«همیشه چیزهایی در اطراف ما وجود دارد که به آنها توجه نمیکنیم و زیبایی آنها را نادیده میگیریم.»
به گزارش ایران اکونومیست، زیباییهای نادیده را دیدن، هنر است؛ امری سهل است، اما عادتی است دشوار که در جانِ آدمی سخت مینشیند. حال در میانِ آدمیانی که به دلایلِ گوناگون ـ توجیهپذیر و توجیه ناپذیر ـ از دیدن زیباییها ناتوانند، چشمِ بعضی برای دیدن و بهطور مشخص زیبا دیدن، مستعد و به تبع آن تواناتر است.
در میانِ آنهایی که میبینند هم البته، گروهی دیگر از آدمیان هستند که آنچه را که خود میبینند به تصویر درمیآورند؛ از قاب نگاهِ خود بیرون آورده، از مرزهای ذهن خود میگذرانند و آن را بار دیگر، به شیوهای دیگر خلق میکنند. به نظر میرسد که این آدمها باید همچون طبیعت، آزاد و رها زندگی کنند. هنرمندانی که حتی ابروانِ گِرِه خوردشان، دست لبخندشان را نمیبندد. هنرمندی همچون سهرابِ مرزبان که همانطور که نزدیکانش تصدیق میکنند زیبا دید، آزاد زیست و در آخر هم طبیعت را نقش زد.
سهراب مرزبان ـ طراح گرافیک ـ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ درگذشت. او از جمله طراحانِ پیشرو و اثرگذارِ گرافیکِ ایران شناخته شده است.
«روزی بر روی چمن دراز کشیده بودم و به چمنها و خس و خاشاک نگاه میکردم. احساس کردم با منظره بسیار جذابی مواجه شدهام که بسیار مناسب تبدیل شدن به نقاشی است. آنچه در تابلوهای من مانند درخت و گل و گیاه به نظر میرسد در واقع چمنها، خاشاک و گلهای بسیار ریز روی زمین هستند.» مرزبان این روایت و عکسهایی که از پوشش روی زمین گرفته بود را سرآغاز شکلگیری بعضی آثارش، که با موضوع طبیعت خلق شدند، عنوان کرده بود.
طبیعتی که این هنرمند خلق کرده بود گاه چندان شباهتی به درخت و گل و هر آنچه که در طبیعت است پیدا نمیکرد و این موضوع برایش اهمیتی نداشت. نمایش بخشی از آثار او در یک نمایشگاه برایش رضایتبخش بود، چراکه معتقد بود در شرایطی غمدار و خشن، حس لطافت را به بازدیدکنندگان انتقال داده است. «اهمیتی ندارد که مخاطب متوجه شود این مناظر از درخت و گلها کشیده نشدهاند، مهم این است که قصد داشتم آن حس ازدحام زیرپا و مخفی بودن را نمایش دهم. بسیاری از تماشاگران این را متوجه شدند که تابلوها محو هستند و ازدحامی که توسط بافت ایجاد کردم توجه آنها را جلب میکرد. این نمایشگاه بازتاب خوبی داشت و در شرایطی که همهچیز غمدار و خشن شده است توانست حس لطافت را به مردم منتقل کند.»
حالا یک سال از درگذشت سهراب مرزبان ـ طراح گرافیک و فعال در هنر خط و تایپوگرافی و البته نقاش ـ میگذرد؛ هنرمندی که شاید اگر این روزها میزیست، احساس میکرد باید دیگر بار احساس لطافت را به آدمیان منتقل کند؛ چرا که مردمان امروزِ جهان، بسیار نیاز به احساس لطافت و گذر از غم دارند و نیاز به اینکه زیبا ببینند و آزاد زندگی کنند، همچون طبیعت.
سهراب مرزبان متولد سال ۱۳۳۵ بود؛ او در زمینه رشتههایی که در زیر مجموعه گرافیک قرار میگیرند، فعالیت میکرد. بسیاری طرح جلد کتاب «مردی که زیاد میدانست» هیچکاک را یکی از آثار شناخته شده او میدانند.
طراحی جلد و پوستر، کالیگرافی و نقاشی از جمله آثار اوست.
این هنرمند در زمینه نقاشی، دورههای متفاوتی را پشت سر گذاشت و آثار متنوعی را به تصویر کشید؛ از خلق طبیعت بیجان، مناظر و پرندههای آبرنگی تا خلق خط نگاره و گاوها و مجموعهای از نمای دور و نزدیک از طبیعت.