به گزارش ایران اکونومیست، مراسم پایانی پنجمین جایزه «فارسیسینما؛ زبان فارسی در سینما» با قدردانی از چهار فیلم «پرویزخان»، «آغوش باز» «صبح اعدام» و «پروین»، با حضور هنرمندان، نویسندگان، شاعران، زبانشناسان، مدیران فرهنگی و دستاندرکاران فیلمهای شایسته تقدیر در سالن مهر حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد.
ناصر فیض، مدیر دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری در ابتدای این آیین با اشاره به دفتر تازهتأسیس پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری خاطرنشان کرد: حوزه هنری از زمان شروع فعالیت خود، با دفاتر مختلفی که دارد، بدون تردید در بخش ادبیات، پاسداری از زبان فارسی را در دستور کار خود داشته است.
او توجه به زبان فارسی در حوزه هنری را تازه ندانست و اظهار کرد: شاعران بزرگی همواره در حوزه هنری فعالیت داشته و دارند و حوزه هنری با جاذبهای که برای ادبیات دفاع مقدس ایجاد کرده است، ادبیات دفاع مقدس را به یکی از پرطرفدارترین حوزههای ادبیات تبدیل کرده و آثار درخشانی در این حوزه خلق شدهاند.
فیض تأکید کرد: دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری با هدف تعامل بیشتر با فعالان عرصه زبان فارسی تأسیس شد. هدف ما از برگزاری این آیین، برقراری اولین ارتباط جدی با اهالی فیلم و سینماست که به زبان فارسی توجه کردهاند.
این شاعر و طنزپرداز در پایان گفت: به حوزه هنری تبریک میگویم که پیشقدم شده تا توجه به زبان فارسی در حوزههای مختلف را مورد توجه قرار دهد.
درادامه این آیین، مهدی صالحی دبیر پنجمین جایزه «فارسیسینما» ضمن ارائه گزارشی از پنج دوره این جایزه، به ارائه نکاتی در خصوص اهداف آن پرداخت و گفت: نکتهای که در این جایزه مدنظر بود این است که چقدر حواس فیلمها به زبان فارسی هست؟ نویسندگان فیلمها چقدر متوجه ریزهکاریهای زبانی هستند و از خط به چه صورت استفاده میکنند، چقدر املای کلمهها درست است و این امر در زیرنویسها تا چهاندازه رعایت شده است؟ و فیلمها چقدر متوجه ظرفیتها و ویژگیهای زبانی هستند؟ و اگر گویش و لهجه هست، چقدر به آن توجه شده است؟ چون در اکثر فیلمها با لایه نازکی از زبان مواجهیم که شامل یک سری آواهاست و به زبان تبدیل نشده است. و چقدر تناسب اجزای مختلف فیلم به لحاظ گفتمانی و همچنین نکات دیگر رعایت میشود.
دبیر پنجمین جایزه فارسیسینما در ادامه ابراز امیدواری کرد که دبیرخانه زبان و سینما ایجاد شود تا نسلهایی ادیب و آشنا به سینما پرورش دهد و در آینده با فیلمهای قدرتمندتری به لحاظ زبانی مواجه شویم و فیلمها زبان و بینش ما را نسبت به زبان فارسی ارتقا دهند.
صالحی در اینباره ادامه داد: امیدوارم با راه افتادن این دبیرخانه، نشستهای نقد و بررسی فیلمها با لحاظ کردن دانشهای زبانی برگزار شود و آموزشهای لازم در این زمینه ارائه شود و فیلمهای ما رفته رفته زبان و فرهنگ ما را ارتقا دهند و یک اتفاق زبانی در آنها بیفتد.
در ادامه این مراسم کلیپی از سخنان اعضای هیئت داوران پنجمین جایزه «فارسیسینما» پخش شد و سپس فیلمهای درخور تقدیر به نوبت و با حضور یکی از اعضای داوران و نویسندگان و کارگردانان فیلمها با رویکرد تعامل و گفتوگو میان داوران و نویسندگان و با هدف تشریح نکاتی در خصوص بهکارگیری زبان فارسی در فیلم و سایر مزیتها و نکات زبانی مورد بررسی قرار گرفتند و نویسندگان از تجربه خود گفتند.
فیلم «پرویزخان» به نویسندگی و کارگردانی علی ثقفی، نخستین فیلم بود که با حضور علی ثقفی و هادی مقدمدوست، از داوران پنجمین جایزه «فارسیسینما» روی صحنه درباره آن صحبت شد.
هادی مقدمدوست درباره فیلم «پرویزخان» اظهار کرد: فکر کردم «پرویزخان» یک لطف و ملاحت خاصی دارد و به سادگی نمیتوان آن را در رده فیلمهای طنز قرار داد اما معتقدم ملاحتی دارد که به صورت آشکار نمیبینیم.
او در ادامه از علی ثقفی پرسید: زبان و گویش آدمها قابل درک است اما از چه عناصر سینمایی کمک گرفتید که این ملاحت در فیلم «پرویزخان» نمود پیدا کند؟
علی ثقفی در ابتدا از راه افتادن دفتری در حوزه هنری که در آن به زبان فارسی و دانشهای زبانی در سینما توجه میشود تمجید کرد و ضمن اشاره به حساسیت خود روی بحث زبانشناسی در جریان نوشتن فیلمنامه، در پاسخ به پرسش مقدمدوست گفت: هنگام نوشتن فیلمنامه سعی کردم که در هر سکانس آشناییزدایی کنم تا معمولی نباشد. این ملاحت هم وقتی پیدا شد که پرویزخان دنبال انتخاب بازیکن بود.
ثقفی ادامه داد: نمیخواستم شخصیتهای «پرویز خان» به لحاظ زبانی تکراری شوند و میخواستم لحن فیلم یکدست شود و از این رو، ۱۹ بار فیلمنامه را بازنویسی کردم و این را در کل اثر نشر میدادم.
فیلم بعدی «آغوش باز» بود که با حضور آزیتا افراشی، از دیگر اعضای هیئت داوران و مهرداد کوروشنیا و محمدسجاد نجفی، فیلمنامهنویسان «آغوش باز» به آن پرداخته شد.
آزیتا افراشی در ابتدای سخنان خود گفت: پیوند هنر و زبان در ایران ساختگی نیست و «آغوش باز» نماینده خوبی برای فارسی گفتاری به حساب میآید. در این فیلم به روابط زبان نسلهای مختلف توجه شده و بحث آلزایمر به عنوان یک عنصر شناختی و ذهنی در این فیلم مورد توجه قرار گرفته است. زبان در خانواده نیز در این فیلم مورد توجه قرار گرفته بود و کاربرد آن در هرکدام از اعضای خانواده فرق داشت و همه با یک زبان صحبت نمیکنند.
افراشی سپس با اشاره به اینکه زبان در سینما نباید فقط در قالب کلمات و جملات باشد خاطرنشان کرد: زبان باید فرآیندی استعارهساز و مفهومساز هم داشته باشد و ما زبانشناسان مفهومسازی را هم جزو زبان به حساب میآوریم.
در ادامه مهرداد کوروشنیا، از نویسندگان «آغوش باز» با اشاره به لزوم در نظر گرفتن زبان به مثابه نشانه و روایت در کنار رویکرد کلی زبانی، به نوع زبان به کار گرفتهشده در فیلم آغوش باز پرداخت و گفت: ما در نوشتن فیلمنامه، هم یک نگاه مطایبهآمیز و هم یک نگاه ایرانی اخلاقمدارانه برای کلیت طراحی فیلم در نظر داشتیم. تلاشم در حوزه گفتار شخصیتها هم این بود که گفتار شخصیتها روزمره و ملموس باشد و به دیالوگ تبدیل نشود و هیچی خودش را به رخ نکشد بلکه همه چیز عین زندگی واقعی و ملموس باشد.
محمدسجاد نجفی دیگر نویسنده «آغوش باز» هم در اینباره گفت: وقتی میخواهیم فیلمنامه بنویسیم، میراثدار قلم علی حاتمی و بهرام بیضایی هستیم. روزی آقای بیضایی گفت که برای نوشتن «مرگ یزدگرد» با کمبود کلمه مواجه شده بود زیرا در آن مقطع تاریخی دایره لغات مورد استفاده مردم بسیار محدود بوده است. در حال حاضر ما هم در دورهای به سر میبریم که کلمات در غربت قرار گرفتهاند و ممنونم که در چنین برنامهای به زبان فارسی و کلمات اهمیت داده میشود.
کوروشنیا هم در ادامه با اشاره به اینکه اخیرا شاهنامه را تبدیل به چند قسمت سریال کرده است بیان کرد: در حین نوشتن این سریال متوجه شدم که ما کارکرد درام را نمیشناسیم؛ حتی بهرام بیضایی کارکرد درام را یا نمیشناسد یا به آن توجه نمیکند. باید داستان را به صورتی روان به مخاطب انتقال داد.
او در اینباره ادامه داد: فردوسی با زبان دوره خودش نقل میکند و این اشتباه است که ما شاهنامه را با زبان هزار سال پیش روایت کنیم. به همین خاطر است که با آثار کلاسیکمان قطع ارتباط ایجاد میشود.
او دلیل فاصله افتادن میان مردم و ادبیات کهن را حلنکردن مسأله ما با زبان عنوان کرد و گفت: اگر برای این موضوع سمیناری برگزار شود، آثار کلاسیکمان با رغبت بیشتری از جانب نسل امروز مواجه خواهد شد.
در ادامه این برنامه، یوسفعلی میرشکاک و بهروز افخمی برای گفتوگو درباره فیلم «صبح اعدام» روی صحنه حضور پیدا کردند.
یوسفعلی میرشکاک در ابتدای سخنان خود با اشاره به اینکه سینما دارد از رفعت خود پایین میآید گفت: سینما در حال باج دادن به عوام است و بعد از چند سال دیدم فیلمی بدون های و هوی خاصی، چشمانداز و تفکر را با در نظر گرفتن زبان به فیلم تبدیل کرده است و این فیلم در اساس، فیلم زبان است.
این شاعر اظهار کرد: در این مملکت پول داشته باشید به راحتی فیلم میسازید. «صبح اعدام» فیلمی برای خنداندن نیست بلکه فیلمی برای تفکر است.
میرشکاک با اشاره به سختپسندبودن خود گفت: هنر باید کاری کند که مخاطب بارها و بارها با اثر سر و کار داشته باشد. مثل حافظ که کسی از خواندن آن خسته نمیشود چون تفکر در آن هست و سینمای بیرون از تفکر هم سینما نیست.
در ادامه، بهروز افخمی، نویسنده و کارگردان فیلم«صبح اعدام» با اشاره به اینکه سوژه این فیلم از ۲۵ سال پیش مدنظرش بوده است، یادآور شد: هر بار که برای ساخت آن استخاره میگرفتم، خوب نمیآمد. همیشه این سوژه اعدام مردی بیگناه مدنظرم بود تا اینکه بعد از اتفاقات پاییز سال گذشته بار دیگر برای ساخت فیلم استخاره کردم و خوب درآمد.
افخمی در ادامه با اشاره به استفادهاش از نثر کتاب «طیب در گذر لوطیها» در نوشتن فیلمنامه صبح اعدام اظهار کرد: نویسنده کتاب «طیب در گذر لوطیها» نثر لوطیها را حفظ کرده است و ما باید نام نویسنده را در تیتراژ پایانی بیاوریم چون از زبان این کتاب استفاده کردم.
او گفت: لوطیان شاعران و سخنورانی بودند که الفاظ و کلماتشان وارد زبان شده ولی جایی ثبت نشده است.
افخمی درباره دلیل سیاه و سفید بودن «صبح اعدام» هم خاطرنشان کرد: فکر میکنم که نبود رنگ، باعث میشود که تخیل تماشاگر به کار بیافتد.
او ادامه داد: معتقدم فیلمهای امروزه مخاطب را از تخیل منع میکنند که شاید از لحاظ تکنیکی سرّی در آن باشد. مثل روش جیمز کامرون در آواتار 2 که با 60 فریم در ثانیه آن را فیلمبرداری کرد تا چشم عادی تفاوت بین تخیل و واقعیت برایش ممکن نباشد.
افخمی افزود: سینمای امروز به لحاظ تکنیکی به جایی رسیده که در آن تصویر واقعی از غیرواقعی تشخیص داده نشود ولی ذهن مخاطب دوست ندارد که امر غیرواقعی، این قدر واقعی جلوه کند..وقتی به سینمای قدیم نگاه میکنیم برایمان واقعیتر و به یادماندنیتر است. سینما در حال برگشت به شکلهای خیالپردازتر است.
این فیلمساز سپس گفت: سینما به طور کلی دارد افول می کند چون سینما نه فقط به شکل تصویری بلکه به صورت کلی دارد خالی از تخیل میشود و از محتوای داستانی و زبانی تهی میشود.
افخمی اظهار کرد: تئاتر به نظرم بیشتر از سینما باقی میماند و در شیوههای جدید میتوان ترکیبی از تئاتر و سینما را ارائه داد و تئاترهای سنتی هم بیشتر مورد توجه قرار خواهند گرفت.
در ادامه این آیین، فیلم «پروین» با حضور مجید رضابالا، یکی دیگر از اعضای هیئت داوران پنجمین جایزه «فارسیسینما» و محمدرضا ورزی نویسنده و کارگردان این فیلم و محمدرضا شریفینیا تهیهکننده آن مورد بحث قرار گرفت.
مجید رضابالا در ابتدای سخنان خود گفت: اگر ایده نهایی ما ایجاد تمدن ایرانی اسلامی باشد باید به این مهم توجه داشته باشیم که هیچ تمدنی بدون زبان معیار و میانجی تحقق پیدا نکرده است. بنابراین زبان فارسی علاوه بر اینکه هویت ماست برای تمدن ایرانی اسلامی اهمیت بسزایی پیدا میکند.
او یادآور شد: زبان نوشتار با زبان گفتار و زبان ادب تفاوت دارد. فیلم ساختن درباره شاعری ایرانی نیازمند رعایت فاصله زبان نوشتار، گفتار و ادب توسط نویسنده است. فیلم «پروین» موفق شده بین این سه زبان توازن برقرار کند. «پروین» جدا از پرداختن به زندگی یک شاعر، فیلمی قابل قبول است.
در ادامه محمدرضا ورزی، نویسنده و کارگردان فیلم «پروین» نیز توضیح داد: من به برشی از زندگی پروین اعتصامی پرداختم و میخواستم با این برش حرفهایی بزنم که برای جامعه ما بخصوص برای نسل جوان مفید باشد. در زمانهای که به زنان در اجتماع اجازه بروز داده نمیشد، این شاعر ایرانی توانست جایگاه خود را تثبیت کند.
او در ادامه افزود: برخی از شخصیتها را از دل اشعار پروین بیرون کشیده و شاید وجود خارجی نداشتهاند.
ورزی در پایان از همکاری با شریفینیا به عنوان تهیهکنندهای که بر موضوع و محتوای فیلم اشراف داشت ابراز خرسندی کرد.
در ادامه محمدرضا شریفینیا به عنوان تهیهکننده و بازیگر فیلم «پروین» در ابتدای سخنان خود در واکنش به سخنان مهرداد کوروشنیا درباره بهرام بیضایی، تصریح کرد: در حوزه سینمای مذهبی، دو اثر بسیار زیبا با عناوین «روز واقعه» و «مجلس ضربت زدن» داریم که هر دو اثر نوشته بهرام بیضایی است و نظیر ندارد و حیف که بهرام بیضایی را از دست دادیم. باید ایشان را نگه میداشتیم و از ایشان میخواستیم تا درباره باقی شخصیتهای مهم و اولیا و ائمه ما نیز بنویسند. کاری که بهرام بیضایی در حوزه ادبیات نمایشی انجام داد بینظیر است.
او در ادامه سخنان خود متذکر شد: تا فرهنگ در جامعه درست نشود اتفاق مثبتی رخ نمیدهد. باید فرهنگ در جامعه رشد کند تا بتوان آدمها را به سطحی کشاند که تفکر مدنظر به آنها تزریق شود.
شریفینیا سپس پیشنهاد داد که دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری در شورای تصویب فیلمنامه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمایندههایی داشته باشد تا فیلمنامهها را به لحاظ زبان و ادبیات فارسی مورد ارزیابی قرار دهند و از این لحاظ به کمک سینماگرها بیایند.
او با اشاره به اینکه ما بین محاوره و کتابت معلق هستیم خاطر نشان کرد: این بحث جامعه را از آثار تاریخی دور کرده و نمیتوان با زبان کتابت فیلم ساخت.
این بازیگر ادامه داد: نکته دیگری هست که قصد داشتم آن را با آقای حدادعادل (رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی) مطرح کنم و آن این است که بنده بسیاری از واژههای تصویبشده در فرهنگستان زبان و ادب فارسی را نمیفهمم. چرا باید به جای اس ام اس بگوییم پیامک یا به جای کامپیوتر بگوییم رایانه؟ مگر در اروپا و آمریکا برای کلمه «آبگوشت» معادل انگلیسی درست میکنند؟ من هم نگران هجمه فرهنگی هستم اما این کلمات هجمه نیست. متأسفانه ما هجمه فرهنگی را بالای طاقچه گذاشتهایم و به دنبال تغییر کلمات افتادهایم.
تهیهکننده فیلم «پروین» تصریح کرد: «پروین» نیاز جامعه ماست. جوانان ما تشنه شناخت مفاخر و چهرههای ایرانی هستند و ما وظیفه داریم که فیلمهایی درباره این شخصیتها بسازیم.
او در بخش پایانی سخنان خود به انتقاد از چهل و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر پرداخت و گفت: امسال اتفاق ناگواری در جشنواره افتاد و فیلمنامه برگزیده در سودای سیمرغ نداشتیم. قرار است در جشنواره فیلمنامهنویسان تشویق شوند. سیمرغ ملک پدری کسی نیست که آن را به هنرمندان ندهند. مگر میشود فیلمی سیمرغ بهترین فیلم را دریافت کند ولی فیلمنامهاش برگزیده نشود؟
شریفینیا از برگزارکنندگان پنجمین جایزه «فارسیسینما» هم انتقاد کرد و گفت: شما هم اینجا چهار فیلم را انتخاب کردهاید ولی فیلم برگزیده ندارید.
او افزود: هنرمندان باید تشویق شوند تا در آینده کارهای بهتری انجام دهند.
در پایان این آیین از چهار فیلم «پرویزخان»، «آغوش باز»، «صبح اعدام» و «پروین» از سوی دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری به عنوان برگزارکننده جایزه فارسیسینما با اهدای لوح سپاس و جایزه نقدی تقدیر شد.