به گزارش ایران اکونومیست، چربی احشایی، چربیهای ذخیره شده در حفره شکم است و این بافت چربی میتواند ترکیباتی ترشح کنند که نقش مهمی در تنظیم عملکرد قلبی-عروقی، التهاب در بدن، تنظیم سوخت و ساز و ... دارند. «لپتین» و «آدیپونکتین»؛ دو ترکیب مهم هستند که از بافت چربی احشایی ترشح میشوند و میتوانند در بروز سندرم متابولیک نقش داشته باشند.
سندرم متابولیکی مجموعهای از شرایط شامل فشار خون بالا، افزایش قند خون ناشتا، چربی انباشته در ناحیه شکمی و افزایش کلسترول است که میتواند باعث افزایش بیماریهای قلبی-عروقی، سکته قلبی و دیابت شود. با توجه به اینکه این دو ترکیب، عملکردی متضاد یکدیگر دارند، برخی مطالعات عنوان میکنند که بررسی نسبت لپتین به آدیپونکتین در طبقهبندی افراد در ابتلا به سندرم متابولیکی مفید باشد.
در برخی مطالعات یافتههای متناقضی در مورد تاثیر کافئین و انجام تمرینهای هوازی بر روی لپیتین و آدیپونکتین وجود دارد. بر همین اساس؛ پژوهشگران با انجام یک مطالعه تاثیر همزمان و جداگانه مصرف کافئین و انجام تمرینات هوازی را بر نسبت لپتین به آدیپونکتین در مردان مبتلا به دیابت نوع دو بررسی کردند.
این مطالعه بر روی ۳۲ نفر از مردان مبتلا به دیابت نوع دو ساکن در شهر تبریز انجام شد. میانگین سنی این مردان حدود ۵۳ سال و شاخص توده بدنی آن حدود ۳۳ کیلوگرم بر متر مربع بود. این افراد به صورت تصادفی در چهار گروه ۸ نفری قرار گرفتند. این چهار گروه شامل: گروه دارونما، گروه مکمل کافئین، گروه تمرین هوازی و گروه تمرین هوازی همراه با مکمل کافئین بودند.
برنامه تمرین هوازی برای شرکتکنندگان به این صورت بود که افراد ۱۰ دقیقه حرکات کششی برای گرم کردن بدن انجام میدادند. سپس از هفته اول تا سوم مطالعه با ۶۰ درصد ضربان قلب ذخیره به مدت ۲۵ دقیقه، از هفته چهارم تا ششم با ۶۵ درصد ضربان قلب ذخیره به مدت ۳۰ دقیقه و از هفته هفتم تا هشتم با ۷۰ درصد ضربان قلب ذخیره به مدت ۴۰ دقیقه روی نوارگردان (تردمیل) با شیب صفر درجه پیادهروی میکردند. ضربان قلب افراد و سرعت نوارگردان در تمام مدت توسط پژوهشگر کنترل میشد. در انتهای هر جلسه تمرینی نیز ۱۰ دقیقه سرد کردن انجام میشد.
همچنین افراد گروه دریافتکننده مکمل نیز به طور روزانه یک عدد کپسول حاوی کافئین (با دز سه میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)، نیم ساعت پس از صبحانه (در روزهایی که تمرین انجام نمیدادند و در روزهای تمرین ۶۰ دقیقه قبل از تمرینات مصرف میکردند. افراد گروه دارونما نیز مشابه گروه مکمل به همان مقدار دکستروز مصرف میکردند.
همچنین نمونههای خونی شرکتکنندگان در این مطالعه در دو نوبت (۲۴ ساعت قبل از شروع مکملدهی و تمرینات و ۲۴ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی) جمعآوری شد و میزان هورمون لپتین و سطح خونی آدیپونکتین اندازهگیری شد.
یافتههای این مطالعه نشان داد که ابتلا به دیابت نوع دو منجر به افزایش غلظت لپتین و کاهش سطح آدیپونکتین در خون میشود و در نتیجه نسبت لپتین به آدیپونکتین افزایش مییابد.
همچنین این مطالعه نشان داد که مصرف کافئین در افراد دچار دیابت نوع دو باعث کاهش معنیدار (حدود ۱۸ درصد) لپتین و افزایش آدیپونکتین (حدود ۱۶ درصد) در خون میشود. به علاوه در این مطالعه مشاهده شد که تجویز همزمان کافئین همراه با تمرین هوازی دارای آثار تجمعی مثبت و منفی بر روی لپتین و آدیپونکین در افراد دچار دیابت است.
به طور کل یافتههای این تحقیق نشان میدهد که تجویز دو ماه مکمل کافئین و تمرین هوازی تاثیر مناسبی در بهبود نسبی شاخصهای لپتین و آدیپونکتین و نسبت این دو در افراد مبتلا به دیابت دارد و تجویز همزمان این دو آثار به مراتب مضاعفتری دارد.
پژوهشگران این مطالعه با توجه به نتایج بهدستآمده پیشنهاد میکنند که به منظور تعدیل برخی شاخصهای مرتبط با بیماری دیابت نوع دو با در نظر گرفتن جوانب احتیاط برای افراد مبتلا به این بیماری، انجام فعالیتهای هوازی در ترکیب با مکملدهی کافئین استفاده شود.
در انجام این تحقیق بهرام جمالی قراخانلو، اکرم آمقانی؛ پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی تبریز و علی ضرغامی خامنه از دانشکده تربیتبدنی و علوم ورزشی دانشگاه تبریز، با یکدیگر مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه شهریور ماه سال جاری به صورت مقاله علمی با عنوان «آثار مداخلهی همزمان کافئین و تمرین هوازی بر نسبت لپتین به آدیپونکتین (LAR) در مردان مبتلا به دیابت نوع دو» در مجله دیابت و متابولیسم ایران منتشر شده است.