چند روزی از تحلیل به نظر مغرضانه نشریه اکونومیست در رابطه با پوتین و شرایط او پس از شورش واگنر می گذرد؛ اکونومیست در این نوشته، صراحتا از ضعف پوتین و ارتش روسیه در مواجهه با شورش گروه شبه نظامی واگنر که ریاستش بر عهده یوگنی پریگوژین است، سخن می گوید؛ هرچندکه عده ای معتقدند بی اعتمادی پوتین به ارتشش، موجب این جنگ داخلی چند روزه در بزرگترین کشور دنیا شده است.
گویی او عده ای از پیمانکاران نظامی خصوصی را گماشته تا با ارتکابات جنگی، کار او برای پاکسازی ارتش را راحت تر کنند. عقیده ای که به نظر چندان محتمل نمی رسد؛ چراکه این اقدام، درکنار شعله های جنگ با اوکراین، بحران های اقتصادی، فساد و رکود اقتصادی، بازی را تنها برای حاکم کاخ کرملین سخت تر کرده است.
از آن زمانی که پوتین گمان می کرد جنگ اوکراین قرار است در کمتراز دو هفته خاتمه باید، بیش از 16 ماه است که می گذرد! شورش واگنر نیز، تنها شلوغی و عدم تمرکز در ارتش روسیه را به مردم اثبات کرد و احتمال پیروز نبودن روسیه در جنگ اوکراین را، در ذهن و مغز آنها، قوی تر کرد. قدرت رهبری پوتین نه تنها در میان مردم بلکه در جامعه جهانی زیر سوال رفته و شرایط آنها در جنگ را وخیم تر کرده است.
البته این شرایط درحالی است که پریگوژین به بلاروس تبعید شده و نیروهای واگنر نیز قرار است به پایگاه های خود برگردند. اما امروز موضوع نه تنها شورش بخشی از ارتش روسیه، بلکه تاثیر این اتفاق بر دیگر سربازانی است که قرار بود تا جانشان را برای دفاع از روسیه فدا کند؛ اما متوجه وجود دایره فسادی شدند که شورش پریگوژین، شاید بخش کوچکی از آن باشد.
نشریه اکونومیست معقتد است شرایط ملتهب روسیه، فرصتی طلایی برای اوکراین و زلنسکی است؛ موقعیتی برای بازپس گیری مناطق تصرف شده از روسیه و تغییر جو جهانی برعلیه روسیه و پوتین! زلنسکی که روزی به دنبال کمک انگلیسی ها برای غلبه به روسیه بود، امروز ارتشی را رهبری می کند که به عقیده بسیاری از سیاسیون، تنها چند قدم با پیروزی فاصله دارد. پوتین تلاش داشت به اروپا ثابت کند حمایتشان از اوکراین اتلاف وقت و هزینه است؛ اما گویی انگار تمام تلاش او برای اثبات این موضوع، کمانه کرده و به سوی ارتش خودش برگشته است.
اکونومیست معتقد است پوتین تحقیر شده است؛ تمام ابهتش در عرصه جهانی فرو ریخته و از آن حاکم بلامنازع که از سوارکاری تا شنا و جنگ آوری، نمونه ای در روسیه ندارد، به یک بازنده تبدیل شده است. پوتین عملا نتوانست امنیت کشورش را در دو آزمون مهم تامین کند؛ شورش واگنر و جنگ اوکراین! به نظر می رسد او وفاداری مردمش را نیز از دست داده.
پوتین در این نقطه تنها دو راه دارد؛ اول آنکه شروع به پاکسازی بدنه ارتش و دولت کند و دوم اینکه منفعلانه و بدون هیچ اقدام اضافی به مسیر خود ادامه دهد. او در وضعیت دشواری است؛ چراکه با انتخاب هرکدام از این راه ها، بخشی از اعتبار و میزان اقبال عمومی خود در میان ارتش و مردم را از دست خواهد داد. میزان خشمی که در سخنرانی های اخیر او دیده می شود نیز، تا به قبل از این سابقه نداشته! هرچند که نشریه اکونومیست، فرضیه ای از انتخاب پوتین ارائه نکرد؛ اما به نظر می رسد نه تنها اکونومیست، بلکه تمام مردم جهان، منتظر حرکت بعدی قدرتمندترین مرد جهان؛ ولادیمیر پوتین هستند!