هانی رستگاران ـ مسؤول ثبت آثار و حرایم میراث ملی استان سمنان ـ درباره آیینهای نوروزی این استان به ایران اکونومیست گفت: «نوروزخوانی»،از جمله رسمهای مرسوم در شهرستان دامغان استان سمنان است. در دامغان «نوروزخوانی» از گذشته تاکنون رواج داشته و نوروزخوانان از اواسط اسفندماه برای نوید سال نو به دیگر نقاط این شهرستان میرفتند تا آمدن بهار را مژده بدهند. نوروزخوان در حالیکه چوبی به دست داشته به همراه فردی که «پَس خوان» و یا «کیسهدار» نامیده میشود، به درِ خانه اهالی رفته، با چوب خود به در خانه زده و داخل میشود. این افراد با خواندن اشعاری در وصف بهار و حضرت علی(ع) و همچنین صاحبخانه، مژده سال نو و بهار را میدهند. صاحبخانه نیز هدایایی چون شکر،برنج،شیرینی، پول و… به آنها تقدیم میکند و «کیسهدار» هدایا را درون کسیه خود میریزد. «نوروزخوانی» در مکان خاصی انجام نمیشود و مرسوم است که «نوروزخوانان» به صورت دورهگردی در محلههای مختلف این کار را انجام دهند. قدمت «نوروزخوانی» در شهرستان دامغان به بیش از ۳۰۰ سال میرسد و بنا به گفته آقای سیدحسین حسینی ـ «نوروزخوان» روستای حسنآباد در دامغان ـ اجداد او از چهار نسل قبل نوروزخوانی میکردند.
مسؤول ثبت آثار و حرایم میراث ملی استان سمنان، در ادامه دیگر رسمهای نوروزی استان سمنان را به این شرح توضیح داد:
«هفتسین» و تحویل سال نو در جای جای سمنان
سفره «هفتسین» یکی از اقلام مهم نوروز در شهرستان شاهرود است و علاوهبر هفتسینِ مرسوم ( سیب، سمنو، سماق، سنجد، سیر، سبزه و سکه)، شاهرودیها نقل، گلاب، آب، ماهی، میوه و شیرینی روی سفره میگذارند. همچنین در شاهرود روی ظرف نقل، یک نارنج میگذارند. سپس روز سیزدهبهدر نارنج را نصف میکنند و آب آن را در چای میچکانند و تمام اعضا خانواده از آن مینوشند.
به هنگام تحویل سال نو، زنان شاهرودی و بسطامی به نیت سفیدی، شیر میجوشانند و برخی نیز آش رشته میپزند تا رشتۀ کار همسرانشان پربار باشد و گرهای در کار نداشته باشند. خانوادههای سنتی شاهرودی نیز در شب عید رشته پلو درست میکنند و قبل از تحویل سال نو پدر یا پدربزرگ خانواده پول در قرآن میگذارد و پس از تحویل سال نو به تمام اعضا خانواده از آن پول به عنوان «دستلاف» (عیدی) هدیه میدهد.
همچنین رسم است مرد خانواده پیش از تحویل سال نو به مسجد میرود و آب دعا را که حاوی زعفران است به عنوان تبرک به خانه میبرد. با مقداری از آب، چای درست کرده و بقیه را به نیت رفع نحسی، غم و نکبت، روی سر یکدیگر میپاشند.
عربهای مقیم شاهرود به مدت یک هفته، سفره «هفتسین» را پهن کرده و سپس آن را جمع میکنند، این در حالی است که در بسطام سفره «هفتسین» را پس از تحویل سال جدید جمع میکنند،ولی در قدیم این سفره تا سیزده نوروز در اتاق مهمانی پهن بود و امروز هم آب، گلاب و میوۀ سفره را در گوشه اتاق میگذارند. در شهرستان «کلاته خیج»، سفره هفت سین به مدت سیزده روز در اتاق پذیرایی پهن میماند و در «بیارجمند» به مدت سه روز سفره هفتسین را پهن نگه میدارند و میوه، قرآن، آب، ماهی و شیرینی را روی طاقچه قرار میدهند. در «دهملا» نیز فقط روز اول عید، سفره پهن است و در «محمدآباد پل ابریشم» روی سفره، آب، گلاب، چراغ، اسپند و کلوچه نیز میگذارند.
در سمنان به هنگام تحویل سال نو، همه اعضا خانواده در خانههای خود گردهم میآیند و دور سفره «هفتسین» مینشینند و شمع و چراغ روشن میکنند. در دل، نیت خیر میکنند و به وسایل روی سفره چشم میدوزند. در گذشته، در شاهرود و بسطام یک نفر زمان تحویل سال تیر شلیک میکرد، اما امروزه همه از طریق رادیو و تلویزیون متوجه زمان تحویل سال نو میشوند.
«شگون»، نوروز را شادباش میگوید
همچنین از قدیم چنین رسم بوده که پس از تحویل سال نو، شخصی گشادهرو، خوشقدم و نیکزبان در حالیکه آب، قرآن و سبزه در دست داشت وارد اتاق میشده و نوروز را شادباش میگفت. این فرد را که در اصطلاح «شگون» میگفتند، زنان خانه قبل از فرا رسیدن سال جدید از طریق استخاره انتخاب میکردند. این فرد یا از اعضا خانواده بود یا یکی از آشنایان نزدیک. در بسطام درون سینی، آب، سبزه، قرآن، گلاب، شمع و یک کوزه شیر میگذارند و شگون با دست گرفتن سینی به اتاق میآید و آب بر سر و روی افراد خانواده میپاشد. صاحبخانه پول یا کادویی به «شگون» میدهد.
به هنگام تحویل سال نو در شاهرود در بعضی از خانوادههای سنتی مرسوم است که یکی از آنان به محل سرچشمه شاهرود رفته و کوزه آبی پر میکند و با کوزه آب وارد خانه میشود و آب را بر سر و روی اهالی خانه میپاشد.
همچنین اهالی دامغان چنین میپندارند که به هنگام تحویل سال در هر کجا باشند تا آخر سال حضور در آن مکان برایشان آسان خواهد شد، از این رو برخی از آنان زمان تحویل سال در کنار خانواده حضور مییابند و برخی دیگر به زیارتگاهها و امامزادگان معصوم میروند. در «ریآباد» افراد مسن به هنگام تحویل سال به امامزاده محل میروند و با دعا و نیایش در این جایگاه سال جدید را آغاز میکنند.
رسم هدیه دادن و هدیه گرفتن در ایام نوروز میان مردم سمنان بیش از پیش معمول است. پدر و مادرها به فرزندان، نوعروسان و تازه دامادان خود به عنوان عیدی پول یا کادو میدهند. تا چندی پیش عیدی کودکان بیشتر تخم مرغ رنگ شده، نخودچی، اسباب بازی و … بوده است.
بازیهای نوروزی و آیین «چوب بازی»
از دیگر آیینهای نوروزی بازیهای محلی است که در ایام نوروز توسط کودکان و جوانان اجرا میشود. از مهمترین این بازیها تخم مرغ جنگی و گردوبازی است. در گذشته در شهر شاهرود بچهها بازیهایی چون خرجستنک، کُبدی، ماتو ماتو، قوق چو، بتراش بتراش و شیرآجیر باش در تعطیلات نوروز انجام میدادند.
رقص «چوب بازی» نیز از بازیهایی است که در روزهای عید، خصوصا عید نوروز انجام میشود. «چوب بازی» بازی حماسی در بین مردان محلی و عشایری است. این رقص در بیشتر مناطق ایران به شکلهای گوناگون اجرا میشود و در آن، ساز و نواهای خاصی استفاده میشود. مردها با رزمآوری در این میدان تواناییها و مهارت خود را به دیگران ثابت میکنند و شور و هیجان زیادی را به تماشاگران منتقل میکنند.
رقص «چوب بازی» بیشتر جنبه شادی و نشاط دارد و در این بازی جوان و پیر که نسبت به این بازی آگاهی دارند میتوانند شرکت کنند. این مراسم در زمین هموار و صاف، همراه با ساز و نواهای سنتی «سُرنا» و «دهل» آغاز میشود و سپس چوببازها به صورت یک لنگه پا و چوب به دست وارد میدان میشوند. رقص آنها به حرکت درآوردن و هماهنگ کردن اندامهای بدن همراه موسیقی است و حمله و دفاع در مقابل ضربات چوب همدیگر ادامه پیدا میکند. تماشاگران نیز با داد و فریادها و بیان جمله (یادش بده) روحیه فرد چوب زن را برای حمله بالا میبرند. بخش دیگری که این نمایش را جذابتر میکند آن است که افراد به هر نحوی که میتوانند با چوبها رقص انجام میدهند و انعطافپذیری بالا را در این بازی به نمایش میگذارند. علاوهبر این، «چوب بازی» یک جنگ نمادین است که با رو در رو قرار گرفتن جوانان طایفهها، نسبت به هم برتری میجویند، بیآنکه متحمل خسارت یا تلفاتی شوند. در حقیقت این رسم از روستای حسن آباد سمنان شکل گرفته، ولی با توسعه و اشتیاق مردم، روستاهای دلازیان، محمودآباد، رکنآباد، خیرآباد و کلاء نیز به آن آگاهی دارند و در تمام جشنها واعیاد آن را اجرا میکنند.
آیین چوب بازی حسنآبادی به منظور شور و نشاط در بین مردم و احیای سنتهای قدیمی، زنده نگه داشتن فرهنگ و آیین و رسوم گذشتگان این مرز بوم و منتقل کردن آن به نسلهای آینده اجرا میشود تا از دلخوشیهای قدیم خود تنها یاد نکند و زنده آنها را لمس کند. به این منظور آیین «رقص چوب» یا «چوب بازی» به شماره ۲۶۴۹ در تاریخ ۱۷ اسفند سال ۱۴۰۰ در فهرست آثار میراث ناملموس به ثبت رسیده است.
«سیزدهبهدر» و آیینهای آن در سمنان
«سیزدهبهدر» روز پایانی جشنهای نوروزی است. در این روز سمنانیها بنا بر رسمی کهن از خانهها بیرون رفته و به دشت، صحرا و دامن طبیعت میروند تا آخرین روز ایام نوروز را در دل طبیعت و در کنار سبزه و آب روان و چشمهها به شادی و خوشی بگذرانند. در شاهرود خانوادهها معمولاً به باغهای اطراف شهر میروند و بیشتر «شنگی پلو» (غذای محلی) و «آش کشمش، نخود و لپه» میپزند.
در قدیم، زنان نازا در حالیکه بچهای در آغوش داشتند از سوراخ میان چنار سوختۀ بزرگ شهر به نیت بچهدار شدن رد میشدند و میگفتند «سیزدهبهدر سال دیگر بچه بغل». همچنین به شاخههای پایین درخت به نیت بچهدار شدن خود گهواره پارچهای میبستند.
عربهای مقیم شاهرود نیز در این روز به باغهای اطراف شهر میروند و غذای «مـَطبَگ» (نوعی غذایی محلی) را میپزند. جوانان نیز بازی میکنند. همچنین اهالی این شهرستان در سمنان سبزه سال را با خود به دشت و صحرا میبرند و در آب روان جوی یا رودخانه میاندازند. در «محمدآباد پل ابریشم» دخترها سبزه را به پشتبام خانه میاندازند. در گذشته، در بسطام زنها رنگ سبز طبیعی را در این روز جوشانده و برای زیبایی به ابروهایشان میکشیدند و بهترین لباسشان را میپوشیدند. برای رفع نحسی روز سیزده سوار الاغی میشدند و از کنار برج و باروی قدیمی شهر رد میشدند به این نیت که ستاره قمر در عقرب نباشد و نحسی از بین برود.
از رفتارهای آیینی دختران و زنان نیز در روز سیزدهبهدر، رسم بختگشایی است. در این روز، در هر شهر و دیاری دختران دمبخت برای گشودن بخت خود و رفتن به خانه شوهر اعمالی را انجام میدهند که به باورهای سنتی رایج در فرهنگشان مربوط میشود. سبزه گره زدن یکی از رایجترین این آداب در این روز است. دختران سبزه سفره یا سبزه روییده در بیابان را به نیت بختگشایی گره میزنند. در «محمدآباد پل ابریشم» و «فرومد» هفت عدد سنگ به پشت سرشان میاندازند و هنگام پرتاب سنگ چنین میگویند: «سیزده را به در کردیم، سوار خر کردیم، از قلعه به در کردیم» و یا میخواندند: «۱۳ برو ۱۴ بیا، غم برو شادی بیا، محنت برو، روزی بیا». در «فرومد» زنان مقداری یونجه میچینند و با آن برای شامِ سیزده غذا میپزند.