به گزارش ایران اکونومیست، در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: یکی از مسائلی که در مقایسه میان دو فیلسوف اخلاق در حوزه غرب و شرق (رابرت آدامز و علامه طباطبائی) میتواند مورد توجه قرار گیرد، تفاوت میان اخلاق فردگرایانه و اخلاق اجتماعی است. آنچه بیشتر در تاریخ تفکر و اندیشه دینی در میان اکثر علمای دینی مطرح بوده است، اخلاق فردی و توجه به تقویت اخلاق فردی از طریق تزکیه نفس و ریاضت شخصی بوده است. تورقی در کتابهای اخلاقی در تاریخ اسلام همین نکته را آشکار میسازد که غلبه اخلاق دینی در تاریخ اسلام، اخلاق فردی و تقویت قوای اخلاقی در فرد بوده است و به همین نسبت باوجود ابعاد مبرز اجتماعی اسلام، اخلاق اجتماعی و اخلاق به عنوان یک امر اجتماعی در این ادبیات شکل کمرنگتری به خود یافته است.
علی رغم این سیره که در تفکر اخلاقی اسلام جریان داشته است، آنچه در اندیشه اخلاقی علامه طباطبایی خصوصا آنچه در اعتباریات ایشان به آن توجه ویژه شده است، بحث اجتماع و شکلگیری امر اخلاقی در درون جامعه است. ایشان در آغاز بحث اعتباریات، مبنای تقسیم امر اعتباری را اعتباری قبل از اجتماع میداند بدین معنی که اجتماع و امر اجتماعی به عنوان عنصر اصلی در تشکیل یک امر اعتباری نفش ایفا میکند.
«اخلاق دینی و تاریخچه آن»، «بررسی نظریه امر الهی آدامز»، «فلسفه اخلاق علامه طباطبائی»، «ارزیابی و مقایسه»(مشابهتها و مغایرتها) فصلهای مختلف این کتاب را تشکیل میدهند.
کتاب «نظریه امر الهی رابرت آدامز و مقایسه آن با نظریه اخلاقی علامه طباطبایی» نوشته حسین وفاپور در ۱۴۲ صفحه در انتشارات "رامان" سخن عرضه شده است.