به گزارش ایران اکونومیست به نقل از گاردین، این فیلم با ۹ نامزدی اسکار و ۱۴ نامزدی در جوایز آکادمی فیلم بریتانیا (بفتا)، میتواند به پرافتخارترین فیلم آلمانی تمام دوران تبدیل شود اما در کشور مبدأ، ساخته «ادوارد برگر» منتقدان را خیلی تحت تأثیر قرار نداده است.
این فیلم که به سفارش نتفلیکس ساخته شد و یک ماه پس از اکران سینمایی خود در این سامانه نمایش آنلاین عرضه شد، میتواند در ماه مارس به اولین فیلم بلند آلمانی تبدیل شود که از سال ۲۰۰۷ و فیلم «زندگی دیگران»، برنده جایزه اسکار میشود و حاکی از جذابیت فزاینده فیلمهای غیرانگلیسی زبان در سینمای جهان است.
با این حال این درام جنگی پس از اکران در آلمان با انتقاد منتقدان روبرو شده است و آنها معتقدند که این فیلم یک اثر کلاسیک ادبی را به نمایشی «شیفته اسکار» تبدیل میکند و مورخان نظامی نیز از اشتباهات تاریخی این فیلم شکایت کردهاند.
بخش عمدهای از انتقادات مربوط به محبوبیت خدشه ناپذیر رمان ضد جنگ نوشته «اریش ماریا رمارک» در سال ۱۹۲۸ است که توسط نازی ها ممنوع شد و یکی از کتابهای ثابت در بسیاری از مدارس در سراسر آلمان مدرن محسوب میشود. این رمان با بیش از ۲۰ میلیون نسخه فروخته شده در سراسر جهان از زمان انتشار، یکی از مهم ترین آثار ادبی است که تا کنون به زبان آلمانی نوشته شده است.
در این زمینه بیشتر بخوانید:
سینما وامدار ادبیات؛ فهرست گاردین از بهترین اقتباسهای ادبی تاریخ سینما
معرفی بهترین فیلمهای جنگی تاریخ سینما
«هوبرت وتزل» منتقد زوددویچه پرتیراژترین روزنامه آلمان معتقد است: «این فیلم نشان داد که هیچ کتابی آنقدر خوب نیست که نتوان آن را به فیلمی بسیار خوب تبدیل کرد، با داستانهای فرعی جدید، شخصیتهای اصلی غایب و داستانهای پسزمینه افزوده شده، باید از خود بپرسید که آیا کارگردان واقعا رمان نوشته اریش ماریا رمارک را خوانده است یا خیر. این فیلم بیش از هر چیز یک بازاریابی هوشمندانه برای نتفلیکس است که در پی افزایش شمار مشترکان خود با کسب جوایز سینمایی است. درام ۱۴۸ دقیقه جنگی در شکل و شمایل فیلمهای پرهزینه هالیوودی با عنوانی نام آشنا در سطح بینالمللی شناخته شده است، عنوانی که به تنهایی اعتبار و فروش خوب و حتی کسب جایزه اسکار را تضمین میکند».
این روزنامه همچنین انتقاد کرده که حتی عنوان فیلم نیز معنای خود را از دست داده است. رمان مطابق با سبک روایی غیر عاطفی خود، با پایانی کم حرف و درگذشت راوی پل بومر به پایان می رسد. او در اکتبر ۱۹۱۸ سقوط کرد، در روزی که همه چیز در کل جبهه غرب آرام بود و ارتش گزارش خود را به یک جمله محدود کرد: در جبهه غرب هیچ خبری نیست. در مقابل، قهرمان فیلم با «بازی فلیکس کامر»، بازیگر اتریشی، در صحنهای پر سر و صدا و پر از اکشن جنگی میمیرد.
روزنامه آلمانی فرانکفورتر آلگماینه نیز در مطلبی درباره این فیلم نوشته: «طرح درونی و مغز داستان توسط ادوارد برگر و فیلمنامهنویسانش حذف شده و با یک برنامه هالیوودی جایگزین شده است. قهرمان فیلم یک ساده لوح احمق است که تا پایان نیز هنوز نفهمیده که در میدان های نبرد فلاندر چه می گذرد».
روزنامه بیلد نیز به نقل از منتقد خود مینویسد: «اقتباسهای ادبی خوب و بدی وجود دارد و بعد از آن «در جبهه غرب خبری نیست» ساخته کارگردان «ادوارد برگر» قرار دارد. اقتباس او از رمان کلاسیک اریش ماریا رمارک قطعهای از گستاخی وصف ناپذیر است. جهل، بیاحترامی و هوس اسکار برای به هم ریختن یک شاهکار به این شکل، به نابود کردن بیرحمانه محتوا و داستان نیاز دارد».
روزنامه تیوی اسپایفیلم هم فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» را یک فیلم خوشساخت اما یک اقتباس ادبی شکست خورده توصیف کرد.
چندین نقد انگلیسی زبان از نمایش واقع گرایانه فیلم از صحنههای میدان جنگ استقبال کردهاند، اما در آلمان مورخان با این موضوع موافق نیستند. «سونکه نیتزل»، استاد تاریخ نظامی در دانشگاه پوتسدام، معتقد است که صحنههای جنگ وحشیانه دقیقتر از صحنههای فیلم قبلی از «لوئیس مایل استون» (۱۹۳۰) و «دلبرت مان» (۱۹۷۹) بود، اما فیلم در نهایت به ورطه کلیشهها سقوط کرده است.
اما فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» در خارج از آلمان با امتیاز ۹۸ درصد در سایت جمعآوری نقد راتن تومیتوز، بازخوردهای مثبتی را به خود اختصاص داده و در ۹ شاخه از جوایز اسکار ۲۰۲۳ شامل بهترین فیلم، فیلم بینالمللی، فیلمنامه اقتباسی، موسیقی متن، طراحی تولید، چهرهآرایی، فیلمبرداری و صدا نامزد دریافت جایزه است.