به گزارش خبرنگار سینمایی ایران اکونومیست، بالاخره پس از چندینسال تکذیب اعلام خبر فوت صورت فرشته، درگذشت او به شکلی رسمی اعلام شد تا سینمای جهان، یکی از خاطرهسازترین بازیگران مرد تاریخ خود را از دست بدهد.
آلن دلون اگرچه در دهههای اخیر، بهعنوان فردی شناخته میشد که دلبستگی چندانی به زندگی ندارد اما در دهههای ۵۰ تا ۸۰، بهاندازهای از شهرت و محبوبیت لبریز شد که این میزان آکندگی، آرزوی هر چهره شناختهشدهای در جهان بود و است. شاید همان میزان دیده شدن سبب شد تا وی در دوران بازنشستگی و وقتی که آن هیاهو را در اطراف خود نمیدید دچار افسردگی شد و به زندگی در این جهان دهنکجی میکرد.
این شهرت استثنایی برای بازیگری که تا پیش از سال ۱۹۵۷، یک انسان عادی بود و علاقمندیاش به قصابی، بیشتر از هر حرفه دیگری بود، باید هم به غرور میانجامید. دلون در این سال، تنها به دلیل چهره جذابی که داشت، خیلی اتفاقی، چند بازیگر را در جشنواره کن همراهی کرد و در همان زمان، مورد توجه یک آژانس استعدادیابی قرار گرفت و پایش به سینما باز شد.
اتفاق بزرگ برای صورت فرشته در ابتدای دهه ۶۰ رقم خورد؛ جایی که طی یک سال، در ۲ فیلم مهم کارنامه هنری خود بازی کرد
در نخستین سالها، بازی در چند فیلم تجاری را تجربه کرد که تنها سبب معروفیت نسبی او شد اما اتفاق بزرگ برای صورت فرشته در ابتدای دهه ۶۰ رقم خورد؛ جایی که طی یک سال، در ۲ فیلم مهم کارنامه هنری خود بازی کرد؛ لوکینو ویسکونتی بزرگ او را برای روکو و برادرانش انتخاب کرد و رنه کلمان افسانهای نیز نقش اول یکی از بهترین فیلمهایش یعنی ظهر بنفش را به او سپرد. دو همکاری چشمگیری که آرزوی هر بازیگری در آن سالها به شمار میرفت. اما سرنوشت و لیاقت دلون، برای دومینبار به سراغش آمد تا جایگاه وی در سینما، مستحکمتر شده و حالا مخاطبان سینما در سراسر جهان، به جلوههای دیگری از هنر دلون پی ببرند.
تا پیش از این ۲ فیلم، تقریبا مردم فرانسه با دلون و جذابیت او آشنا بودند اما بازی در این ۲ فیلم سبب شد تا علیرغم آنکه پای این بازیگر به جشنوارههای معتبر جهانی باز شود بلکه مخاطبانی از سراسر جهان، شیفته این هنرمند زیبا شوند.
همکاری با کارگردانانی چون لوکینو ویسکونتی، میکلآنجلو آنتونیونی، رنه کلمان، ژانپیر ملویل و لوئی مال، در سالهای دهه ۶۰ و ۷۰ نهتنها برای بازیگران فرانسوی، بلکه یک آرزوی بزرگ برای تمام بازیگران مطرح سینمای جهان بود
همانگونه که انتظار میرفت، بازی در فیلمهای ۲ کارگردان صاحبسبک، مسیر هنری دلون را تغییر داد تا وی در همان دهه ۶۰ با بازی در کارهایی چون شادی زندگی، کسوف، یوزپلنگ و علیالخصوص سامورایی، چهره تاریخسازی از خود به یادگار بگذارد. همکاری با کارگردانانی چون لوکینو ویسکونتی، میکلآنجلو آنتونیونی، رنه کلمان، ژانپیر ملویل و لوئی مال، در آن سالها نهتنها برای بازیگران فرانسوی، بلکه یک آرزوی بزرگ برای تمام بازیگران مطرح سینمای جهان بود که دلون تمام این تجارب را در طول این دهه به دست آورده بود.
فارغ از تمام موفقیتهای چشمگیری که دلون در این دهه به دست آورد، اما یک شکست بزرگ را نیز تجربه کرد و آن، حضور ناموفق در هالیوود بود. شهرت دلون در این دهه به اندازهای جهانشمول شده بود که کمپانیهای آمریکایی، خیلی زود به سراغ او آمدند و وی در چند فیلم هالیوودی بازی کرد که تقریبا تمامی آن آثار با شکستهای سنگینی در گیشه مواجه شدند. دلون اما در کنار جذابیتش، یک انسان زیرک بود؛ او ترجیح داد هالیوود را با تمام زرقوبرقهایش کنار بگذارد و به سینمای فرانسه بازگردد؛ تصمیم درستی که در ادامه، روند موفقیتهای وی را تاحدودی تداوم بخشید.
دلون در دهه ۷۰ اگرچه در آثار نسبتاخوبی بازی کرد اما هیچگاه نتوانست موفقیت دهه طلایی ۶۰ را برای خود تکرار کند. دلون درحالی قدم به دهه ۷۰ میگذاشت که بهواسطه همکاری با کارگردانان مولف و بزرگ، از شمایل یک مانکن خارج شده بود و به بازیگری با توانمندی ایفای نقشهای پیچیده و تودرتو تبدیل شده بود. در این دهه بود که حواشی بسیاری دامن او را گرفت تا سایه عمیقی بر روی فعالیتهای هنری او انداخته شود. این حواشی که بیشتر حول زندگی شخصی و عاشقانه او بود، منجر به کمکاری عجیب او در دهه ۸۰ شد. روندی که در دهه ۹۰ نیز استمرار یافت تا در اواخر این دهه، دلون، بازنشستگی خود را به صورت رسمی اعلام کند. هرچند که او از سال ۹۸ که اعلام بازنشستگی کرد تا ۲۰۱۲، در چند کار به ایفای نقش پرداخت.
آلون دلون، یکی از نخستین بازیگران مرد تاریخ سینمای جهان است که کاریزما را با حالت نگاه، اخم و لبخند و ژستهایی که میگرفت، به مخاطبانش خوراند. جوان اول فیلمهای رمانتیک که چندین نسل را با کارهایش عاشق سینما کرد. او بهتنهایی و طی ۲ دهه ۷۰ و ۸۰، نقش شگرفی در اعتلای مقولات کمی سینمای فرانسه و دیده شدن آثار این کشور در گسترهای جهانی داشته است. همین کارکرد سبب انتقال موفقتر انگارههای سینمای فرانسه از اشل سنتی به شکل مدرن امروزی شده است. ارزش این کار زمانی مشخص میشود که میبینیم تعداد بازیگرانی که در طول تاریخ توانستهاند چنین کارکردی داشته باشند، حتی به اندازه انگشتان یک دست هم نیست و همین، تالم فقدان آلن دلون را برای کسانی که دغدغه سینما را دارند، عمیقتر و کاریتر میکند.