به گزارش خبرنگار فرهنگی ایران اکونومیست، ماجرای درگذشت مهسا امینی، زمینه دلخوری و اعتراض عدهای در نوع ترویج حجاب را ایجاد کرد. اما همین اعتراض و انتقاد، دستاویز عدهای سودجو هم شد تا کار را از اعتراضات و انتقادهای مدنی به سمت اغتشاش و آشوب خیابانی کشانده و خون افراد بیگناه زیادی بر زمین ریخته شود، اموال عمومی و داراییهای مردمی تخریب شود و امنیت روانی جامعه بر هم بخورد. با این وجود، بحث اصلی درباره «امر اجتماعی حجاب» و ضرورت نهادینه شدن آن به عنوان یک فرهنگ، نیازمند بحث و تبادل نظر و گفتوگوهای جدی است.
ایران اکونومیست در گفتگو با حجتالاسلام علی ذوعلم، رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم مؤسسه تنظیم و نشر آثار رهبر معظم انقلاب و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به بررسی موضوع حجاب در دو ساحت دینی بودن و قانونی شدن پرداخته و دلایل کمکاریهای فرهنگی در این زمینه را مورد تحلیل قرار داده است.
سابقه حجاب در ایران و جهان
با توجه به رویدادهای اخیر در کشور، موضوع حجاب و قانونی بودن آن مورد بحث قرار گرفته است. در چنین شرایطی این سؤال مطرح میشود که آیا موضوع حجاب که امروز به عنوان یکی از مسائل مطرح میشود، موضوعی جدید در انقلاب اسلامی است و یا سابقه آن به دوران قبل از انقلاب هم برمیگردد؟
در این باره لازم است که به چند نکته توجه کنیم. نکته اول این است که حجاب مسئله امروز نیست. شاید یک قرن هست که این مسئله در کشورهای مختلف اسلامی مطرح است. در جامعه ما هم مطرح بوده و این موج جدید غربگرایی و نگاه تمدنی غرب که لاابالیگری و شکستن هنجارهای سنتی دینی و اجتماعی را هدف گرفته، موجب شده که بخشهایی از جوامع اسلامی به سمت کمحجابی یا کماعتنایی به هنجار پوشش رو بیاورند. این چالش وجود داشته و هنوز هم هست. پس مسئله به بعد از انقلاب اسلامی مربوط نمیشود، بلکه قبل از انقلاب هم این مسئله به شدت وجود داشت.
در رژیم پهلوی، پهلوی اول که با دیکتاتوری بسیار خشن، هنجار پوشش زنان را مورد تعرض قرار داد و ضد حجاب عمل کرد. همچنین در دوره پهلوی دوم تمام ابزارهای تبلیغاتی و فضاهای آموزشی در همین جهت سوق داده میشد. درواقع علیرغم اینکه زنان جامعه ما به هنجار حجاب، عفت و پوشش مناسب ملتزم بودند و آن را قبول داشتند، ولی در رژیم پهلوی ضد حجاب عمل میکرد.
بعد از انقلاب مسئلهای که ایجاد شد این بود که نظام استکباری غرب با هدفگیری شکست انقلاب و توقف جریان بیداری اسلامی، روی این مسئله دست گذاشت و سعی کرد که به این مسئله بپردازد. امروز شاهد این هستیم که دهها و صدها رسانه، تریبون و کانال مجازی و... در این جنگ تلاش میکنند که بتوانند این هنجار را نقض و آن را بیاعتبار کنند. اما خوشبختانه جامعه زنان ما در مقابل این موج مقاومت بسیار جدی و عمیقی از خودش نشان داده و امروز بیش از هر کسی، خود زنان مسلمان ما هستند که به این مسئله پایبند هستند و علیه بیتوجهیها و کماعتناییهایی که به این مسئله شده، اعتراض دارند.
قانونی شدن حکم اسلامی در بستر زیست دینی
با توجه به این توضیحات و اینکه اساساً حجاب، امری دینی بوده و جامعه ما هم زیست دینی دارد، آیا حکومت اسلامی میتواند برای آن الزام قانونی ایجاد کند؟ و یا لازم است در این باره پذیرش عمومی جلب شود؟
پاسخ این پرسش قطعاً مثبت است. به دلیل اینکه امروز در نظام قوانین جزایی و قضایی میبینیم احکام شریعت به قانون تبدیل شده و بخش عمدهای از قانون مدنی و قانون جزایی ما از اسلام گرفته شده است. این هم فقط در دوره جمهوری اسلامی نیست. قبل از انقلاب هم کسانی که میخواستند برای کشور قوانین را تنظیم کنند، چارهای جز این نداشتند که همان قوانین شریعت اسلامی را به قانون مدنی تبدیل کنند و در سطح جامعه به آن اعتبار ببخشند. بنابراین خیلی روشن است که امکانش هست.
کدام دسته از احکام هست که میتواند به قانون تبدیل شود؟ آیا حجاب هم جزو همین احکام است؟
احکامی که بیشتر جنبه اجتماعی دارد، امکان تبدیل به قانون را دارند. حتی بعضی از احکام فردی را هم تصمیم گیران برای مسائل اجتماعی و با توجه به ضرورتها و نیازها آن میتوانند به قانون تبدیل کنند.
فرض کنید که امروزه بحث ممنوعیت تظاهر به روزهخواری در ماه رمضان وجود دارد. این موضوع در بسیاری از کشورهای اسلامی، قانون است. یعنی علاوه بر اینکه یک هنجار پذیرفتهشده اجتماعی است، یک قانون هم تلقی میشود. این بر میگردد به میزان مصلحتسنجی که برای یک مسئله اجتماعی توسط قوه مقننه صورت میگیرد.
برای هنجار حجاب و پوشش جامعه، چه زن و چه مرد، رسماً میتوان قواعدی گذاشته شود. متأسفانه امروز شاهد هنجارشکنیهایی هستیم که به صورت حمایتشده و عامدانه دنبال میشود. قطعاً هوشیاری اجتماعی و بهخصوص وظیفهشناسی قوه مقننه ماست که نسبت با این مسئله هوشمندانه و درست مواجه شود.
پاسخ به یک شبهه
یکی از بحثهای ریشهای که در این موضوع مطرح میشود و رویکردهایی بین جریانهای سیاسی و فکری ایجاد کرده، همین موضوع نوع مواجهه است. اشاره کردید که اصل حجاب به عنوان یکی از اصول اجتماعی اسلام، مانند سایر احکام اجتماعی و مدنی، ظرفیت قانونی بودن دارد و نمیتوان در موضوع حجاب کوتاه آمد و تساهل کرد. در مقابل عدهای میگویند دین در حجاب خلاصه نمیشود و میتوان بحث حجاب را مستقل از سایر امور دینی در ابعاد مدنی مطرح کرد.
در این زمینه یک مغالطهای صورت میگیرد که باید این مغالطه را تبیین کنیم. به هر حال اینکه شریعت اسلامی احکامی دارد که ثابت است و در گذر زمان تغییر پیدا نمیکند، مطلب بسیار روشنی است. در مسئله حجاب همینطور است. مگر ما میتوانیم با آن چیزی که نص قرآن کریم است و در سنت پیامبر و ائمه علیهم السلام بوده و همه مذاهب اسلامی آن را قبول دارند، تساهل بورزیم، بیان نکنیم و کتمان کنیم؟ کتمان این حقیقت، کتمان یک حقیقت شرعی و دینی است و ما حق نداریم این کار را انجام دهیم. حتی اگر نتوانیم در عمل آن را محقق کنیم، ولی نمیتوانیم آن را کتمان کنیم.
رعایت حجاب در جامعه حتماً یک حکم شرعی است. اگر در یک جامعه مثلاً اکثر مردم نماز نخواندند، ما میتوانیم دیگر خیلی روی این حکم شرعی تأکید نکنیم؟ این نشاندهنده عدم توان یا اراده ما بوده که نتوانستیم این حکم شرعی را اقامه کنیم.
بنابراین حجاب، یک حکم شرعی است و طبق تعبیر شهید مطهری، پوشش و پوشیدگی، منطقی و فقهی است که فقها باید روی آن بحث کنند. آن چیزی که در جامعه از این جهت مرجعیت دارد، نظر فقیه عادل حاکم بر جامعه است که رهبر معظم انقلاب و حضرت امام در این مطلب نظرشان کاملاً صریح است. فتواهای مراجع ما هم کاملاً روشن است.
به هر حال همین مسئله حجاب و الزام رعایت آن، بهانه گروهکهای معاند بسیاری علیه جامعه ما شده است. برای تبیین و نهادینه کردن این فرهنگ در جامعه چه باید کرد تا اسباب سوءاستفاده عدهای مغرض قرار نگیرد؟
همان طور که اشاره کردید، در مباحث اخیر نه بحث هنجارهای اجتماعی و نه بحث حجاب مطرح نیست. سردمداران گروهکهای معاند علیه جامعه ما که دستشان به خون بیگناه آلوده است، خودشان ابراز کردند این مسئله بهانه است. معلوم است که این بهانهها برای جامعه ما دور از انتظار نیست.
امروز کشور و انقلاب ما در مقابل زیادهخواهی نظام استکبار جهانی ایستادگی کرده و توانسته قدرت و اقتدار خود را تثبیت کند و آنها علیالقاعده به بهانههایی متوسل میشوند. البته اینکه کسانی با یک قانون مخالف باشند، این غیرطبیعی نیست ولی اینکه چگونه این مخالفت ابراز شود، این نکته بسیار مهمی است.
در یک جامعه متمدن، پیشرفته و اهل فرهنگ، انتظار این است کسانی که با یک قانون مخالف هستند، به گفتگو بنشینند، مباحثه کنند، کما اینکه میبینیم خوشبختانه رسانه ملی در این جهت تا حدی وارد شده است. ولی عمیقاً وسیعتر از این باید این بحث به گفتگو گذاشته شود. اینکه مصلحت زنان جامعه در چیست؟ در بحث هنجارهای اجتماعی و رفتارهای اجتماعیشان چه باید کرد؟ یعنی خود مصالح بانوان به نظر من در مسئله حجاب که شریعت اسلام آن را واجب کرده است، بیشتر از هر چیزی لحاظ شده است اما کمتر به این مسئله از این حیث پرداخته شده است.
مرحوم استاد مطهری قبل از انقلاب، مطالبی در مسئله حجاب نوشتند. بعد از انقلاب هم کارهای پژوهشی خیلی خوبی در این جهت صورت گرفته ولی اینکه اینها در قالبهای مختلف به زبان مخاطب عمومی جامعه ارائه و تبیین شود، نیاز به کارهای بیشتری دارد. اشاره کردم علیرغم همه تلاشهایی که از دوره پهلوی اول یعنی نزدیک به صد سال هست که در این زمینه انجام میشود که بتوانند زنان ما را از حجاب جدا و از این هنجار دور کنند، نتوانستند. همین امروز هم در همین خیابانهای مرکزی تهران که قدم میزنیم، میبینیم که هنجار حجاب و پوشش در حد بسیار بالایی رعایت میشود، در کنار این، کسانی هم هستند که به خاطر عوامل مختلف مثل ناآگاهی یا غفلت یا عوامل دیگر کمتر رعایت میکنند.
رهآورد کمتوجهی در مسائل فرهنگی و تربیتی
آیا قبول دارید آنچه امروز شاهدش هستیم در هنجارشکنیهای اجتماعی در عرصه عفاف و حجاب، محصول کمتوجهیهایی است که اساساً در مسائل فرهنگی و تربیتی داشتهایم؟
بله. متأسفانه دهههای گذشته علیرغم تأکیداتی که حضرت امام و رهبر معظم انقلاب داشتهاند، دستگاههای فرهنگی، آموزشی، تربیتی، رسانهای و تبلیغی ما در این زمینهها آنچنان که باید، هوشمندانه، مؤثر و طراحیشده عمل نکردند.
امروز هم من اعتقاد دارم که برای مواجهه ریشهای و یک نوع چارهاندیشی اساسی برای اینگونه مسائل، حتماً باید به نظام رسانهای، تربیتی و آموزشی خود توجه کنیم؛ به خصوص نهاد خانواده و نقشی که خانوادهها در این جهت دارند باید مورد توجه زیادی قرار بگیرد. با ابزارهای مختلف هنری و رسانهای مؤثر بتوانیم حکمت این هنجار اجتماعی را که اسلام به آن بسیار توجه کرده، برای جامعه تبیین کنیم.
در کنار کارهای ریشهای و بنیادی در حوزه حجاب، در مواجهه با تعرضات و اعتراضات فعلی چه باید کرد؟
در این شرایط باید بین دو مطلب تفکیک قائل شد: یکی بحث اعتراض و انتقاد از یک شیوه یا فرآیندی که احتمالاً کامل نیست و باید اصلاح شود و یکی بهانهسازی این مسئله برای تعرض به امنیت و آرامش جامعه. اینها را باید از هم تفکیک کرد و حتماً جامعه ما از آنچنان بنیه عمیق فرهنگی و بصیرت برخوردار است که بتواند اینها را حل کند و آن مسیر اساسی خودش را دنبال بکند.
ضرورت تلاش برای نهادینه کردن فرهنگ پوشیدگی در جامعه
به عقیده کارشناسات به هر حال برای تبیین مسائل فرهنگی، بحث جامعهپذیری هم مطرح است. آنها میگویند، در موضوع حجاب هم باید این هنجار را از طریق جامعهپذیر کردن به هنجار درونی تبدیل کنیم و تا زمانی که این اتفاق نیفتد، ما در موضوع نهادینه کردن حجاب در جامعه موفق نخواهیم بود. در همین زمینه معمولاً عدهای آموزش و پرورش را مقصر میدانند، نوع عملکرد رسانه ملی در ترویج تبرج و یا عملکرد دیگر نهادهای دولتی و فرهنگی را مورد انتقاد قرار میدهند. نظرتان در این باره چیست؟
این مسئله کاملاً درست است. مسئله حجاب را نمیشود کف خیابان حل کرد. یعنی برای اینکه این هنجار در جامعه تثبیت و تعمیق شود، حتماً باید به خانواده، محافل تبلیغات دینی و مدرسه توجه شود. همچنین در رسانه و حوزههای هنری، ابعاد مختلفش مورد بحث قرار بگیرد. چون حجاب بحثهای نظری و مبنایی دارد که باید برای نخبگان تبیین شود. چون بخشی از نخبگان ما متأسفانه نسبت به این مسئله توجه و تأمل کافی را ندارند.
یک بخش هم برای مخاطب عام است، به خصوص برای نسل آینده. برای اینکه هنجارهای درست اجتماعی بتواند تثبیت شود و آن هنجارهای معقول تعمیق شود، حتماً بایستی کارهای عمیقی کرد. به خصوص وقتی که شما با یک نوع پمپاژ بسیار قوی هنجارشکنی مواجه هستید که از بیرون القا میشود. پس تبیین آن در جامعه ما کاملاً مطلب درستی است. در این زمینه ما قصور و کوتاهی داشتیم و هنوز هم باید به آن بپردازیم و واقعاً بحث جدی است.
فقط از این مسیر باید این هنجار را حفظ کنیم؟ یا برخوردهای قانونی هم در این باره لازم است؟
اینکه فقط از این مسیر هنجار حجاب را حفظ کنیم، این را نمیشود تایید کرد. وقتی که جامعه از یک حدی آن را خلاف بیّن میداند، باید با آن برخورد کرد. یعنی مسئله فقط بدحجابی نیست، مسئله تبرج و برهنگی است که دشمنان دنبال آن هستند تا به تدریج برهنگی را در جامعه رواج دهند. قطعاً بایستی که با آن برخورد کرد ولی خود این برخورد باید با توجیه و ترویج کافی صورت بگیرد. یعنی باید جامعه در این جهت تجهیز شود.
در رویکردهای دینی بحث امر به معروف و نهی از منکر را داریم که فراتر از برداشتهای ناقص و نارسایی که از آن نقل میشود، باید بتوانیم این انگیزه و رفتار را در جامعه تقویت کنیم که با یک مواجهه معقول و هوشمندانه، خود جامعه در این جهت فعال شود. البته در این جهت تدابیر بسیار ظریفی مورد نیاز است و باید با تبیین و گفتگو در این باب صورت بگیرد.
آیا قلبمان پاک باشد، کافی است؟
ارتباط میان داشتن اعتقادات و باورهای دینی با رعایت حجاب هم یکی از موضوعاتی است که برخی افرادی که در رعایت حجاب چندان محکم نیستند، آن را مطرح میکنند. این افراد میگویند باور داشتن خدا و اسلام ارتباطی با رعایت حجاب و پوشش ندارد و انسان باید در ذات و قلبش خدا را قبول داشته باشد.
بله، این سؤال را مطرح میکنند که آیا کسی که متدین است، عیبی دارد کمحجاب باشد؟ دقت کنید که تدین مؤلفههای مختلفی دارد و هر فرد متدینی غالباً توجهش به همه احکام شریعت یکسان نیست. در مسئله حجاب هم همین طور است. ممکن است کسانی باشند که پوشش را خیلی رعایت کنند ولی متأسفانه در ابعاد دیگر دینداری ضعیف باشند. برعکس ممکن است کسانی باشند که در این بعد ضعیف باشند، در ابعاد دیگر قوی باشند.
این کاملاً روشن است. چون دینداری در رفتار، یک امر مرکب است؛ مرکب است از اجزای مختلفی که شریعت اسلام را تعیین کرده است. بعضی از هنجارهای فرهنگی و اجتماعی مثل پوشش مطرح است. یا شرکت در انتخابات نوعی هنجار سیاسی اجتماعی است. هنجارهای اقتصادی اسلام هم مثل انفاق، صدقه و کار خیر مطرح است، یا هنجارهای اخلاقی فردی مثل خوشرویی، تعامل درست با مردم یا وجدان کاری.
پس ابعاد مختلف متفاوت است. حالت مطلوب این است که همه افراد جامعه نسبت به همه این مؤلفهها و ابعاد، از یک التزام حداکثری برخوردار باشند. این، وضع مطلوب است و این وضع مطلوب را هر کسی باید برای خودش طراحی کند و به آن برسد. اما واقعیت این است که افراد مختلف نسبت به این مؤلفهها حساسیتها و التزامات متفاوتی دارند. ما باید با در برنامهریزی و تدوین فرهنگی کلان جامعه تلاش کنیم که بیشتر به نقاط آسیبپذیرتر توجه کنیم تا با تدبیر و هوشمندی بتوانیم آن ابعاد را در رفتار جامعه تقویت کنیم.
سالهاست که در این باب بحث میشود ولی این بحثها عمق پیدا نمیکند و به عملکرد جدی تبدیل نمیشود. این هم نکته مهمی است که باید به آن پرداخت.
این مسئله نیاز به یک اندیشهورزی عمیق جامعهشناسانه و حقوقی از ابعاد مختلف دارد که باید برای آن کار دقیقی انجام شود. باید دستگاههای مختلف را در این جهت تجهیز، توانمند و مراقبت کنیم. اتفاقاً اگر دستگاههای حکومتی و دستگاههای عمومی و دولتی حقیقتاً و معتقدانه از حوزه معرفتی و اعتقادی با این مسئله مواجه شوند و بسترهای پرسش و پاسخ و رفع شبهات را در این زمینه فراهم کنند، بسیار مؤثر است.
در این جهت بسیار کوتاهی شده است. هرچند در مقابل، ما تجربههای خوبی داریم که در محیطهای دانشگاهی و اداری که مدیر آن خیلی معقول و منطقی همکار خودش را در این جهت توصیه کرده، از آنها خواهش کرده و تبیین کرده، این مسئله بسیار موفق بوده است. اما متأسفانه در محافلی بیاعتنا هستند و جاهایی هم خودشان از یک باور معرفت درست به این مسئله محروماند و اعتقاد ندارند، پس کاری هم انجام نمیدهند.
من بارها این سؤال را مطرح کردهام که آیا یک کارگروه علمی جامع که روی این مسئله پژوهش، طراحی و اندیشهورزی کنند، وجود دارد؛ مثلاً در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی یا در وزارت کشور یا در وزارت ارشاد؟ یا نه، چنین چیزی وجود ندارد. هر از چندی یک موضعگیریهای رسانهای میشود و برای مسئله فکر اساسی نمیشود.
یک مثال بزنم. در مواجه با کرونا، ستاد تشکیل شد، فکر کردند، گروههای کارشناسی، راههای مختلف و گفتمانسازی و تبلیغ و... با این حال میدیدید که بسیاری هم رعایت نمیکردند. درباره مسئله حجاب حتی چنین سرمایهگذاری فکری و علمی و پژوهشی تا امروز نداشتیم. حداقل بنده خبر ندارم که چنین کاری انجام شده باشد. بله، گاهی کارهای ستادی خیلی کندی انجام میشود؛ مثلاً یک عده مینشینند هر دو هفته یک بار، یک دو ساعت با هم جلسه دارند و گپ و گفتی میکنند، ولی کاری جلو نمیرود. معتقدم باید در این زمینه یک سرمایهگذاری فکری و مدیریتی کلان فرهنگی شود و البته انتظار این هم نداریم که صددرصد این مسئله حل شود. مثل بقیه هنجارهای اجتماعی که به طور نسبی در جامعه رعایت میشود. ولی اینکه به طور نسبی رعایت میشود، نباید موجب شود که بگوییم خود ما صورت مسئلهاش را هم پاک کنیم.
در مسئله رانندگی ببینید از همان زمانی که خودرو به جامعه ما وارد شد، قوانین رانندگی مشخص بوده؛ رانندگان باید گواهینامه میگرفتند و امتحان میدادند. ولی آیا این به این معنا است که تخلفی صورت نمیگیرد؟ تخلف زیاد صورت میگیرد، ما پلیس راهور را تعطیل کنیم، چون تخلفات زیاد صورت میگیرد؟
در مسئله اجتماعیسازی هنجار حجاب و تبیین آن و تلقی نسبت به آن، باید تلقی درست شود، چون یک هنجار اجتماعی است که بیش از هر چیزی به مصلحت امنیت روانی و امنیت زندگی خود بانوان مربوط است. باید از این موضع کار جدی انجام بدهیم، هرچند که بسیار در این زمینه کمکاری کردیم. هنوز هم فکر نمیکنم که عزم راسخی برای نگاه بلندمدت به این مسئله شکل گرفته باشد. امیدواریم این عزم راسخ شکل بگیرد و یک جمع علمی تماموقت برگزیده شوند و محلی برای بررسیهای مختلف در باب این مسئله، طراحی، برنامهریزی، رصد، گفتمانسازی و تبیین ابعاد مختلف صورت بگیرد. در این میان، زنان و دختران جامعه ما باید بخشی از میدانداری و تبیین در این جهت را برعهده بگیرند تا انشاءالله جامعه ما در این جهت هم با رشد بیشتری مواجه باشد.