به گزارش ایران اکونومیست، دژ کهن و مشهور «لمبسر» با ارتفاع ۱۲۲۵ متر از سطح دریا، در سه کیلومتری شمال شرق شهر رازمیان مرکز بخش الموت غربی و در غرب دره عمیق رودخانه نینهرود (از شاخابه های شاهرود)، قرارگرفته است. قلعه لمبسر را «نایبالحکومه» و یا «زمستانگاه قلعه الموت» میخوانند که با بیش از ششهکتار وسعت، بزرگترین دژ منطقه الموت به شمار میآید.
مسیر دسترسی به این قلعه از طریق دو دروازه است که به ترتیب دروازه شمال شرقی با ارتفاع و شیب بسیار تندی قلعه را از هر تعرضی مصون میکند و دروازه جنوب غربی، همراه با اتاق نگهبانی و توقفگاهی به صورت چرخشی است.
کامبیز کبیری ـ سرپرست هیأت باستانشناسی قلعه لمبسر ـ با ارائه این اطلاعات، در توضیحات تکمیلی درباره قدمت و تاریخچه این قلعه گفت: در دوره اسلامی و در زمان حکومت حسن صباح، ساکنان قلعه لمبسر دو قوم «رشاموج» و «لامسالار» بودند که پیشوای اسماعیلیان جمعی از فداییان را به همراه «کیا بزرگ امید رودباری» در سال ۴۸۹ هجری قمری برای تسخیر آن فرستاد. کیا بزرگ ۲۰ سال در قلعه لمبسر ساکن بود و پس از درگذشت حسن صباح، جانشین و فرمانروای قلعه الموت شد.
این باستانشناس ادامه داد: در طی ۱۷۰ سال فرمانروایی اسماعیلیان در الموت، قلعه لمبسر که در متون تاریخی به «کلید قلاع گیلان» نیز ملقب است، جایگاه بسیار مهمی در منطقه البرز مرکزی داشت تا جایی که پس از سقوط قلعه الموت و فتح آن توسط هلاکوخان، یکونیم سالی را در برابر محاصره و یورش مغولان پایداری کرد و عاقبت با شیوع بیماری در میان ساکنان قلعه به سال ۶۵۵ هجری قمری قلعه به تصرف تاتارها درآمد.
سرپرست هیأت باستانشناسی قلعه لمبسر اظهارکرد: این قلعه برای نخستین بار در سال ۱۳۸۸ خورشیدی توسط «حمیده چوبک»، مدیر پایگاه الموت، کاوش باستانشناختی شد که از نتایج آن میتوان به شناسایی بنایی به صورت ردیفی از اتاقهای مستطیلی با کاربری انبار و سربازخانه و مقادیری از آثار منقول فرهنگی از دوره اسماعیلیان تا عصر سادات مرعشی و اوایل دوره صفوی اشاره کرد.
کبیری درباره برجهای دفاعی که از دیگر عناصر معماری لمبسر هستند، گفت: برجهای مدور این قلعه با اینکه روی در خرابی دارند، اما کماکان تسلط و برتری خود را به درههای اطراف، جلگه جنوبی و زمین شیبدار قلعه حفظ کردهاند.
او هدف از کاوشهای این فصل از قلعه لمبسر در ترانشه E۳۱ را شناسایی و خواناسازی برج آسیبدیده غربی برای مطالعه ساختاری (کالبدی)، استحکامبخشی شالوده و بهکارگیری دوباره سنگهای فرو غلتیده در مرمت بخشهای تخریب شده آن اعلام کرد.
این باستانشناس همچنین گفت: از دیگر نتایج این فصل کاوش میتوان به شناسایی یک دیوار خشتی با شالوده سنگی در پشت برج مدور، همراه با کشف مقادیری سفال و کاشی از نوع سفال «اسگرافیاتو» و کاشیهای تکرنگ (فیروزه، آبی روشن، سفید و سیاه) مربوط به قرون میانی اسلامی، اشاره کرد.