین من در قبال عمویم بود.

کلانتری گفت: من تماشای تئاتری را دوست دارم که در یک ساعت من را درگیر و سوال‌هایی مطرح و به شکل گفتمان در ذهنمان جاری کند. تئاتر باید احساسات آدم‌ها را به هم پیوند بزند و نعمت، شروع کارم بود.

مهدی رضایی ایفاگر نقش نعمت هم گفت: در مقام بازیگر، یازهمین یا دوازدهمین کارم است اما بیشتر کارم کارگردانی است و عمدتا به کارگردانی من را می‌شناسند. کارگردانی‌هایم بیش از بازیگری‌هایم در تئاتر بوده است. بازیگری را هم خیلی دوست دارم اما از آنجایی که کارگردانی، خلق دارد، دغدغه من است.

همه ماها درونمان نعمتی داریم

او که یک فیلم سینمایی به نام آویختگی را هم کارگردانی کرده و در هنر و تجربه اکران شد، گفت: با فرنوش مرواری در نمایش «قتل در کاخ» همبازی بودیم که یکی از کارهای پرفروش کمدی بود. شخصیت کارگردان برایم مورد تایید بود و در کارش جدی و عاشق کارش است. به دنبال این پیشنهاد به خاطر این که شخصیت خودش هم به واقعی بودن کاراکتر کمک می‌کرد، پیشنهاد بازی در این نمایش را پذیرفتم.

نگاه نکردم که کارگردان کاراولی است یا خیر

بازیگر سریال «مهیار عیار» گفت: نقش باید چالش داشته باشد و چون در «نعمت» باید تکنیک به کار می‌بردم، به همین خاطر پذیرفتم. نگاه نکردم که کارگردان کاراولی است یا خیر و حتی با کم تجربه تر از این کارگردان هم کار کرده‌ام.

بازیگر «هزار و یک شب» درباه درک شخصیت نعمت گفت: نمایشنامه‌ای به نام «موش‌ها و آدم ها» دارم که بر اساس رمان جان اشتاین بک است. کاراکتری به نام لنی اسمایل دارد که البته خیلی عقب افتاده ذهنی است و از نظر ذهنی، از نعمت مقداری ضعیف تر است. این گونه افراد به عنوان کارگردان برای من خیلی دغدغه هستند. چون با بچه‌های مبتلا به اوتیسم، سندروم داون و مشکل‌دار و حتی با کسی که صرع داشته باشد کار کردم. در عرصه تئاتر درمانی هم کار کردم. اینها خیلی دغدغه ام بوده و خیلی دیده‌ ام چنین افرادی را برای همین خیلی راحت توانستم نعمت را بپذیرم و این شخصیت خیلی راحت در وجودم شکل گرفت.

رضایی گفت: من نموداری که از روی متن برای نعمت پیدا کردم این بود که از یک بچه شاد به یک مرد برافروخته‌ای تبدیل که در نهایت منجر به خودکشی می‌شود. گوشم به زبان آذری هم آشنا بود و تهیه کننده کار چون زبان ترکی را مسلط بود خیلی زود به نقش‌ها رسیدیم.

نعمت آدمی است که زیستش منطبق با مدینه فاضله‌ای است که ما نداریم

او در تعریفی از نعمت گفت: نعمت آدمی است که زیستش منطبق با مدینه فاضله‌ای است که ما نداریم.

همه ماها درونمان نعمتی داریم

همچنین زهره مقیمی نقش مادر در این نمایش می‌گوید: برای صحبت کردن به زبان آذری کار کمی برایم سخت بود با توجه به این که زمان کمی هم داشتم تا بتوانم خودم را به یک مرحله‌ای برسانم. شاید مشخص باشد که من آذری نیستم اما تلاش کردم به گونه‌ای مورد قبول مخاطب قرار بگیرد و شخصیت را دوست داشته باشد.

او افزود: پیشتر در جریان نوشتن این نمایشنامه از سوی کارگردان کار بودم و من نقش مادر را دوست داشتم و یک شخصیت واقعی بود. به خاطر بی‌مهری که از سوی فرزندان خودش نسبت به خودش و هم نعمت می‌بیند، تراژدی مادر پایان تلخی داشته است. در یک صحنه از نعمت عذرخواهی می‌کنم که برای خودم دردناک است، خیلی وقت‌ها روی صحنه گریه‌ام گرفته است. با این که تمام وجودش را برای فرزندش می‌گذارد باز هم می‌گوید نتوانستم کاری برایت کنم.

مقیمی ادامه داد: من خیلی زود با این نقش به نتیجه رسیدم چون اتودهای خیلی زیادی نمی‌خواست و خیلی زود با آن ارتباط برقرار کردم و پذیرفتم.

همه ماها درونمان نعمتی داریم

وی اظهار داشت: من بیشتر فیلم کوتاه بازی کردم. بعد از دو سال و خورده‌ای با این کار روی صحنه برگشتم. قبل از آن هم تئاتر کار می‌کردم. من تئاتر را با تمام مشقاتی که دارد، بیشتر از تصویر دوست دارم با وجود این‌که آفرهای تصویر را هم به من ندهد. سال‌های زیادی است که در زیرشاخه‌های مختلفی از هنر کار کردم. ۱۵ سال هم است تقریبا کار بازیگری می‌کنم. فارغ از نمایشنامه‌خوانی و نمایش رادیویی و از این دست، ۱۱ کار تئاتر صحنه‌ای داشتم.

در چهار نقش ظاهر می‌شوم

میلاد صفوی بازیگری که در نمایش «نعمت» در چهار نقش ظاهر می‌شود هم گفت: زمانی که متن توسط فرنوش مرواری نوشته و به من پیشنهاد داده شد، در ابتدا فرهنگ منطقه‌ای که داستان مربوط به آن است برای من جذاب بود چون کمتر در تئاترهای امروزی دیدم که از فرهنگ شهرستان‌ها برای کار کردن انتخاب کنند. اگر هم بوده به ندرت بوده است.

همه ماها درونمان نعمتی داریم

او ادامه داد: مساله بعدی هم این بود که چند نقش در نمایشنامه وجود دارد که هر کدام به نوعی ویژگی‌های خودش را دارد هم برادر نعمت و هم نقش‌هایی که در موقعیت‌های مختلف وجود دارد. من در این نمایش در چهار نقش ظاهر می‌شوم که برجسته‌ترین این نقش‌ها، نقش علی محتشم مربوط به علی غول تشن بود که در تیمارستان است. این که بتوانم نقش یک بیمار روانی که در یک تیمارستان است و اختلالاتش را نشان مخاطب دهم برایم جذاب بود و این که بتوانم مخاطب را با خودم درگیر کنم.

خیلی برایم جذاب بود که بتوانم روابط این آدم‌ها را بدون مبالغه پرداخت و یک شخصیت را ارائه کنم

صفوی یادآوری کرد: من قبلا برای نمایش «پس از برخورد جسم سخت به سر» به کارگردانی و نوشته سجاد داغستانی به بیمارستان روزبه رفته بودم و در آنجا یک بیمار سایکوتیک روانی بودم، با فضای چنین بیمارانی آشنا بودم. در نمایش «نعمت» کاراکتر مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی بود و خیلی برایم جذاب بود که بتوانم روابط این آدم‌ها را بدون مبالغه پرداخت و یک شخصیت را ارائه کنم.

او گفت: خیلی وقت‌ها خواب این نقش را هم می‌دیدم. آنقدر با این نقش همذات‌پنداری می‌کردم که رفتارها و هدف‌هایش در متن نمایشنامه به گونه‌ای به هدف‌های خودم تبدیل شده بود و این کشف و شهود در نقش خیلی جذاب است.

روزانه بخشی از زمانم را برای تمرینات فردی و عاطفی می‌گذارم

صفوی اظهار داشت: من اشراف کامل به زبان ترکی و آذری و همینطور لهجه گیلکی دارم و از این بابت برایم راحت بود اما کاراکتر اختلاهایی داشت که مقداری سخت بود و توانستم با آن همزادپنداری و ارتباط برقرار کنم. در زندگی روزمره‌ام سعی می‌کردم همان غذاها که این شخصیت می‌خورد بخورم.

همه ماها درونمان نعمتی داریم

او در عین حال افزود: روزانه بخشی از زمانم را برای تمرینات فردی و عاطفی می‌گذارم و یک بخشی هم مختص مطالعه است. کار خودم را مانند یک شخصی که در سوپر مارکت کار می‌کند به خوبی می‌دانم. تاکنون از خودم راضی بودم و ترجیحم هم کار تصویر است هم تئاتر.

همه ماها درونمان نعمتی داریم

مهدی ‌رضایی، زهره ‌مقیمی، فرنوش ‌مرواری، میلاد ‌صفوی، علی ‌حقیقی، حسین ‌میرهاشمی، محمدپوریا ‌هلالی بازیگران نعمت هستند و بازیگران کودک: بارانا کریمی، آرشیدا فرتاش، ابوالفضل علیپور، سامیار ‌ساعی.

دیگر عوامل نعمت عبارت از مشاور هنری مهدی ‌رضایی طراح پوستر و موشن گرافی: صادق ‌حسینی طراح گریم: مریم مجد طراح لباس: فرنوش ‌مرواری، زهره ‌مقیمی طراح صحنه: فرنوش ‌مرواری مشاور طراحی دکور و ساخت دکور: حمید خوشنویس طراح نور: ایمان ‌اسماعیلی کروگرافی: فرنوش ‌مرواری دستیاران ساخت دکور: احسان ‌علیدادی، شیرین ‌کاکاوند تبلیغات مجازی: آتنا ‌تندرو عکاس: رضا ‌جاویدی دستیار کارگردان و منشی صحنه: سیده ‌نغمه ‌نورانی هستند.

همه میگن دور نعمت رو باید خط کشید. ازم میترسن بهم سنگ میزنن، ولی من هم مثل شما آدمم و زندگی دارم...

آخرین اخبار