به گزارش خبرنگار کتاب ایران اکونومیست، کتاب «مکاشفههای زیرزمینی» به گفته مولفش در طول بیش از ۱۰ سال از مجموعه نوشتهها با عنوان «مترو نوشت» جمعآوری شده است. این نویسنده در طول سفرهایش با وسایل نقلیه عمومی متوجه شد کنشها و تعاملهایی میان مردم است که معمولا از دید پنهان میماند و به آنها دقت نمیشود، زیرا هدف مردم از استفاده از وسائل نقلیه عمومی رسیدن به مقصد است و به اتفاقهایی که در طول مسیر میافتد از دیدگاه فلسفی نگاه نمیکنند.
در فلسفه مارتین هایدگر(فیلسوف بزرگ آلمانی) از تعبیری با عنوان «دازاین» استفاده میشود، دازاین اشاره دارد به لحظهای که از مسائل آشناییزدایی میشود. یعنی مسائلی که خیلی عادی و مشمول روزمرگی زندگی است، یکدفعه متوقف میشود، درباره نسبت آن با خود و خود آن واقعه فکر میکنید.
این کتاب در دو بخش نوشته شده است، یکی آنکه برای فرد به عنوان شهروند عادی در زندگی شهری مدرن و در دورانی که جامعه در حال گذار اجتماعی است، اتفاق میافتد. در این بخش دغدغههای نویسنده بیان شده است. بخش دیگر روایتهای جامعه است یعنی مسائلی که در ساحت جامعه اتفاق میافتاد.
قسمتی از متن کتاب
آدمی یعنی داشتن دو چیز؛ تنِ زیستی و تجربهی زیسته. تنِ زیستی که فرسوده و بیمار میشود، همهچیز فرو میریزد. اما ایرانیان دیری است که تجربهی زیستهمان فروریخته و در این فرو ریختنها، دردها، غمها، دریغیادها و ... آن تنِ زیستی همراهیمان میکرد. حالا او نیز یارای آمدن ندارد. تن تازه یاد ما ایرانیها آمده، مثل کودک سرپا که دنبال پای شترِ قافلهی خستهی خاطرات و رنجهای روحمان میآمد و ما بیاعتنا به بودنش بودیم و حالا سر برگرداندهایم و این طفل را رو به احتضار میبینیم.
این روزها روزگارِ مرگ «آدمی» دو برآمدن «عدد» است. احساسها، شوقها و ملالها و ترسها، همه عدد شدهاند. کشور آدمیان تجزیه شده و امپراتوری عدد سربرافراشته است. ترس دیگر از یادمان رفته است. مرگ و دوری انزوا هم ما را شناختهاند. فهمیدند که «تدریج» برای ما یعنی «پذیرش» و آمدند. اولش با عددهای یک رقمی، بعد دو رقمی و سهرقمی و حالا دوران «ایآی» است. هوشمصنوعی که از نطفهی محاسبههای بیانتها زاده میشود و اسم رمزش «عدد» است.
عدد حالا اعتباری نیست، خود واقعیت است. با ما چای میخورد، جوک میگوید، شوخی دستی میکندگاهی حتی بابت این زندگی که تنها مهمانش اوست، برایمان دستک میزند، میگرید و اگر عددهای کیسهمان کم باشد، میخندد و اگر زیاد باشد، هورا میکشد. عدد به ما نگاه میکند و ما به عدد و مرگ آدمی به همهی ما و آنقدر که درگیر ترس، لمس، نزدیک و واقعیت نوستالژی شده است. آنها که مردهاند. فقط آنها که رفتهاند و عدد مثل میخ بهتابوتشان یا صندلی خالیشان کوبیده شده جزء عدم نیستند. ما نیز زنده نیستیم. فقط عددهای به شمار نیامدهایم. زندگی این روزها فاصلهی بین زمانی است که خودمان از خودمان میگوییم، تا زمانی که عدد بهجای ما از ما میگوید. عدد به جای ما سخن میگوید تا کس متوجه ما، دردها، ترسها، امیدها، ناامیدهایمان نشود. وظیفهی عدد، عادی جلوهدادن دنیای خالی از واقعیت است. عدد با حساب بانکی، با لایک، با «زیاد» همهی کمبودها را رفو میکند. فاصلهی بین لحن و تایپ که اول گفتم، همین است! (صفحه ۱۰۴ و ۱۰۵)
کتاب «مکاشفههای زیرزمینی» نوشته سهند ایرانمهر در قطع رقعی، جلد شومیز، کاغذ بالکی، در ۱۵۲ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه در سال ۱۴۰۳ توسط نشر وزن دنیا منتشر شد.