به گزارش خبرنگار بخش تجسمی ایران اکونومیست، تشخیصِ اصل بودن یا نبودن یک اثر هنری به ویژه وقتی که در زمان دوری خریداری شده باشد، کار چندان آسانی نیست. بررسیِ این موضوع الزاما پژوهش و بررسی مرمتگران آثار تاریخی و فرهنگی و کارشناسان اصالتسنجی آثار هنری را طلب میکند که با دقت و روشهای مختلفی باید این موضوع را بررسی کنند.
«مرگ دلقک گیتاریست» عنوان اثری از پیکاسو است که با حواشی پیشآمده پیرامون اصل بودنِ آن، از این قاعدهی کلی جدا نیست. در همین راستا پژوهشگران آثار تاریخی و فرهنگی برای بررسیِ موضوع اصالت این اثر که در مخزن موزه ملی ایران نگهداری میشود، وارد عمل شده و نکات تازهای را کشف کردهاند.
فتحالله نیازی نام پژوهشگری است که یافتههایش نشان میدهد: «این تابلو یک چاپ دستگاهی روی کرباس در حدود ۵۰ سال پیش بوده است.»
نکتهای که موزه ملی ایران نیز در بیانیه خود دربارهی این اثر بر روی آن تأکید دارد: «اثر مورد نظر یک چاپ دیجیتال روی بوم از یکی از آثار معروف پابلو پیکاسو موسوم به مرد دلقک در حال نواختن گیتار است.»
این اظهارات و یافتهها اما به جایِ آنکه به شفاف شدنِ مسائل پیرامون تابلوی پیکاسو کمک کند، سوالات بیشتری را به وجود میآورد. یکی از اصلیترین سوالات پیرامون این اثر نه چندان شناخته شده پیکاسو، این است که چطور میشود درحالی که پیشینهی چاپِ دیجیتالی آثار هنری، به دو دههی اخیر باز میگردد، اثری از پیکاسو که گمان میرود اواخر دورهی پهلوی خریداری شده، چاپ دیجیتالی باشد؟
برای بررسی دقیقتر این موضوع به نظر میرسد که ابتدا باید گذری به پیشینهی چاپ آثار هنری داشته باشیم.
چاپ دستی اثر هنری، نقطهی عطفی در هنرهای تجسمی
سعید باباوند ـ کارشناس چاپ آثار هنری ـ در این زمینه به ایران اکونومیست گفته بود: چاپ دستی اثر هنری نقطهی عطفی در تاریخ هنر محسوب میشود که از دوران رنسانس توجه هنرمندان را جلب کرد و از قرن هفدهم توانست تا به عنوان اثر مستقل جای خود را پیدا کند. به این ترتیب هنرمند شروع به تولید نوعی از اثر قابل تکثیر در مقابل اثر یونیک کرد.
آنچه چاپِ دستی اثر هنری را از چاپِ دیجیتال متمایز میکند و در کنارِ اصل اثر به آن ارزش میبخشد، این است که در هنر چاپ دستی خودِ هنرمند چاپکار است و مستقیما کار را چاپ میکند و این یعنی حتی اگر اثری چاپِ دستی باشد بازهم جعلی نیست چراکه تکثیرِ آن به دست خود هنرمند صورت گرفته و در حکم اصلِ اثر است.
درواقع چاپ اثر هنری بازتولید نیست بلکه خودش یک اثر مستقل است و خلق اثر هنری محسوب میشود. به علاوه اینکه حتما تحت اشراف هنرمند و با امضای هنرمند انجام میشود. در حکم نسخه اصلی است و هر هنرمندی خودش میداند با چاپکارش چطور معامله کند. درصد بگیرد، تعدادی از آثار را بگیرد یا امتیاز بفروشد.
شاید هم به جایِ اصل اثر، نسخهی چاپی آن را گذاشته باشند!
در ادامهی بررسی موضوع اصالت اثر پیکاسو در موزه ملی ایران خبرنگار ایران اکونومیست با چندین کارشناس اصالتسنجی آثار هنری تماس گرفت اما اغلب آنها به دلایل گوناگون حاضر به مصاحبه دربارهی این موضوع نشدند.
در این میان اما یک کارشناس اصالتسنجی آثار هنری که نمیخواهد نامش فاش شود، با تأیید این موضوع که اثرِ پیکاسو نمیتواند یک نمونهی چاپ دیجیتالی باشد، تأکید میکند که برای اظهار نظر دقیق دربارهی این موضوع باید اصل اثر را ببیند. او در عین حال اظهار میکند: «ما مشابه این کارها را از هنرمندان صاحب نام دنیا داریم. اما اصل آن را نداریم. برخی موزهها از جمله دفتر فرح پهلوی گاهی چون نمیتوانستند کارهای اصل را بخرند، اقدام به خرید آثاری میکردند که به صورت ریپروداکشن چاپ میشدند و پشت آن هم سرتیفیکیت دارد که این نسخه چند از چند است و شمارهی تیراژ، پشت آن قرار دارد. برای مثال ممکن است از هر کاری ۱۵۰ تا چاپ شده باشد.»
او در ادامه بیان میکند: «در اواسط قرن ۱۹ به بعد به دلیل اینکه کارهای هنرمندان صاحبنام، خیلی گران بود، تمام کشورها و موزهها شروع به خرید ریپروداکشنها کردند. باید توجه داشت که در این کارها شمارهی نسخهها فرق میکند؛ یکی نسخهی پنجم و یکی نسخهی پنجاهم را خریداری کرده است. این آثار ریپروداکشنهایی هستند که خریداری شده و اکثرا فکر کردهاند که اصل هستند اما نیست. اثر پیکاسو نمیتواند چاپ دیجیتال باشد و پژوهشگر در این زمینه اشتباه کرده است؛ چراکه پیشینهی چاپ دیجیتالی با این اثر همخوانی ندارد.»
این کارشناس هنر، دربارهی ابعادِ سیاسی تابلوی پیکاسو چنین فکر میکند: «من دربارهی این موضوع که اصل تابلو عوضشده یا نه نمیتوانم اظهارنظری کنم. ما در موزهها امین اموال داریم. باید ببینیم که او چه زمانی کار را تحویل گرفته است و در صورتِ اموال که به وزارت دارایی و اداره کل موزهها میرود چه چیزی نوشته شده است. اگر نوشته شده که اثر اصل بوده و به عنوان اثری از پیکاسو قیمتگذاری شده و قیمتش را میلیون دلاری گذاشتهاند و اصل اثر را تحویل دادهاند، شاید این نظر که به جایِ کارِ اصلی اثر چاپی گذاشتهاند، درست باشد.»
او در عین حال تأکید دارد: «من نمیتوانم تا زمانی که مشخص نشده چه زمانی این کار به موزه تحویل داده شده، چه کسی تحویل داده و بین چند نفر دست به دست شده، کسی را زیر سوال ببرم.»
این کارشناس اصالتسنجی آثار هنری اضافه میکند: «باید دقیقا از مسئول موزه سوال شود که این کار اصلا چه زمانی وارد موزه شده است؟ در زمان پهلوی اول بوده یا پهلوی دوم؟ در صورتی که از این اموال تهیه شده، آیا به عنوان اثر اصلی ثبت شده است؟»
او در آخر جمعبندی میکند: «آن چیزی که مسلم است، این است که کار دیجیتالی نیست. باید مشخص شود که در مشخصات اثر چه چیزی نوشته شده است. اگر زمان تحویل کار بعد از انقلاب باشد، روی کار رنگ گذاشتهاند و خواستهاند که به عنوان اثر اصل بفروشند اما اگر قبل از انقلاب باشد، کار ریپروداکشن است و بازهم چاپ دیجیتالی نمیتواند باشد.»