در این مسیر اگرچه اختلاف نظرهایی وجود دارد اما برخی هنرمندان و کارشناسان، با انتقادِ از این تعطیلی، ضمن تاکید بر ضرورت برقراری جریان هنر در کشور، انگشتِ انتقاد را به سمت گالریدارهایی گرفتند که همچنان سود اقتصادی خود را از راههای دیگر از جمله فروش آنلاین کسب کردند اما نخواستند ویترینی برای نمایش آثار هنرمندان نوظهور و کمک به آنها باشند.
از طرفی برخی گالری دارها نیز با همراهی با این جماعت، ضمن اشاره به وضعیت معیشت هنرمندان، انفعال و خالی ماندن صحنه را زیبنده هنر و هنرمند نمی دانند و این پرسش را مطرح می کنند، در شرایطی که دیگر مشاغل، این روزها مشغول کارند چرا جامعه تجسمی باید در سکوت و تعلیق بماند؟! به باور این عده، «آنها که هنر را دوست نمیدارند و همواره خواهان تحدید فعالیتهای هنری بودند از این سکون و تعطیلی خرسندند و رضایت قلبی دارند.»
در این زمینه بخوانید:
بسته نگه داشتن درِ گالریها ظلم مضاعف به هنرمندان است
بخش تجسمی ایران اکونومیست در گفت وگو با یک گالری دار، یک هنرمند و همچنین مدیرکل هنرهای تجسمی این پرسش ها و اختلاف نظرها را به بحث گذاشته است:
ابتدا موانع را برطرف کنند
مژده طباطبایی، گالریدار معتقد است، اگر گالری ها بخواهند نمایشگاهی هم برگزار کنند، ابتدا باید شرایط مناسب فراهم و موانع برطرف شود.
او ابتدا شرایط سخت گالریها در چند ماه اخیر را با اشارهای به فیلترینگ بسترهای اطلاعرسانی تشریح میکند: «در سه ماه اخیر اگر هم بنا به شرایطی نمایشگاهی برگزار میشد مانند سابق مخاطبان خاص خود را نداشت از طرفی دیگر خیلی از هنرمندان نیز خودشان مشتاق به برگزاری نمایشگاه نبودند. ذکر این مسئله حائز اهمیت است که بخش عظیمی از تبلیغات هر نمایشگاه از طریق رسانههای مجازی و پلتفرمهای مربوطه در این زمینه انجام میشد، پس از اعمال محدودیتها و عدم دسترسی به فضای مجازی برای تبلیغات نمایشگاه، گالریها دچار ریزش مخاطب شدند. ضمن اینکه با توجه به حوادث اخیر و احوالات غمانگیز جاری در جامعه ضرورتی برای برگزاری نمایشگاه وجود نداشت.»
طباطبایی در رابطه با خرید و فروش آثار هنرمندان در این روزها اضافه میکند: «در این شرایط نابسامان اقتصادی کشور تنها تلاش ما این است که بتوانیم با هنرمندان و جامعه همراهی کنیم و با وجود محدودیتهای ارائه اثر، آثار هنرمندان جوان را به منظور حمایت از آنها به مجموعهداران عرضه کنیم. متاسفانه تا پیش از این شرایط هم ارگانهای مربوطه حمایت مقبولی از هنرمندان جوان نمیکردند و اکنون هم قشر هنرمند در مضیقه به سر میبرد.»
طباطبایی در بخش دیگری از سخنانش گفت: «با توجه به نوسانات ارزی در کشور، جنبۀ سرمایهگذاری نیز در اقتصاد هنر دچار ضعف شده است. این نوسانات سبب ایجاد اضطراب عمومی و سردرگمی سرمایهگذاران بازار هنر شده است.»
او در پاسخ به انتقاد برخی که عقیده دارند فضایِ نمایش آثار در گالری ها باید به بخشی از ذات هنر که توجه به وجوه اعتراضی است، بپردازد، میگوید: «پیش از این که گالریها تعطیل شوند، مرکز هنرهای تجسمی با فشار گالریها را مجبور به ارسال تصاویر آثار پیش از برگزاری نمایشگاه کرد و آثار زیادی با وجود مناسب بودن شرایطشان هم از منظر بصری و هم از منظر مفهومی از نمایشگاهها حذف شدند، اکنون با توجه به شرایط موجود بدیهی است که مرکز هنرهای تجسمی برای برگزاری آثاری با موضوع هنرهای اعتراضی مخالفت میکند و گالریها را تحت فشار قرار میدهد، با وجود اینکه هنر زبان زندۀ حال و هوای اجتماع است و باید در این روزها گویاتر از هر زمان دیگری در مقابل دید مخاطبان قرار بگیرد، اما متاسفانه با محدودیتهایی اینچنینی روبهرو هستیم.»
طباطبایی با اشاره به این نکته که صرفاً نمایشگاه حضوری در گالریها جریان ندارد، دربارهی نحوهی فعالیت گالریاش در این روزها میگوید: «گالری مژده در دو وجه معرفی هنرمندان، ارائه و برگزاری نمایشگاه و پژوهش فعالیت دارد. با توجه به شرایط کنونی ما بیشتر بر فعالیتهای پژوهشیمان تمرکز داریم. امید است که به زودی بتوانیم بدون محدودیت در جهت اعتلای هرچه بیشتر فرهنگ و هنر این سرزمین فعالیت کنیم.»
تحت هر شرایطی کار هنری را باید انجام داد
به منظور بررسی دقیقتر موضوع، سراغ عباس مجیدی، هنرمندِ مجسمهسازی رفتیم که با نگاهی متفاوت از منظر یک هنرمند، عقیده دارد: تحت هر شرایطی کار هنری را باید انجام داد. هنرمند باید متناسب با وضعیت موجود خودش کار کند.
او می گوید: «اغلب هنرمندان در یک وضعیت بلاتکلیفی قرار داشتند و گالری هم به تبع آن ترجیح می داد که بسته باشد. کلیت موضوع همین است. تا زمانی که وضعیت کمی رو به سامان نرود، به نظر میرسد که گشایش کاملی در زمینه برگزاری دوبارهی نمایشگاه های حضوری صورت نگیرد.»
با این همه عباس مجیدی تاکید می کند: «اعتقاد من همیشه این است که تحت هر شرایطی کار هنری را باید انجام داد. هنرمند باید متناسب با وضعیت موجود خودش کار کند. اگر دلایلی وجود دارد که گالری بسته باشد و هنرمند نمایشگاه حضوری برگزار نکند، به همان اندازه هم دلیل برای ادامه کار کردن وجود دارد ولی باید ببینیم مناسبات این داستان چیست و عوامل بیرونی تا چه حد بر روی بسته بودن گالریها تأثیرگذار هستند. یعنی صرفا هنرمند یا گالریدار نقش تعیینکننده ندارند و عوامل دیگر هم دخالت دارند که باعث میشوند هنرمندان واکنشهایی داشته باشند. به عبارتی انتظارات جامعه و انتظاراتی که از ناحیه وضعیت کنونی تحمیل میشوند، در نگرش هنرمند و گالریدار مداخله میکنند.»
مجیدی عقیده دارد مدتی میشود که بخش هنر از رونق افتاده است و در توضیح آن ادامه می دهد: «اگر کاری هم میشود، کم و اغلب در حد اتود است که ناشی از تفکرات هنرمند است.»
او به حرف هایش چنین اضافه می کند: «همیشه این امکان وجود دارد که هنرمند در هر شرایطی کار کند. به نظر من متناسب با شرایط، کار کردن در چنین اوضاعی اهمیت دارد و به هر حال زندگی ادامه دارد و هنر به تناسب آن زندگی جریان خودش را می سازد. هنر و هنرمند از دل جامعه بیرون میآیند و چیزی خارج از آن نیستند. هنرمند و اثرش محصول اجتماع هستند و طبیعتا اثر هنری می تواند در هر شرایطی شکل بگیرد و باید این اتفاق رخ دهد ولی همیشه آنگونه که ما می خواهیم نیست.»
او در ادامه به این موضوع اشاره میکند که ریشهی مشکلات اقتصادی هنرمندان بیشتر به قبل از ناآرامیها و سیاستگذاریهای نامناسب گذشته برمیگردد و تصریح می کند: «آثار هنری در کشور ما دو وجه دارد. یک وجه آثاری است که در سطح شهر به وسیله سازمانهایی مانند سازمان زیباسازی شهرداری تهران شکل می گیرد و وجه دیگر کارهایی است که در نمایشگاهها به نمایش گذاشته و خریداری میشوند. این دو وجه اما از ابتدا هم آنگونه که باید، متناسب با شأن اثر مورد توجه قرار نگرفتند.»
این هنرمند اضافه میکند: «هنرمند تجسمی به ویژه در حوزه مجسمه در هر صورت متضرر است و آنگونه که باید نمی تواند کار کند و از ابتدا به دلیل سیاستهای موجود چنین بوده است؛ اثر هنری در بسیاری مواقع نه در گالری و نه در شهر آنگونه که شایسته تفکر هنرمند، زمینه اثر و ارتباط با مخاطب است، شکل نمی گیرد.»
مجیدی در آخر به این سوال که آیا هدفِ گالریها از تعطیل کردن نمایشگاههای حضوری، انگیزه مادی بوده است؟ چنین پاسخ میدهد: «من نمی توانم چنین قضاوتی بکنم اما واقعیتی وجود داشته و دارد که گالریدار به هر حال به اقتصاد هنر بیش از اصل هنر فکر می کند. هر چند خود جزئی جدایی ناپذیر از نهاد هنر است اما همواره توجهش به درآمدزایی است. این را نباید فراموش کنیم که گالریدار طبیعتا و ماهیتا به اقتصاد و درآمدش می اندیشد و در این عرصه هنرمند تنهاست و اگر بخواهد متناسب با انگیزهها، تفکرات و توانمندیهایش پیش برود، یا می باید خود را با شرایط وفق دهد و یا در بسیاری مواقع حذف شود خیلی از آثار هنرمندان حتی زمانی که گالریها فعال بودند هم جایی برای نمایش نداشتند.»
با نگاهی عادلانه از فعالیت همه نگارخانه ها حمایت می کنیم
اما در ادامه این گزارش سراغ مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یک مقام مسوول می رویم که تاکید می کند، «به همه نگارخانههایی که در این عرصه فعالیت میکنند یک نگاه عادلانه و مساوی داریم و از برگزاری نمایشگاههای آنان در چهارچوب قوانین و مقررات حمایت میکنیم.»
عبدالرضا سهرابی می گوید: «تمام تلاش ما این بوده که بدون زدنِ عینک خاصی نسبت به همه فعالان عرصه اقتصاد هنر توجه جدی شود.»
او که اعتقاد ندارد نگارخانهها کارشان را تعطیل کردهاند، در توضیح این نگاه چنین خاطرنشان می کند: اساسا نگارخانهها ذیل بخش خصوصی تعریف میشوند و بنا بر قوانین ما نمیتوانیم به آنان تأکید کرده باشیم که نمایشگاه برگزار کنند. نگارخانهها در برپایی یا برپا نشدن نمایشگاههای حضوری صاحب اختیار هستند اما تمام سعی ما مبتنی بر حمایت حداکثری و تسهیلگری امور آنان بوده که این امر در چندین حوزه اتفاق افتاده است.
مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی در ادامه مثال میزند: «در ارتباط با فعالیت نگارخانهها در طبقات M و S مجتمعهای مسکونی، برخی نگارخانهها با شهرداری مشکلاتی داشتند که ما مستقیم به این موضوع ورود کردیم و با توجه به اهمیت موضوع، بهواسطه پیگیریهای صورتگفته در کمتر از ۷۲ ساعتِ کاری دو مکاتبه از سوی وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی با شهردار محترم و رئیس محترم شورای شهر تهران صورت گرفت. همچنین بنده نیز برای حل مشکل این دو نگارخانه با شهردار یکی از مناطق بهصورت مستقیم مکاتبهای را صورت دادم که خوشبختانه به بازگشایی و تداوم فعالیت آن دو نگارخانه انجامید. ما همواره تلاش کردهایم که بهمنظور رشد و گسترش فعالیت نگارخانهها در چهارچوب ساختارهای موجود، در کوتاهترین زمان ممکن همراهیهای لازم را با آنها داشته باشیم. بهطورکلی برگزاری یا برگزار نشدن نمایشگاه در حوزه اختیارات مدیران نگارخانههاست و ما هیچوقت به آنها نگفتهایم که نمایشگاه برگزار کنید یا نکنید؛ کمااینکه تمام تلاش ما این بوده که فعالیتهای فرهنگی و هنری متوقف نشوند اما متأسفانه دیدید که چه رفتار ناشایستی با نگارخانهای که میخواست نمایشگاه برگزار کند، صورت گرفت.»
سهرابی در ادامه گذری به آمارِ نمایشگاههای برگزار شده در ماههای اخیر دارد: «ما در حال حاضر در مهر، آبان و آذر درخواستهای متعددی برای برگزاری نمایشگاه داشتهایم؛ همچنین در دی ماه جاری که آمار آن وجود دارد. برابر با دستورالعمل نگارخانهها در برگزاری نمایشگاه، اگرچه برگزاری آن به اطلاع ما میرسد اما مسئولیت اینکه نمایشگاهی برگزار شده یا نشده به عهده ما نیست که بخواهیم به آن ورود کنیم؛ این موضوع به خود نگارخانهها مربوط است اما تسهیلگری برگزاری نمایشگاهها برعهدهی ما است. اکنون مرکز هنرهای تجسمی پس از دریافت درخواست برگزاری نمایشگاه، نظر کارشناسی خود را به فاصلهی یک تا دو روز کاری به نگارخانهها اعلام میکند و آنها در چهارچوب قوانین و مقررات میتوانند نمایشگاههای خود را برگزار کنند. کمااینکه اکنون نمایشگاههایی نیز دایر هستند و برخی دیگر هم افتتاح خواهند شد. ما در مهر ماه درخواستهای متعددی برای برگزاری نمایشگاه داشتیم و در شهریور ماه که آغاز التهابات جامعه بود نیز نمایشگاههای خوبی برگزار شد که آمار آنها موجود است. کمااینکه پیش از این نیز آمار جامعی از مجموعه فعالیتهای مرکز هنرهای تجسمی طی ۶ ماهه نخست سال ۱۴۰۱ در اختیار اصحاب رسانه قرار گرفته است.»
مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی مجددا تأکید میکند: «تمام تلاش مرکز هنرهای تجسمی مبتنی بر حمایت حداکثری، تسهیلگری و همراهی با نگارخانهها بوده و این اتفاق در موارد بسیاری رخ داده است.»
سهرابی در ادامه به برخی گمانهها مبنی بر اینکه اگر نگارخانهها در حد نصاب نمایشگاه برگزار نکنند، مجوزشان تمدید نخواهد شد، چنین واکنش نشان میدهد: «این ابهامات ناشی از ضعف آگاهی و اطلاعات اظهارکنندگان نسبت به ساختار مرکز هنرهای تجسمی است. در این زمینه برخی دستورالعملها وجود دارد. مبتنی بر همین دستورالعملها شورایی تعریف شده که بنده مسئولیت آن را عهدهدار هستم. این شورا مرکب از اعضای حقیقی و حقوقی است. بر این اساس هر درخواستی برای تمدید مجوز یا تأسیس نگارخانه در آن شورا بررسی قرار گرفته و سوابق موجود مطالعه میشود. اگر اعضای شورا تأیید کنند، مجوز تمدید یا صادر میشود. یعنی دستورالعمل موجود در چهارچوب قوانین و مقررات است و اساسا کسانی که خود، نگارخانه دارند، عضو حقوقی این شورا هستند؛ بنابراین کار کارشناسی دقیق و فنی روی موضوعات صورت میگیرد و طبق نظر شورا برای نگارخانهها مجوز تمدید یک تا پنجساله صادر میشود. به هر ترتیب باید تفاوتی میان عملکرد نگارخانههای مختلف قائل شویم و شورا به این تفاوتها توجه دارد. مگر میشود یک نگارخانه سه سال فعالیت نکند و مجوز آن باز هم در شورا تمدید شود؟ آیا شورا میتواند رأی به ادامهی فعالیت چنین نگارخانهای بدهد؟»
او اضافه میکند: «اگر نگارخانهای حتی یک نمایشگاه برگزار کرده باشد، به فراخور فعالیتهایش تمدید مجوز صورت میگیرد اما میزان فعالیت نگارخانهها در کیفیت تمدید مجوزشان تأثیر مستقیم ندارد. تمام تلاش ما این بوده که بدون زدنِ عینکی خاص نسبت به همه فعالان عرصه هنر توجه جدی داشته باشیم. اکنون نسبت به همه نگارخانههایی که در این عرصه فعالیت میکنند نگاهی عادلانه و برابر داریم، از برگزاری نمایشگاههای آنان در چهارچوب قوانین و مقررات حمایت میکنیم و برای مقررات موجود اهمیت ویژهای قائل هستیم.»