دکتر مختار جلالی در گفتوگو با ایران اکونومیست، با بیان اینکه مذاکره در دنیای کنونی یک راهحل کلیدی برای به تفاهم رسیدن است، گفت: متاسفانه، زمانی که باید مذاکره میشد و به گفتوگو توجه میکردیم نسبت به آن بیتوجهی شد. اکنون نیز اگرچه خیلی دیر شده اما بازهم مذاکره میتواند اثر بخش باشد. براساس تجربه تاریخی، ارادهای برای گفتوگو جدی وجود ندارد. همچنین گوشها برای شنیدن صدای کسانی که به دنبال مطرح کردن مسائل و مشکلات خود و جامعه هستند، بسته است و نشنیدن صدای افراد و گروههای مختلف، آسیبهای فراوانی برای میهن عزیزمان به همراه داشته است.
دبیر انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه تربیتمدرس با بیان این مطلب که همه مردم ایران سوار بر یک کشتی طوفانزده و متلاطم هستند، تصریح کرد: شرایط حاکم بر کشور به هیچ وجه مساعد نیست؛ امواج سهمگین داخلی و خارجی به این کشتی متلاطم میکوبند و تمام ملت ایران با هر دیدگاه، عقیده، دین و آیینی سوار بر این کشتی هستند؛ اگر برای رساندن این کشتی طوفان زده، همه و به ویژه مسئولان اصلی تلاش نکنند، این کشتی غرق میشود و همگی آسیب جدی میبینیم. من به مسئولان توصیه مؤکد میکنم که چشمهایشان را به روی واقعیات، مسائل و مشکلات داخلی باز کنند و اشتباهات گذشته را قبل از اینکه خیلی دیر شود جبران کنند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیتمدرس افزود: برای برونرفت از شرایط کنونی، راهکار اصلی مذاکره و جبران اشتباهات عدیده گذشته است. آقایان باید پنبه را از گوشهایشان بیرون کنند و به حرفهای برحق ملت ایران، توجه و عمل کنند. انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، چندین جلسه به منظور بررسی شرایط نگران کننده اخیر برگزار کرده است؛ در این جلسات به این نتیجه رسیدهایم، که مسئولان باید حرفهای ملت شریف را بشنوند و در جهت رفع مشکلات اساسی کشور به سرعت و دقت گام جدی بردارند؛ زیرا ممکن است خیلی دیر شود.
وی با بیان اینکه برگزاری جلسات هماندیشی واقعی در دانشگاهها سبب آشنایی با سلایق و علایق مختلف میشود، انسانها حرفهای دیگران را میشنوند و تحلیل می کنند و در نهایت حرفهای درست و منطقی را انتخاب و آنچه را که اساس علمی ندارند، کنار میگذارند.
دکتر جلالی افزود: ای کاش، گفتوگوهای منطقی و منطبق بر ادبیات جوانان خیلی زودتر آغاز میشد. صداها و دردهای جوانان باید خیلی زودتر شنیده میشد. وقتی پای درد دل جوانان مینشینیم، به این نتیجه میرسیم که اکثریت آنها هیچ امیدی برای آینده ندارند زیرا نه شغل، نه مسکن و نه ... ندارند و نه می توانند ازدواج کنند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اینطور نباید تصور کرد که جوانان تنها در برابر جناحها موضع میگیرند؛ آنها ممکن است حتی در برابر والدینشان نیز مقاومت کنند. آنها خواستههای بهحقی دارند و گاهی هم ماجراجویی میکنند، زیرا چیزی برای از دست دادن ندارند که بترسند. من و همنسلهایم که در به وجود آمدن این شرایط نقش داشتهایم باید از این نسل عذرخواهی کنیم، اول اشتباهات خود را بپذیریم و دوم اینکه آنها را جبران کنیم. راهی جز شنیدن صدای جوانان عزیزمان و عمل به خواستهها بر حق و قانونی آنها نداریم.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیتمدرس گفـت: اگر زدن و بستن، باتون، گاز اشکآور و ... اثرگذار بود، اثرش را تاکنون گذاشته بود؛ آزموده را آزمودن خطا است. شاید بتوان با بهرهگیری از ابزار زور، اعتراضات را در کوتاه مدت خاموش کرد اما خشم فروخورده ملت بِسان آتش زیر خاکستر است و با هر بهانه یا جرقه کوچکی مجددا شعلهور خواهد شد؛ چه بسا با شعلههای خطرناکتر و سوزانندهتر. پس واجب است همگی کمک کنیم تا کشتی طوفان زده کشور عزیزمان را به ساحل نجات برسانیم.
دکتر جلالی با بیان اینکه همه ملت نجیب و شریف برای این کشور خون دلها بسیاری خوردهاند، اظهار کرد: اشتباهات مکرر همنسلهایمان، باعث عصبانیت جوانان عزیزمان شده. اشتباهات را باید صادقانه پذیرفت و جبران کرد. به جوانان اجازه دهیم تا آیندهشان را خودشان بسازند و کشور را اداره کنند.
وی در پاسخ به این پرسشی درباره فلسفه وجودی "کرسیهای آزاد اندیشی" و دلیل به محاق رفتن آن گفت: سه عامل اصلی در ارتباط با این موضوع دخیل هستند. آنچه که مسولان در نظرگرفته بودند به معنای واقعی کلمه "کرسی آزاداندیشی" نبود. بخشنامهای در ارتباط با کرسی آزاداندیشی صادر کردند؛ شرکت در این جلسات، دستوری بود و به منظور جمع کردن امتیازات فرهنگی، نه انتخاب استادان. همچنین این کرسی عنوان هماندیشی را با خود یدک میکشید؛ جلسات گفتوگو برگزار میشد اما در پایان تنها یک طرز تفکر بود که جمعبندی میکرد و می گفت حالا شما هم دقیقا مثل من بیندیشد و این جلسات بیشتر "همانند اندیشی" بود به جای "هماندیشی". در نتیجه، همه مثل هم میاندیشیدند. شرایط به نحوی نبود که افکار و ایدههای مختلف در آن جلسات ارائه شده و مورد نقد و بررسی قرار گیرند.
این استاد دانشگاه درباره برگزاری جلسات شورای انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها اظهار کرد: جلساتی را با هدف آزاداندیشی واقعی برگزار کردهایم و امیدواریم با ادامه این جلسات ارزشمند بتوانیم آزاداندیشی اصیل و به معنای واقعی را در دانشگاه برقرار کنیم.
وی با بیان اینکه طی این سالها برخی از اصول قانون اساسی کمرنگ اجرا شده یا اصلا اجرا نشده، تصریح کرد: مثلا چرا اصل ۲۷ قانون اساسی در خصوص برگزاری راهپیمایی اعتراضی در طی دهههای گذشته اجرا نشده است؟ چرا به گروهها و احزاب گوناگون که متقاضی برگزار تجمع یا راهپیمایی هستند، مجوز نمیدهند و مانعتراشی میکنند؟ بدیهی است که ندادن مجوز و ایجاد چنین شرایطی، نتایج و خسارات روحی، روانی، جانی و اعتباری سنگینی برای میهن عزیزمان بار آورده است.
وی با بیان اینکه من بر این باور هستم که کار دشمن خارجی، دشمنی کردن است، گفت: آقایان برای داخل کشور چه اقدماتی انجام دادهاند؟ نباید دشمنتراشی کنند و اجازه دهیم که از اعتراضات سوء استفاده شود و هزینههایی بر ملت تحمیل کنند. به طور مثال، هزاران کسب و کار در فضای مجازی فعالیت دارند، با محدودیتهای اینترنتی این شاغلان چگونه امرار معاش کنند؟ راهی به جز بازسازی سرمایه اجتماعی و جلب اعتماد ملی وجود ندارد. دوران حرف درمانی به پایان رسیده و هیچکس وعدههای توخالی را نمیپذیرد. مسئولان باید در مرحله عمل دردهای کهنه مردم درمان نمایند؛ هنگامی که مردم نتایج حاصل از چند عمل مثبت و درمانی را ببینند، شاید اعتماد از دست رفته مجددا باز گردد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیتمدرس درباره تاثیر ورود نیروی امنیتی و نظامی به دانشگاهها گفت: براساس قانون ورود نیروی امنیتی و نظامی به دانشگاه بدون اجازه رئیس دانشگاه ممنوع است. قانونگذار تمام جوانب را در نظر گرفته است. این احتمال وجود دارد که دانشجویان علاوه بر سیاستهای کلان، نسبت به سیاستهای اجرایی دانشگاه هم اعتراض داشته باشد. زمانی که معاونت آموزشی دانشگاه تربیت مدرس را برعهده داشتم، در مقطعی دانشجویان نسبت به پرداخت شهریه برای واحدهایی که مردود شده بودند، اعتراض داشتند و چند روز متوالی جلوی حوزه ریاست دانشگاه اعتراض میکردند. آنها فرزندان فهیم و حق شناس ما هستند. ما با دانشجویان جلسه برگزار کردیم و پس شنیدن حرفهای آنها و توضیحات ما درباره محدودیتهای مسئولان دانشگاه آن اعتراضات بدون کوچکترین مشکلی برای حتی یک دانشجو تمام شد.
وی ادامه داد: به طور قطع، هنگامی که یک نیروی امنیتی یا نظامی وارد محیط دانشگاه میشود، محیط بیشتر متشنج میشود و به جای آب، بنزین روی آتش ریخته شده و شعله اعتراضات شعلهورتر میشود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: وقتی که دانشجویان توسط نیروهای امنیتی و انتظامی مورد اهانت قرار میگیرند و کتک میخورند، این موضوع تبدیل به یک عقده میشود و همچنین دانشجویانی که شاهد ماجرا هستند، تحت تاثیر این برخوردهای خشونت آمیز قرار میگیرند. من بر این باورهستم، در ارتباط با دانشگاه شریف و برخی دیگر از دانشگاهها بد سلیقگی و کم لطفی جدی شده است. مدیریت دانشگاه باید به دانشگاهیان واگذار شود. ۲۴ سال پیش، نیروهای امنیتی وارد کوی دانشگاه تهران شدند که آثار و نتایج تأسف انگیز آن برخوردهای خشن همچنان لکه سیاهی در اذهان دانشجویان و مردم باقیمانده است.
این استاد دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: به همه، به ویژه مسئولان کشوری توصیه موکد میشود که حرف حق مردم را بشنوید و سرمایه اجتماعی به شدت آسیب دیده بازسازی و کمککنند تا به یاری خداوند کشتی طوفانزده میهن عزیزمان را از این گذرگاه خطرناک عبور و به ساحل نجات برسانیم.