به گزارش ایران اکونومیست، از زمان پیدایش مفهوم ترجمان دانش در سال ۲۰۰۰ توسط انستیتو تحقیقات بهداشت کانادا برای رفع شکاف بین دانش، پژوهش و کاربرد در امور بالینی حوزه سلامت، استفاده از این اصطلاح یعنی «ترجمان دانش» بهطور چشمگیری گسترش پیدا کرده است. ترجمان دانش از تحقیقات بهعملآمده در امور بالینی در مراقبتهای سلامت از اهمیت بالایی برخوردار است و نگرانی اساسی در مورد آن، این است که پیشرفتهای تحقیقاتی انجام شده در این امور، سالها طول میکشد تا سبب تغییر و یا کاربرد در عمل شود.
بنا بر نظرات محققان، با توجه بهسرعت نوآوری و تحقیق در حوزه مراقبتهای سلامت، این شکاف دانش موجود بین یافتههای تحقیقاتی و سیاستهای مراقبتهای سلامت، بهصورت روزافزونی مورد توجه قرار گرفته و موضوع گزارشهای بیشماری بوده است. در پاسخ به این شکاف، سیاستهای متفاوتی توسط کشورهای مختلف اتخاذ شده است که ازجمله آنها میتوان به ایجاد نهادهای سازمانی جدید برای تسهیل حرکت دانش از پژوهش به عمل اشاره کرد. مثالهایی از این نهادها شامل شبکههای علوم سلامت دانشگاهی در انگلیس و همچنین پایگاههای ترجمان دانش در ایران مثلاً در دانشگاههای علوم پزشکی ایران و مرکز تحقیقات بهرهبرداری از دانش سلامت دانشگاه علوم پزشکی تهران هستند.
اما با توجه به ناکافی بودن این اقدامات در کشور ما، پژوهشگرانی از دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کرمان در یک مطالعه جدید، وضعیت ترجمان دانش مراکز تحقیقاتی دانشگاههای علوم پزشکی را بررسی کردهاند.
در این مطالعه که با تمرکز بر مراکز تحقیقاتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام شده است، محققان از پرسشنامه استاندارد خودارزیابی سازمانهای تولیدکننده دانش دارای سؤالاتی در حیطه پژوهش، تولید دانش، انتقال دانش و ترویج استفاده از شواهد استفاده کردند و سپس دادههای حاصل از این پرسشنامهها را با روشهای آماری تجزیه و تحلیل کردند.
طبق نتایج بهدستآمده، سطح متوسطی از ترجمان دانش در مراکز تحقیقاتی فوق وجود دارد، اما بررسیها نشان میدهند مواردی اعم از ایجاد ساختار کمیته ترجمان دانش، لحاظ کردن فرایند تبادل، ترجمان و انتقال دانش در فرایند تصویب پایاننامههای دانشجویی و طرحهای پژوهشی، بازنگری در سیاستهای پژوهشی و ایجاد سازوکارهای انگیزشی برای ارتقاء محققان از این طریق، میتوانند نقش تسهیلگری مهمی را در جهت رسیدن به سطح مناسب از تبادل و ترجمان دانش ایفا کنند.
به گفته سلمان باش زر، پژوهشگر سیاستگذاری سلامت مرکز تحقیقات مدیریت ارائه خدمات سلامت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کرمان و دیگر همکارانش در این تحقیق، «نامناسب بودن تبدیل پژوهش به عمل و سیاست یا اصطلاحاً ترجمان دانش نامناسب و ناکافی باعث میشود بسیاری از ذینفعان پژوهشهای محلی سلامت یعنی بیماران، مدیران و تصمیمگیران، نتوانند از پیشرفتهای مراقبتهای سلامت بهرهمند شده و لذا در معرض خطرات غیرضروری قرار گرفته و همچنین نظام سلامت در معرض هزینههای غیرضروری قرار گیرد».
آنها میگویند: «بنابراین لازم است وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بهعنوان سیاستگذار کلان حوزه سلامت نسبت به موضوع ترجمان دانش بازنگریهای جدی و جدیدی را انجام دهد. بهمنظور رسیدن به سطح مطلوب و مناسب از ترجمان دانش و نهادینهسازی آن در دانشگاههای علوم پزشکی پیشنهاد میشود کمیته ترجمان دانش در معاونت پژوهشی دانشگاهها با ساختار علمی و مناسب تشکیل شود».
همچنین در این پژوهش بر نظارت کامل روی تصویب پایاننامههای دانشجویی و طرحهای پژوهشی و همچنین مشخص بودن مسیر کامل ترجمه و انتقال دانش در حد پروپوزال در مراکز و پایگاههای تحقیقاتی تأکید شده است.
بنا بر نظر باش زر و همکارانش، «علاوه بر اینها، بازنگری در سیاستهای پژوهشی و ایجاد انگیزش برای ارتقاء از طریق ترجمان دانش، ارائه آموزشهای لازم در خصوص سازوکارهای مختلف ترجمان دانش و سپس طراحی و بهبود فرآیندهای موجود و بارگیری آنها در مراکز پژوهشی میتواند نقش تسهیلگری مهمی را در جهت رسیدن به سطح مناسب از ترجمان دانش در کشور ایفا کند».
از این یافتههای تحقیقاتی، یک مقاله علمی پژوهشی به رشته تحریر درآمده که در «فصلنامه راهبردهای مدیریت در نظام سلامت» متعلق به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی یزد منتشر شده است.