به گزارش ایران اکونومیست،یکی از الگوهای بزرگ در صبر، خردمندی، صداقت، عفاف و سخنوری را میتوان حضرت زینب (س) دانست. ویژگیهای معنوی ایشان از دوران کودکی گرفته تا رشادتها، طی ماجرای عاشورا و پس از آن یعنی دوران اسارت، سبب شده آن بانوی بزرگوار در ردیف بهترینهای شیعه جای بگیرد.
یکی از نکات بارز در زندگی حضرت زینب(س) صبر ایشان در اوج مصیبتهای وارده در واقعه کربلا است. این میزان صبر برای مخاطبان همیشه این سوال را به وجود میآورد که چگونه ممکن است در اوج مصیبتهای کربلا یک نفر بگوید «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا: من جز زیبایی چیزی ندیدم».
حجتالاسلام شجاعی -کارشناس مسائل دینی- درگفتوگو با ایران اکونومیست،این موضوع را واکاوی کرده است.
وی در خصوص این میزان صبر حضرت زینب(س) گفت: لازمه یک عشق این است که انسان همیشه زمیه فداکای را داشته باشد. وقتی یک مصیبت بر سر انسان میآید بدانید که لیاقت آن را داشته و نگوید که این مصیبت کمرشکن چه بود بر سر من آمد بلکه این اتفاق یک میدان بزرگ است که انسان باید توان داشته باشد تا از آن پیروز بیرون بیاید.
این کارشناس مسائل دینی خاطرنشان کرد: اگر کسی به باطن سختیها آگاهی نداشته باشد نمیتواند سختیها را هم تحمل کند. آنچه برای انسان در سختیها آرامش میآورد معرفت است. در قرآن هم داریم که «امکان صبر بر چیزی که نمیفهمید وجود ندارد»، بنابراین بلاها و موانع ظاهرا بلا و موانع هستند و در مقایسه با نظام طبیعت بلا محسوب میشوند اما در مقایسه با نظام فطرت پروازدهنده و کمککننده هستند.
شجاعی یادآور شد: وقتی شما بدن یک شهید را روی زمین میبینید کدام بخش برای شما دلخراشتراست؟ اینکه بدن تکهتکه شده و دست و پا قطع است اما کدام بخش آن زیباست؛ اینکه یک عاشقی همه چیز خود را فدای معشوق خود کرده است، به همین منظور وقتی حضرت زینب(س) میگوید همه این صحنههای سخت زیبا است برای اینکه با مبنای یک انسان فطرت نما به موضوعها نگاه میکند اما از نظر طبیعی اتفاقات سخت است، بنابراین زمینه رشد و محبت به حق تعالی این است که انسان دائما با چیزهایی که نمیخواهد روبرو شود و به خاطر معشوق خود تحمل کند.
وی افزود: پس لازمه یک عشق این است که یک انسان همیشه زمینه فداکاری را داشته باشد و اگر صحنهای برای فداکاری برایش وجود نداشته باشد خود انسان اذیت میشود. پدره و مادرها در مواجه با فرزندشان بارها شاهد هستیم که زمینه فداکای برایشان پیش میآید. مادر از جوانی خود میزند از شیره جان و خواب خود میزند و فدای فرزند خود میکند؛ این همان عاشق و معشوق است.
این کارشناس مسائل دینی تاکید کرد: در مقوله عشق و محبت، انسان به دردسر نیاز دارد، همیشه عاشق دوست دارد معشوق یک چیزی از او بخواهد که او هم با زحمت تهیه کند و به پای معشوق خود بریزد، حالا قشنگی خدا از اینجا معلوم میشود که خدا بینیاز مطلق است و این بینیاز مطلق از آن جهت که جمیل است و نقش معشوق را دارد میآید بندگان خود را در محیطهایی قرار میدهد که بندگانش از او یک چیزهایی را طلب کنند یعنی یک خدای بینیاز مثل یک خدای نیازمند رفتار میکند برای اینکه بنده فرصت پیدا کند عشق خود را ثابت کند و این فرصت بزرگی است که بنده میتواند عشق خود را ثابت کند و نظام خلقت بدون این معنا ندارد.
شجاعی ابراز کرد: هرچقدر یک نفر عاشقتر است به میدان وسیعتری نیاز دارد، در واقع انسان عاشق به امتحانهای سختتر نیاز دارد، بنابراین وقتی یک مصیبت بر سر شما میآید بدانید که لیاقتش را داشتهاید و نگویید این مصیبت کمرشکن چه بود بر سر من آمد. بدانید که میدان خوب و بزرگی است که شما میتوانید خود را بالا برده تا از این میدان پیروز بیرون بیایید. در این میان نباید غر زد و رابطه خود را با خدا خراب کرد و با اهلبیت(ع) قهر بود، اگر گلایه نداشته باشید اوج میگیرید.
وی با باین اینکه اگر در سختی افتادید به جای اینکه خورد بشوید بر خرابی سوار شوید موفق خواهید بود، یادآور شد: امام رضا(ع) میفرماید کسی که موفقیت را میخواهد اما رنج و سختی را تحمل نکند خود را مسخره کرده است، انبیاء پر شدتترین مردم از نظر بلا هستند و بیشترین بلا بر سر آنها آمده است. مادر شهیدی سه فرزندش شهید شده بودند و به فرزند چهارم خود گفت تو هم سریعتر برو تا من شرمنده حضرت زینب(س) نشوم، این زن در آن دنیا همسایه حضرت زینب(س) خواهد بود چون براساس مختصات خود هراندازه میتوانسته فداکاری کرده است. کجا انسان شبیه انبیاء میشود جایی که در مصیبتها انسان رابطهاش با انبیاء و نشاط اجتماعی و معنویاش خراب نشود و در اخلاق فرد هم تاثیر بد نگذارد.
این کارشناس مسائل دینی بیان کرد: حضرت زینب(س) امالمصائب در سختترین شرایط به خداوند میگوید «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا» و نمیگوید که من بدبخت و بیچاره شدم، امام حسین(ع) بعد از اینکه بر زمین کربلا افتاد و دقایقی دیگر تا شهادت باقی نمانده بود در آن شرایط با خدا صحبت میکرد. پس وقتی مصیبت آمده از آن استفاده کرده تا پرواز کنیم، ما که با غر زدن نمیتوانیم از مصیبت خارج شویم و اگر کسی این کار را بکند قطعا اجر مصیبت خود را از دست میدهد پس این هدیه را باید قبول کنیم.