علیرضا خسروی ـ کارشناس میراثفرهنگی سیستان و بلوچستان ـ درباره آیین «رمضانخوانی» یا «رمضونیکه» به ایران اکونومیست گفت: این مراسم با چارچوب و شکل خاصی در ماه رمضان اجرا میشده است. در این مراسم گروهی از بزرگان روستا جمع میشدند و به در خانهها میرفتند و ترانههایی که اشعاری در وصف ماه رمضان داشت، میخواندند. شعرهای رمضانخوانی در برخی از کتابها چاپ شده است، به عنوان مثال در کتاب «مردمشناسی محمد اعظم سیستانی» این اشعار گردآوری شده است.
«رِمَضو الله الله/ رِمَضو رمضو الله/ خوش نوم خدا، ماه رمضان آمد مهمان خانههایتان کنید/ خروس یک ساله را برایش قربانی کنید، خروس یک ساله که در برابر عظمت این ماه هدیهای ناقابل است/گاو و گوساله را برایش قربانی کنید» نمونهای از اشعاری است که به گفته این کارشناس میراث فرهنگی، در مراسم رمضانخوانی به زبان محلی خوانده میشود.
خسروی ادامه داد: شعر «رمضانخوانی» برای هر خانه ممکن بود که متفاوت باشد و بسته به موقعیت خانۀ مورد نظر، ابیاتی را به شعر اضافه میکردند، مثلا اگر خانه، پسر دمبخت داشت، شعری در وصف دامادی او خوانده میشد. اهالی خانهها نیز هدیههایی به گروه رمضانخوان پیشکش میکردند. یکی از افراد گروه نیز «جُلیکش» نام داشت که هدایا و نذریهای مردم را جمعآوری میکرد. این هدایا معمولا بین نیازمندان توزیع میشود.
به گفته او، کلهقند، خرما، گندم و جو از اقلامی بود که در گذشته به «جولیکش» داده میشد، اما این روزها بیشتر پول یا شیرینی جمعآوری میشود. از گذشته تا امروز هم اگر خانوادهای نمیتوانست هدیهای پیشکش کند کاسه آبی به رمضانخوانها میداد که نشانه سرزندگی و تازگی است.
کارشناس میراثفرهنگی سیستان و بلوچستان درباره ماهیت «رمضونیکه» گفت: در باورهای اسلامی ماه رمضان ماه مهمانی خداست، اما مردم سیستان و بلوچستان بر این باورند رمضان نام خوش خداست و با فرارسیدن رمضان، باید آنها میزبان رمضان باشند و به پیشواز آن بروند. بنابراین با آیین رمضونیکه یا رمضانخوانی به استقبال این ماه مبارک میروند تا آن را مهمان خانههایشان کنند و این ریشه در مهماننوازی مردم این خطه دارد.
او ادامه داد: البته آیین «رمضانخوانی» این روزها کمرنگ شده و شاید فقط در چند شب آن هم تا قبل از نوزدهم ماه مبارک رمضان اجرا شود.
خسروی با بیان اینکه «سحرخوانی» نیز از آیینهای دیگر سیستانیها در ماه رمضان بوده است، گفت: در گذشته پیدا کردن زمان سحری برای مردم دشوار بوده است، مُلا یا بزرگ دِه از طریق ستارهها زمان سحر را تشخیص میداد و با خواندن اشعار یا آیات قرآن روی پشتبام مردم را از مان سحر مطلع میکرد تا مردم بیدار شوند تا قبل از اذان سحری بخورند. یا گاهی عدهای با طبل به کوچهها میرفتند تا مردم را بیدار کنند.
او ادامه داد: یکی دیگر از روشهای تشخیص سحر از طریق دیوارهای کاهگلی خانهها بود، مُلای دِه هر زمان که میتوانست در تاریکی شب کاهگلها دیوارها را ببیند، یعنی هنگام سحر بوده و آسمان کمی روشن شده است و شروع به «سحرخوانی» میکرد.
خسروی گفت: امروز هم با آمدن تلویزیون و رادیو دیگر مراسم «سحرخوانی» اجرا نمیشود، اما به دلیل اهمیت برگزاری آن در گذشته و یادآوری این رویداد خاص که برای پاسداشت «سحر» برگزار میشد، در فهرست آثار ناملموس به ثبت رسیده است.