به گزارش ایران اکونومیست، «آنری ماتیس»(۱۹۵۴-۱۸۶۹) یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان قرن بیستم بود. او در «بوهن-ان-ومندوا»، کمونی واقع در شمال فرانسه متولد شد و تا ۲۰سالگی نقاشی کردن را تجربه نکرده بود. «ماتیس» پس از یک سال تحصیل در پاریس، به شمال فرانسه بازگشت تا در یک دفتر حقوقی کارمند شود. در این مدت او در کلاس طراحی صبحگاهی در یک مدرسه هنری شرکت کرد. سپس، در سال ۱۸۹۱، پس از بهبودی از یک مشکل شدید آپاندیسیت، شغل خود در وکالت را ترک کرد. او به پاریس بازگشت و سفر خود برای تبدیل شدن به یک هنرمند حرفهای را آغاز کرد.
زندگی حرفهای او شش دهه تاثیرگذار را دربرگرفت و به مظهری از سبک فوویسم تبدیل شد. نقاشیهای ماتیس اغلب انسانهایی در مناظر، پرتره و فضاهای داخلی را شامل میشدند.
وقتی به ماتیس فکر میکنیم، مراکش کشوری نیست که ناخودآگاه به ذهنمان خطور کند. «ماتیس» که به شدت تحت تاثیر کشورهای مدیترانهای قرار گرفته بود بسیاری از آثار هنریاش را با رنگ و ماهیت این مکانها خلق کرده بود. با این حال او به نقطهای در زندگیاش رسید که به کمی منبع الهام نیاز داشت و تصمیم گرفت در سال ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ از مراکش بازدید کند.
«ماتیس» مانند بسیاری از هنرمندان معاصرش، فرهنگ شمال آفریقا و شرق را کاوش میکرد. تصاویر شیرها، صحراها، سلطانها، جواهرات و ادویهجات بودند که این هنرمند را به مراکش کشاندند. مهمتر از همه، هدف اصلی او از سفر به این سرزمین، دستیابی به یک سمت و سوی هنری جدید و کشف فرهنگ این کشور بود.
سفر ما به مراکش از «هتل بزرگ ویلا فرانس» آغاز میشود؛ جایی که ماتیس در هر دو سفر خود به «طنجه» در آنجا اقامت داشت. ماتیس که در سال ۱۹۱۲ به این شهر بندری رسید در ابتدا ناامید شده بود. او در نامهای به دوست شاعرش، «گرترود اشتاین»، نوشت و شکایت کرد که به مدت پنج روز باران بی وقفه باریده است. در نتیجه او در اتاق خود محبوس شد.
در این دوران او بر اساس هر چیزی که الهامبخش او میشد، نقاشیهایی را خلق کرد. همانطور که در نقاشی «گلدان زنبق» دیده میشود، ماتیس ابتدا سراغ گلهای اتاقش رفت. این نقاشی با کاوش در قلمرو نور و رنگ، گلهایی را به تصویر میکشد که روی یک میز مرمری قرار گرفتهاند.
با این حال، نقاشی معروف او از منظره زیبای طَنجه از پنجره اتاق هتل است که گل سرسبد نقاشیهای آنری ماتیس در مراکش محسوب میشود. تابلو نقاشی «نمای یک منظره از پنجره» کلیسای سنت اندرو و ارگ پشت آن را به تصویر میکشد و نمونهای کلاسیک از جسارت ماتیس از رنگها برای محصور کردن منظرهها است.
«ماتیس» که شیفته منظره هتل شده بود، منظره دیگری را در نقاشی «خلیج طنجه» به تصویر کشید. این تابلو از زاویهای متفاوت نقاشی شده است و سقفهای کاشیکاریشده آبی و سبز شهر و همچنین خلیج بزرگ و ابرهای بارانی را نشان میدهد.
به دنبال آنری ماتیس در مراکش، ایستگاه بعدی ما را به ارگی در طنجه و منطقه اطراف آن میرساند. وقتی که آسمان صاف شد و خورشید سوزان شمال آفریقا غروب کرد، این هنرمند بلاخره این فرصت را بهدست آورد تا در شهر قدم بزند و جذابیتهای آن را کشف کند. طبیعتاً، مانند هر کسی که به مراکش سفر میکند، ماتیس هم مشتاق دیدن ارگ طنجه و بازار پیچ و خم شهر بود.
او در تابلو نقاشی «ورودی ارگ»، تضادهای واضح بین نور و سایه که شاخصه بارز مراکش محسوب میشوند را به نمایش گذاشته است. این نقاشی که یک صحنه معمول و رایج در مراکش را به ثبت رسانده، ورودی شبیه به حفره کلید را به همراه مردی در حال کار کردن به تصویر میکشد.
نقاشی بعدی که «مقبره» نام دارد ساختمان مقبرهای را به تصویر میکشد که میتواند نمونه بارزی برای سبک معماری ساختمانهای طنجه و کشور مراکش باشد.
«ماتیس» در نقاشی دیگری از مجموعه نقاشیهای مربوط به کشور مراکش یکی از کافههای کوچک در تابلو نقاشی «کافه مراکشی» را به تصویر کشید. اینبار او از رنگهایی به مراتب روشنتر و مردم را در لباسهاس سنتی مراکش نقاشی کرده است. این نقاشی صحنهای را به ثبت رسانده که در آن زمان برای یک مرد فرانسوی آشنا نبود.