به گزارش ایران اکونومیست، رسول وطندوست، رئیس گروه حفاظت و مرمت ایکوم، پیشکسوت و چهره ماندگار میراث فرهنگی، بنیانگذار پژوهشکده حفاظت و مرمت آثار تاریخی و نماینده ایران در چهلوپنجمین کمیته میراث جهانی یونسکو که از دو پرونده کاروانسراها و ماسوله دفاع کرد، در نشست ثبت جهانی کاروانسراهای ایرانی و دستاوردهای آن که سهشنبه چهارم مهرماه در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد، درباره وضعیت ایران در ثبت جهانی گفت: از سال ۱۹۷۲ میلادی که کنوانسیون میراث جهانی تصویب شد تا امروز، کشور ایران بالا و پایین زیادی در حوزه ثبت جهانی آثار داشت. در سال ۱۳۵۱ خورشیدی مرحوم دکتر فیروز باقرزاده یکی از بانیان این کنوانسیون بود. افراد دیگری هم نقش داشتند از جمله فریدون اردلان، محسن فروغی و چنگیز پهلوان که در شروع کار کنوانسیون زحمت زیادی کشیدند. ایران در ابتدای کار به این کنوانسیون پیوست، اما چند سال بعد، یعنی در سال ۱۹۷۴ میلادی کمیته میراث جهانی تشکیل شد.
۲۴ سال غفلت از ثبتهای جهانی
او ادامه داد: در سال ۱۳۵۷ و در بحبوحه انقلاب، سه اثر ایران در فهرست میراث جهانی ثبت شد، از جمله چغازنبیل، تختجمشید و میدان نقش جهان اصفهان که دکتر شهریار عدل و فیروز باقرزاده برای ثبت این آثار در قاهره مصر تلاش زیادی کردند. از آن زمان تا سال ۱۳۸۲ در ثبت غفلت کردیم. در آن ۲۴ سال همه کشورها به دلیل نبود محدودیت در تعداد ثبت، دهها و صدها اثر خود را ثبت جهانی کردند، ازجمله ایتالیا که مثلا شهر ونیز را ثبت کرد که دهها اثر در داخل خود دارد.
وطندوست گفت: البته آن غفلت ۲۴ ساله دلایل متعددی داشت، از جمله جنگ، ولی غافل هم بودیم. در سال ۱۳۸۲ با آمدن آقای بهشتی روح تازهای در ثبت دمیده شد و تخت سلیمان اثری بود که در آن سال اجلاس پاریس ثبت شد و از آن سال به بعد در این حوزه فعال بودیم.
این پژوهشگر میراث فرهنگی افزود: در سال ۱۹۷۹ میلادی یونسکو و کمیته میراث جهانی محدودیتی برای ثبت آثار ایجاد کردند و کشورها را از معرفی تعداد بیشتری آثار منع کردند و قرار شد هر کشور دو اثر ثبت کند تا اکنون که سهمیه هر کشور به یک اثر در سال رسیده است.
او در ادامه اظهاراتش به برخی شبههها و ابهامهای مطرح شده درباره ثبت آثار پرداخت و اظهار کرد: گاهی این شبهه پیش میآید که با آمدن ارزیاب یونسکو بخش عمده مشکل پرونده حل میشود، درحالیکه این طور نیست و فرایند ثبت بسیار طولانی است و در نهایت کمیته میراث جهانی باید درباره آن تصمیم بگیرد. یک عبارتی را در کمیته میراث جهانی به کار میبرند که به آن ۵C گفته میشود که مقصود ثبت را تا حدود زیادی در دنیا مشخص میکند که حفظ اعتبار و مورد قبول بودن کنوانسیون از جمله آن است؛ چرا که اعتبار کنوانسیون در برخی موارد زیر سوال رفته است. برخی از آثاری که ثبت شدهاند و تعدادشان به بیش از یکهزار اثر میرسد، دارای ارزش برجسته جهانی نبودهاند، اما ثبت شدهاند و برخی دیگر دارای ارزش برجسته جهانی بودهاند، ولی به دلایلی ثبت نشدهاند، از همین رو اعتبار کنوانسیون زیر سؤال رفته که در تلاش برای بازگردان و محافظت از آن است.
رئیس گروه حفاظت و مرمت ایکوم یادآور شد: اطمینان، ظرفیتسازی و افزایش آگاهی و ایجاد ارتباط بین جامعه جهانی از طریق ثبت و کمک به اعتلای جوامع محلی از دیگر اهداف اصلی کمیته میراث جهانی در ثبت آثار است.
سهم ایران از ثبتهای جهانی چقدر است؟
او سپس درباره وضعیت جهانی ایران در ثبت آثار اظهار کرد: تا امروز نزدیک به ۱۱۹۹ اثر ثبت جهانی شدهاند که سهم قاره آفریقا درحالیکه ۳۶ کشور به ثبت آثارشان اقدام کردهاند ۸.۹ درصد بوده است. کشورهای عرب نیز با ثبت ۸۴ اثر سهمشان ۷.۷۶ درصد بوده، سهم آسیا و پاسیفیک، که ایران هم جزء این منطقه است، با ثبت ۲۰۵ اثر فرهنگی، ۷۲ طبیعی و ۱۲ اثر مختلط، ۲۴ درصد بوده و اروپا و آمریکای شمالی نیز با ثبت ۴۶۵ اثر ۴۷ درصد سهم داشته و آمریکای لاتین نیز ۱۴۹ اثر را ثبت کرده است که بیشترین سهم آثار ثبت جهانیشده به اروپا و آمریکا تعلق دارد. کشورهای این دو منطقه در سالهایی که یونسکو محدودیتی نداشت تا جایی که توانستند آثارشان را ثبت کردند و ما جا ماندیم، درحالیکه ایران جزء کشورهای اصلی حوزه میراث فرهنگی در دنیاست و از جهت کمی شاید نخستین باشد، اما سهم ما در میراث جهانی بسیار بسیار اندک است، درحالیکه باید در خط اول میبودیم.
وطندوست گفت: ما اگر در آن ۲۴ سال بافت تاریخی شهرهای کاشان، اصفهان و بسیاری از آثار را ثبت میکردیم بسیاری از مشکلات امروز را نداشتیم. اکنون باید تلاشمان را بیشتر کنیم و به سمت ثبت آثار زنجیرهای برویم، با این رویه تعداد آثار بیشتری را میتوانیم ثبت کنیم و تحت حفاظت قانونی قرار دهیم و به عنوان مقصد پژوهشی و گردشگری جهان قرار دهیم.
سابقه سفر و ایستگاههای بینراهی در ایران به ۲۵۰۰ سال میرسد
جبرئیل نوکنده ـ باستانشناس و مدیر موزه ملی ایران ـ نیز در این نشست با قدردانی از تمام کسانی که در تدوین و ثبت پرونده کاروانسراهای ایرانی نقش داشتند، گفت: تقارن ثبت کاروانسراهای ایرانی با ورود الواح باروی تخت جمشید مناسب بود؛ چراکه در اسناد و الواح باروی تخت جمشید متنهایی را میبینید که درباره ایستگاههای بینراهی، هزینه سفر و مواجب چهارپایان است. این اطلاعات نشان میدهد موضوع مسافرت و کاروانسرا در ایران بیش از ۲۵۰۰ سال سابقه دارد؛ اینکه چرا با این سابقه در گردشگری فعال نیستیم محل پرسش است.
این باستانشناس همچنین متذکر شد با ثبت کاروانسراهای ایرانی فقط به مرمت کالبد آنها بسنده نشود و برای هر یک از آنها به عنوان یک سایت موزه برنامه داشته باشیم
نوکنده افزود: ما یکبیستم کاروانسراها را در فهرست میراث جهانی ثبت کردهایم که مشتی از خروار است، باید برای بقیه هم برنامه داشته باشیم.
او این پرسشها را مطرح کرد که اگر آقای «ولفرام کلایس» از موسسه باستانشناسی آلمان در تهران و مرحوم «محمدیوسف کیانی» کتاب کاروانسراهای ایران را چاپ نمیکردند و ارتباطی با این مؤسسه نداشتیم، اطلاعات کاروانسراها چگونه به دست میآمد؟ آیا بعد از آن ما به اندازه آن کتاب، اطلاعات کاروانسراها را جمعآوری کرده بودیم؟ آیا نباید روابطمان را با مراکز آموزشی و دانشی جهان حفظ کنیم؟ و در ادامه تاکید کرد: ما حتما باید با مؤسسههای تحقیقاتی دنیا ارتباط برقرار کنیم. آنها سنگرهای ما هستند. آنها را از دست ندهیم.
در اجلاس یونسکو با نام «ایرانی» در کنار کاروانسرا مشکل داشتند
مصطفی پورعلی، مدیرکل پیشین دفتر ثبت آثار در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ـ، که به همراه هیأت ایران در اجلاس یونسکو در ریاض حضور داشت، در این نشست گفت: موضوع ثبتهای جهانی خوب یا بد، عرصه رقابت بینالمللی است و موضوعیت کشورها صرفا فنی و فرهنگی نیست، در همین اجلاس دعوای روسیه و اوکراین بر سر ثبت شهر «اودسا» از همین دست بود. از این بابت هم ثبت جهانی پرونده کاروانسراهای ایرانی حائز اهمیت است؛ چرا که نام ایرانی در کنار کاروانسراها برای بسیاری از اعضای کمیته میراث جهانی و حتی ایکوموس محل سوال بود، با اینکه ما پاسخهای مکتوب داده بودیم، اما قانع نشده بودند و این سوال در جریان بررسی پرونده مطرح بود.
او این نکته را هم یادآور شد که هر یک از کاروانسراهایی که در این فهرست ثبت جهانی شدهاند وجود یک راه باستانی را گواهی میدهند؛ راهی که شاید امروزه وجود نداشته باشد، مثل کاروانسرای مرنجاب.
بعضی از کاروانسراها محل تجمع معتادان، ندامتگاه و زندان شدهاند
سپس، علیرضا ایزدی ـ مدیرکل دفتر ثبت آثار که تا پیش از مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اصفهان بود، گفت: بخشی از این کاروانسراها تا ۱۵ سال پیش، زندان و ندامتگاه و یا مثل کاروانسرای انوشیروان در اصفهان، محل تجمع معتادان بودند.
او همچنین بر ضرورت توجه به حریم آثار، استفاده از تکنولوژی و پژوهش در جریان ثبتهای جهانی تاکید کرد و گفت: اگر دنبال ثبت بدون حریم باشیم، با چالش بزرگی روبهرو میشویم. از طرفی، ثبت باید موجبات نشاط ملی و اجتماعی را پدید آورد.
پرونده «ماسوله» بد نیست
محمدحسن طالبیان ـ معاون پیشین میراث فرهنگی ـ از تلاشگران دو پرونده کاروانسرا و ماسوله قدردانی کرد و گفت: از سال ۹۷ برای پرونده کاروانسراها تلاش زیاد شبانهروزی شد. درباره ماسوله هم اینگونه بود. پرونده ماسوله اصلا بد نیست، پرونده درستی است. به هر حال منظر فرهنگی پرچالش است و ثبت آن پیچیده میشود و درک آن برای خیلیها سخت است. خاطرم هست هنگام ثبت منظر فرهنگی میمند، هر کاری میکردیم نمیپذیرفتند. ارزیاب این بخش یک اروپایی بود که به هیچوجه زیر بار نمیرفت. مجبور شدیم با کشورهای بیابانی و کویری صحبت کنیم تا آنها را متقاعد کنیم که منظر شهرهای بیابانی با اروپا متفاوت است. درباره ثبت منظر فرهنگی محور ساسانی فارس هم این وضعیت را داشتیم.
او نیز با اشاره به عقب افتادن ایران از ثبت جهانی اظهار کرد: شاید لازم بود آن اوایل به جای تخت جمشید و میدان نقش جهان که ثبت جهانی آنها اظهرمن الشمس است، شهرهای تاریخی را در فهرست قرار میدادیم تا با نابودی مشهد و مشکلات شیراز و کاشان مواجه نمیشدیم؛ چرا که پس از ثبت مسئولیت حفاظت چندبرابر میشود.
طالبیان ادامه داد: با وجود عقبماندگی ۲۴ ساله ایران در ثبت جهانی، سراغ پروندههای زنجیرهای رفتیم. تهیه این پروندهها زحمت زیادی دارد، کار یکی دو نفر نیست، دهها و صدها نفر پشت این پروندهها هستند که خیلیهایشان بیمار میشوند.
معاون پیشین میراث فرهنگی در عین حال معتقد است ایران در ثبت جهانی موفق بوده و تقریبا پروندههایش در یونسکو ثبت شده است.
چرا فقط ۵۴ کاروانسرای ایران ثبت جهانی شد؟
او با اشاره به پرونده کاروانسراهای ایرانی درباره دلیل انتخاب ۵۶ کاروانسرا از میان ۷۰۰ کاروانسرا برای ثبت در فهرست میراث جهانی، گفت: ۵۶ کاروانسرا از بین ۲۵۰ کاروانسرا انتخاب شدند که ۵۴ کاروانسرا ثبت شد. دلیل انتخاب این بود که باید دارای اصالت، پالایششده و دارای مدیریت باشند. در زمان جمعآوری اطلاعات این کاروانسراها برخی از استانها یا کاروانسرا نداشتند، یا اطلاعاتی را ارائه نکردند و یا اطلاعات ضعیفی داشتند، به هر حال ۲۴ استان آثاری را در این باره معرفی کردند. این کاروانسراهای در سراسر ایران هستند و این پرونده به وسعت ایران است.
طالبیان گفت: بیشتر این کاروانسراها جامعترین، کاملترین و مدیریتشدهترین بودند، البته تعدادی از آنها هم وضعیت خوبی نداشتند و برخی هم رهاشده بودند و بعضی هم در اختیار بخش خصوصی بودند، مثلا کاروانسرای افضل در شوشتر که قبلاً دیده بودم وضعیت بسیار خوبی داشت، اما با تغییر کاربری، تغییرات زیادی کرده بود. زمانی که ارزیاب یونسکو میخواست این کاروانسرا را ببیند شبانه آن را اصلاح کردیم و زوائد را حذف کردیم، که امیدواریم دیگر برنگشته باشد.
معاون پیشین میراث فرهنگی افزود: سوال این بود وقتی این کاروانسراها را تغییر میدادند میراث فرهنگی کجا بود؟ چطور نظارت کرده بودند؟ هنگام ارزیابی این کاروانسراها، مسأله استفاده از سیمان معضلی شده بود. یا بهرهبردار کاروانسرای «یام» که از فهرست میراث جهانی خارج شد، میگفت که مردم به او معترض شدهاند و او را مقصر خروج این کاروانسرا میدانند، درحالی که مشکل بهرهبردار نیست، میراث فرهنگی است که اجازه بازسازی کاروانسرا را به آن شکل داده است.
او سپس تاکید کرد: با وجود ثبت ۵۴ کاروانسرا در فهرست میراث جهانی، اما باید حواسمان به باقی کاروانسراها هم باشد و به کل آنها رسیدگی شود و پایگاه آن برای تمام کاروانسراهای ایران باشد.
طالبیان همچنین اشارهای به پرونده راهآهن ایران داشت که ۱۴۰۰ کیلومتر از آن ثبت جهانی شده است و گفت: آن زمان هم مثل کاروانسراها با مشکلاتی روبهرو بودیم، راهآهن در بخشهایی از میان سایتهای زباله عبور میکند و مسافران زبالههایشان را از داخل قطار روی ریل میریزند و کسی نیست که آنها را جمع کند، وقتی ارزیاب یونسکو برای بررسی وضعیت راهآهن ایران آمده بود باید همه را بسیج میکردیم که راهآهن را پاک کنند.
۲۴ سال عقب ماندیم چون فکرمان غلط بود
حسن کریمیان، عضو هیأت امنای پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری نیز در ادامه این نشست یک خاطره تعریف کرد و گفت: در دانشگاه منچستر یک سخنرانی درباره شهرهای ایران داشتم که یک خانم هم درباره گلهای مقبره شکسپیر مقالهای ارائه کرد. من وقتی تصاویر شهرهای چندهزار ساله ایران را نشان میدادم خیلیها در آن جمع متعجب شده بودند و میگفتند این شهرها ماکت هستند، یک ایرانی متعصب در جلسه بود که معترض شد و به جمع جواب داد که اینها واقعی است، بعدا که با ایشان صحبت کردم گفتم باید به اینها آفرین گفت که از تزیینات کوچک مقبره شکسپیر یک مقاله درآوردهاند و بعد همان را ثبت جهانی میکنند. ما ۲۴ سال عقب بودیم ولی ما کجا بودیم؟ بودیم، ولی زیرساخت فکریمان غلط بود، چون فکر میکردند ثبت جهانی یعنی محدودیت.