این داستاننویس درباره فعالیتهای خود و اینکه کتاب جدیدی آماده چاپ دارد یا نه، به ایران اکونومیست گفت: در حال جمعآوری یک مجموعه داستان هستم، احتمالا تابستان یا پاییز سال آینده منتشر خواهم کرد؛ در نظر دارم یک مجموعه داستان با ۱۰ داستان کوتاه بنویسم که چهار- پنجتا از داستانهایش را نوشته و چهار- پنجتا طرح داستان نیز در ذهن دارم. داستانهای نوشته شده هنوز جزئیاتی دارند و باید بازنویسی شوند. فکر میکنم ۶ ماه طول میکشد تا آماده شود.
او تفاوت داستانهای جدید با مجموعههای قبلیاش را در شیوه روایت آنها بیان کرده و گفت: هر نویسندهای جهان ذهنی خود دارد و در همان جهان ذهنی مینویسد، در واقع یک خط سیر ذهنی را دنبال میکند و فقط مضمون و سوژههایش متفاوت است.
طاهری درباره اینکه آیا داستانهای این مجموعه بومی خواهد بود، اظهار کرد: هر نویسندهای در هر جای جهان که زندگی کند، درباره اتفاقات سرزمین خود مینویسد، با این نگاه هر نویسندهای را میتوانیم بومی اطلاق کنیم. اما بومینویسی به معنای خاص به این معناست که نویسنده درباره یک منطقه خاص و مسائل خاص آن منطقه، بنویسد. اگر بخواهم مثال بزنم، مجموعه داستان «لالی» بهرام حیدری در این نوع قرار میگیرد. این مجموعه شامل ۲۵ داستان است که در روستای لالی میگذرد، آدمها همان هستند و تکرار میشوند، مسائل اجتماعی و عاطفی جامعه در محدوده همان روستا میگذرد. اما کارهای من متفاوت است، داستانی دارم که رئال است، داستانی دارم که فانتزی است یعنی همه داستانهایم صرفا رئالیستی نیستند، شخصیتها در داستانهای مختلف، متفاوت هستند، داستان در مناطق مختلف از تبریز و تهران گرفته تا شمال و جنوب میگذرد. البته منظورم این نیست اگر داستان فقط در یک محدوده بگذرد عیب است یا حسن؛ مجموعه «لالی» که عنوان کردم، یکی از درخشانترین مجموعه داستانهای زبان فارسی است.
نویسنده «زخم شیر» و «شکار شبانه» درباره «داستان کوتاه» که به نظر سبکی سهل و ممتنع در داستاننویسی، گفت: از نظر من که ۴۶ سال است در زمینه داستان کوتاه کار میکنم، نوشتن داستان کوتاه، کار سختی است. مجال نوشتن کوتاه است و شما باید در یک مجال کوتاه حرف خود را بزنید و از نظر داستانی هم هیچکمبود و نقصی نداشته باشید. داستان کوتاه مانند مینیاتورکاری است. هر حرکت اضافی مانند جمله یا پاراگراف اضافی توی ذوق میزند. اما رمان امکان مانور بیشتری را به نویسنده میدهد، نویسنده میتواند هرچه میخواهد شرح دهد. ما نویسندههای جهانی داریم که فقط رمان مینویسند زیرا رمان مجال بیشتری برای حرف زدن به آنها میدهد. همانطور که گفتم داستان کوتاه مینیاتوری بوده و ظریفکاری دارد.
او درباره توجه خود به داستان کوتاه، افزود: همانطور که گفتم هر نویسندهای جهانی ذهنی خود را دارد؛ یک نویسنده صرفا رماننویس است مثلا علیمحمد افغانی – نویسنده «شوهر آهو خانم» که چند رمان دیگر هم دارد اما او یک داستان کوتاه ندارند، زیرا جهان ذهنیاش رمان است یا دولتآبادی را به نحوی میتوان رماننویس دانست برعکس هوشنگ گلشیری که داستانکوتاه نویس بود. یا در حوزه داستان کوتاه از قاضی ربیحاوی، حسن احمدزاده و حسن بهرامی میتوان نام برد. خود من بر اساس دنیای ذهنی و علاقهام، داستان کوتاه مینویسم. البته کار بلند هم دارم، مثلا داستان بلند «برگ هیچ درختی» و «پیرزن جوانی که خواهر من بود».
طاهری در توضیح اینکه بهنظر میرسد مردم هم به خواندن داستان کوتاه تمایل نشان دادهاند، گفت: رمان متعلق به قرن ۱۸ و ۱۹ است. قرن بیستم، قرن داستان کوتاه است که با ادگار آلنپو و چخوف معرفی میشود. زمان ما زمانه شتاب و سرعت است؛ هر روز شاهد این هستیم که یک تکنولوژی جدید ابداع و وارد زندگی ما میشود. در زمینه مطالعه هم آدمها دیگر فراغت اینکه ماهها بنشینند و رمان قطور چندجلدی بخوانند ندارد، کمتر این فراغت حاصل میشود و آدمها فرصت مطالعه ندارند.
صمد طاهری با بیان اینکه رمان هنوز جایگاه خاص خود را دارد، اظهار کرد: مردم در سالهای اخیر به داستان کوتاه تمایل نشان دادهاند. چند سالی هم میشود گونه «داستانک» ابداع شده، یک داستان نیمصفحه یا یکصفحهای. فکر میکنم امروزه داستان کوتاه بُرد بیشتری دارد؛ زیرا شما با گذاشتن دو ساعت وقت، یک داستان خوانده و آنچه را که میخواهید، دریافت میکنید.