در این سرزمین عجیب هر فرد و هر نهادی برای خودش فعالیت میکند و کاری ندارد که این کارش با آداب مملکتداری و ادب اداره کشور سازگاری دارد یا نه. یک روز میشنویم که مدیران وزارت جهادکشاورزی میخواهند علیه مرغداران جهاد واردات راه بیندازند و این را با صدای بلند هم به اطلاع افکار عمومی میرسانند. دیروز خبر رسید کارخانه داروگر پس از ۱۰۰ سال فعالیت دیگر فعالیت نخواهد کرد و به صف ارج و جنرال پیوسته است.
روز دیگر میخوانیم ایران میخواهد کار تولید نفت و گازش را به روسیهای بدهد که پیش از این خیانتش به نفت ایران را اثبات کرده است. یا در خبرها میخوانیم دو سال پس از فعالیت دولت سیزدهم هنوز برای مدیریت عاملی منطقه آزاد کیش فرد متخصص و امین یافت نشده است. روز دیگر میخوانیم وزارت صمت از طریق سازمان وابسته خود قیمت اتومبیل را تعیین کرد و… این سرزمین عجایب نیست؟ تازهترین خبر اما دو شاخ بر سر هر آدم دلسوز به این مرز و بوم برمیافرازد. خبر این است که استاندار مازندران گفته است: تفاهمنامه خرید برنجهای دپوشده سال گذشته میان استانداری مازندران و انجمن تولید و تامینکنندگان برنج ایران با هدف خرید همه برنجهای مانده از فصل شالی گذشته با قیمت متعادل امضا شد.
استانداری مازندران برای چه و با کدام منطق اقتصادی وارد کار فروش برنج شده است و از این فعالیت کدام هدف را دنبال میکند؟ به نظر نمیرسد استانداری مازندران برنجکار باشد و هیچ سندی هم در دست نیست که برنجکاران مازندران به استاندار وکالت داده باشند از سوی آنها با یک انجمن عجیب و غریب به نام انجمن تولیدکنندگان و تامینکنندگان برنج قرارداد امضا کند. اگر این انجمن برنج به تولیدکنندگان تعلق دارد چرا میرود با استاندار مازندران قرارداد میبندد و نمیرود با فروشگاههای بزرگ زنجیرهای قرارداد ببندد و چرا برنج مازاد را صادر نمیکند. بیشتر به نظر میرسد این انجمن از سوی واردکنندگان تاسیس شده است که در این صورت چرا باید با استاندار مازندران قرارداد بسته است. آیا این انجمن که تامینکننده است که واردات نیز میتواند زیرمجموعه آن باشد، میتواند منافع دهقانان خردهپای برنجکار را تامین کند؟ بدیهی است چنین اتفاقی نمیافتد و چنین قراردادی به نفع کشاورزان و به زیان واردکنندگان رخ نمیدهد.
ساعت 24