رابعه اسکویی ـ بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون ـ در گفتوگویی با ایران اکونومیست از حضورش در «مستوران» جدید گفت.
ایفاگر نقش «طلا» (جادوگر قبیله) که این روزها به لحاظ تغییر ظاهری به واسطه کاهش وزنش بسیار مورد توجه فضای مجازی قرار گرفته است، میگوید: من به لحاظ جسمی وزن زیادی کم کردهام و این دغدغه تولید فصلهای بعدی سریال شد؛ چنانکه تهیهکننده «مستوران» به من گفت «با این وزنی که کم کردی ما طلای ۳ را چه کار کنیم؟»
عاشق افسانهام
او در صحبتهایش به تفاوتهای «مستوران ۲» نسبت به فصل نخست اشاره کرد.
اسکویی ابتدا در پاسخ به اینکه «مستوران ۲» چه تفاوتی با «مستوران ۱» دارد؟ خاطرنشان میکند: داستان «مستوران ۲» به لحاظ زمانی ۲۰ سال از «مستوران ۱» جلوتر رفته است؛ یعنی زمانی که بچهها بزرگ شدهاند و همدیگر را میبینند. وقتی جوانها در این مقطع زمانی حضور دارند و عشق و علاقهها شکل می گیرد قصه جذابتر خواهد شد. «مستوران» در ماهیت خود یک افسانه است و به هرحال در افسانه امکان وقوع همه چیز وجود دارد و این نکته قصه را به سمت جذابیت بیشتری سوق میدهد. در مدتی که از شروع پخش فصل دوم میگذرد بازخوردهای خوبی را گرفته ام چون شخصا عاشق افسانه هستم «مستوران» را بسیار دوست دارم و عقیده دارم افسانه بودن این قصه و روند پردازش آن در فصل دوم مخاطب را بیش از گذشته همراه می کند.
چالش بزرگ «طلا» کجا بود؟
او درباره تفاوتهای طلای فصل جدید با فصل قبل هم اینگونه میگوید: اساسا طلا نقش عجیب و غریبی برای من بود و اولین نقش منفی رسمیام در قاب تصویر بود. کاراکتری که از طلا شکل گرفت و به وسیله من و کارگردانها و روند تولید خلق شد، عجیب بود؛ چراکه در آن من باید چیزهایی را به وجود میآوردم که اساسا در من وجود نداشت. طلای فصل دوم «مستوران» ادامه همان طلاست و با اینکه ازدواج نکرده و بچهدار نشده اما این بچه را مال خودش میداند و هرکاری برای وجود آن انجام میدهد. اتفاقا همین مطلب هم چالش بزرگ من بود؛ چراکه در زندگی واقعی بچه نداشتم و در زندگی حقیقی ام شخصیتی منفی ندارم. در نهایت در «مستوران ۲» طلا آدمی است که از یک روند به روندی دیگر تغییر مسیر می دهد و به نوعی از یک گردآب به یک چشمه بدل میشود. چشمه عشق که به وجود یک انسان بسته است.
تغییر وزن رابعه اسکویی و دغدغه ادامه تولید «مستوران»
بازیگر نقش طلا همچنین در واکنش به این پرسش که باتوجه به این که «مستوران ۲» ۲۰ سال در زمان جلو میرود قطعا کاراکترها باید نمود گذرزمان و بالارفتن سن را در چهره داشته باشند اما «طلا» به دلیل ساحره بودن میتواند از این قاعده مستثنی باشد، آیا این گونه است؟ به ذکر نکاتی پرداخت.
اسکویی توضیح میدهد: بله چون ساحره است و ساحره میتواند هرکاری انجام بدهد، در حقیقت همه آدمها مشمول گذر زمان و سالخوردگی میشوند اما یک ساحره میتواند تغییر نکند و این نکته در افسانهها پذیرفته است که ساحرهها با گذرزمان همچنان جوان بمانند. البته عموما چون صورت ساحره و جادوگران در قاب تولیدات تصویری پوشیده است در فصل های بعدی هم خیلی چیزی عوض نمیشود اما در مورد طلا اینگونه نیست و نکته عجیب این است که آنان منطقا از نظر جسمی هم تغییر نمیکنند و این قابل قبول است اما مسئله اصلی این است که من به لحاظ جسمی هم وزن زیادی کم کردم و این دغدغه تولید فصل های بعدی سریال شد چنان که آقای پناهی میگفتند «با این وزنی که کم کردی ما طلای ۳ را چه کار کنیم؟»
وی در پی همین بحث در پاسخ به اینکه آیا میتوان گفت که این جادوگر حقهای برای کاهش وزن انجام داده است؟ تاکید میکند: بله احتمال این هم میتواند باشد و این هم در قالب افسانه پذیرفتنی است.
بازیگر «مستوران ۲» همچنین به پرسشی دیگر مبنی بر اینکه در تولیدات هالیوود تصویرسازی و کاراکترهای جادوگران و جادوگری بسیار وجود دارد و شاید نسخه پراقبال آن سریال «ونزدی» به کارگردانی «تیم برتون» است. آیا شما برای بازی در این نقش به تماشای چنین کارکترهایی نشسته بودید؟ پاسخ داد.
اسکویی چنین بیان میکند: صادقانه این دست تولیدات را ندیدم چون میخواستم طلای ناب ایرانی را که در یک افسانه ایرانی آن هم به شکلی که در ذهن نویسندگان بود خلق کنم. ما این کاراکتر را در دل قصه سیدجمال سیدحاتمی پیدا کردیم و در ادامه با کارگردان بعدی در مورد ماهیت و ذات و ظاهرش به نتیجه رسیدیم و جلو بردیم. به همین دلیل نه بازی ها (حرکت دست ها و چشم و ...) نه لباسها و نه اجرای جادوگران تولیدات دیگر را نگاه نکردم؛ خود طلا آنگونه که در فیلمنامه تعریف شده بود خودش را به وجود آورد و من پذیرایش بودم.
گریمم سنگین و سخت بود اما لذتبخش
این بازیگر سپس با اشاره به گریم سنگینش در کار، درباره اینکه گریم این نقش(طلا) آزاردهنده بود؟ میگوید: البته که گریم و لباس این نقش سنگین بود اما به هرحال با همین گریم و لباس ها بود که طلا، طلا شد. در حقیقت هرکدام از گره های سربند که برای من بسته می شد و نقاشی هایی که رو سر و صورتم اجرا شد من را به نقشم نزدیک تر می کرد و من با آن لباس و آن گریم طلا می شدم. وسایل سنگین و زمان طولانی قطعا اذیت کننده است اما هرلحظه اش برایم لذت بخش بود؛ چراکه در نهایت همین روند من را به آنچه باید می شدم بدل می کرد در نتیجه دلیل با آن مشکلی نداشتم.
وی در واکنش به این پرسش که آیا تغییر کارگردانها چالش و سختی کارتان را تحت تاثیر قرار داد؟ اظهار می کند: البته تغییر کارگردان سخت است نه اینکه نباشد اما هم سید جمال سید حاتمی را خیلی سال است که می شناسم و هم مسعود آب پرور و علی هاشمی را. در حقیقت این عزیزان برای من غریبه نبودند و سابقه همکاری های قبلی با ایشان را داشتم به همین دلیل تجربه خوبی بود و این جذاب بود که با سه کارگردان و سه تفکر مختلف کار کنید، مانند سریالهای خارجی که هر فصل را یک نفر میسازد و در فصل های بعد کارگردان عوض می شود ما هم در مستوران این موضوع را تجربه کردیم.
چطور انقدر وزن کم کردید؟
بازیگر سریالهای نوروز رنگی و بیدار باش همچنین به این پرسش که این روزها برای مخاطب شاید این باشد که چطور و چگونه موفق به کاهش وزن خود شدید؟ اینگونه پاسخ میدهد: چون قرار است در اینستاگرام خودم این موضوع را توضیح بدهم اجازه بدهید در زمان خودش مطرح شود ولی این را میگویم که برای رسیدن به وزن کنونیام زحمت بسیاری کشیدم و پزشکان متبحر و حاذقی کنارم هستند و بودند که به من امکان دادند که به این نقطه برسم.
رابعه اسکویی در صحبت پایانیاش اظهار میکند: در «مستوران ۱ و ۲» چیزی که نویسنده، کارگردان، بازیگران و در نهایت تهیهکننده میخواستند بگویند این است که «پلیدی هرگز نمیماند و همیشه عشق و مهر است که برنده است، با هم مهربان باشیم.»
به گزارش ایران اکونومیست، فصل دوم سریال «مستوران» به کارگردانی سیدعلی هاشمی این شبها از شبکه یک سیما درحال پخش است.
این سریال که که فصل اول آن به کارگردانی مسعود آبپرور و سید جمال سیدحاتمی ساخته شد، محصول جدید سازمان هنری رسانهای اوج و روایتگر افسانههای کهن ایرانی است.