به گزارش خبرنگار
ایران اکونومیست،به تازگی شنیده شده که طلاق های غیابی در دادسراهای پایتخت بویژه در مناطق جنوبی شهر به شدت در حال رواج است.
این پدیده تلخ و در عین حال عبرت آموز در حالی روز به روز گسترش می یابد که نبود قوانین مناسب برای این منظور از سوی قانونگذار به دستاویزی برای تخریب بنیان های خانواده با عدم تمکین زن تبدیل شده است.
بر اساس گزارش های دریافتی،شیوه ای که به سرعت در حال رواج یافتن است به دلیل عدم قوانین مناسب برای زن این حق قانونی را فراهم کرده که با وجود عدم تمکین و ترک خانه شوهر ،پس از مدتی به بهانه نپرداختن نقه از سوی همسر و ادعای عسر و حرج ، بطور غیابی از وی طلاق گیرد.
شیوه کار هم به این گونه است که زن پس از خروج از منزل و اعلام عدم بازگشت به خانه همسر پس از یک دوره زمانی اقدام به شکایت از شوهر خود به دلیل عدم پرداخت نفقه از طریق دادسرا می کند.دادسرا برای بررسی موضوع پس از دریافت آدرس، اقدام به فرستادن نامه احضاریه به درب منزل همسر وی طی دو تا سه مرحله از طریق ضابط خود می نماید اما از حضور خوانده در روز دادگاه خبری نمی شود.
دلیل آن هم ابلاغ احضاریه به آدرس های اشتباهی بوده که همسر خوانده به عنوان شاکی در دادگاه اعلام کرده است.
با برگشت نامه ها و عدم دسترسی به شاکی ،دادگاه بطور غیابی رای خود را صادر می کند و شوهر از همه جا بی خبر زن ممکن است تا مدت ها از این ماجرا با خبر نگردد.
بهانه دادگاه برای صدور مجوز طلاق به زن نیز ادعای عسر و حرج زن به دلیل عدم دسترسی به شوهر است.
پس از باخبر شدن مرد از ماجرای طلاق و مراجعه وی به دادگاه ،در نخستین اقدام درخواست واخواهی برای بررسی مجدد پرونده را از قاضی می دهد تا اگر زن پس از طلاق غیابی شوهر کرده باشد هر گونه عقد دائم یا موقت ابطال گردد.
این در حالی است که در صورت مطالبه تمام و کمال مهریه عندالمطالبه زن از سوی مرد و عدم پرداخت آن، بلافاصله راهی زندان می شود.
چیزی که در قانون تنها برای اعده حق مرد نسبت به زن قائل شده تنها درخواست واخواهی از دادگاه مربوطه است در حالی که عمل زن و اثبات مجرمیت وی در این رویه ،وجود خارجی ندارد.
رویکرد زن در ارایه آدرس اشتباه مرد به دادگاه و ادعای عدم دریافت نفقه و عسر و حرج برای گرفتن طلاق در غیاب همسر از جانب دادستانی به این معنی است که حقی برای مرد در این زمینه وجود ندارد.بطوریکه گویا بازپرسی نیز ارایه آدرس قلابی از سوی زن را فریب ندانسته و آنرا مستحق مجازات نمی داند.
رواج یافتن چنین پدیده ای بویژه در مناطق جنوبی شهر تهران باعث شده تا روزانه حجم انبوهی از پرونده های مختلف واخواهی و یا ادعای عسر و حرج در دادگاههای خانواده روی هم انباشته شود.
بر اساس گزارش های دریافتی عمده این گونه پرونده ها در دادسرای شهید محلاتی واقع در بلوار ابوذر سر درآورده اند.
باید از مرجع قضایی پرسید راه حل چنین روزنه گریز قانونی را چگونه باید پر کرد تا از رواج یافتن چنین شیوه ای در جامعه پیشگیری کرد؟
از طرفی چرا با وجود ارایه آدرس از سوی خواهان در دادگاه از وی سوال نمی شود که اصل و نسب همسرش و خویشاوندان درجه یک او چه کسانی هستند و در دقیقاً کجا زندگی می کنند؟
آیا بنیان های یک خانوده با توسل به یک گریز قانونی و رواج طلاق های غیابی بیش از پیش در حال فروپاشی است؟
وای خدایا مهدی رو برسون
مشکل از پسراست بخاطر رابطه جنسی میرن ازدواج میکنن اونم تو این گرونی ها و بدبختی ها
در ضمن زنی که بخواد زندگی کنه با 14 تا سکه هم میتونه
مهریه 14 تا بیشتر نکنین تا زندگی با دوام تری داشته باشین و به درصد مشکلی شد از هست و نیست ساقط نشین
در فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی از امر مهمش پایبندی به عهد و پیمان است و ازدواج هم از دسته پیمانهاست و در دین آمده که پرداخت یک مطالبه حقیقی شامل مرور زمان باطل میگردد بر همین اساس این حق به زنان داده شده که تا رضایت به بخشش مهریه عندالمطالبه که از نامش پیداست ، نداشته باشند از خانه پدری به خانه شوهر نرود و مقاربه ای صورت نپذیرد و قص الیهذا ....لیکن این یک بازی سیاسی است از ازیک سو به حیثت یک خانم تعدی میشود و از سوی دیگر به یک نا عدالتی اجتماعی دامن میزند ، در واقع از منظر آسیب شناسی ، ازدواج به ابزاری برای جابجایی و معاملات پولی و مالی تبدیل شده و بنوعی آب به آسیاب مجریان قانون میرود و اصل قانون اجرا نمیشود.
الانم با خانواده ما قهرا که چرا مهریتونو نمی بخشین .
معلوم نیست نقشه شون چیه .والا تو دوران عقد کی از مهریه حرف زده .
کلا خانواده نفهمی ان .
خوب الان قانون محترم با این اقاست و خواهر من باید بشینه گریه کنه فقط .
چون حق طلاق با پسراست . بهش گفته اگه منو دوست داری مهرتو ببخش . بعد من میام بخوبی زندگی می کنیم .
یا اگه مهرتو نمی بخشی من طلاقت نمی دم بشین خونه بابات بپوس .
پسر حتی ماه اول عقد از بابام پول قرض کرد . مبلغ کم بوده 3 میلیون تومن گرفته ولی خوب خیلی کار زشتیه .
بعدشم بیایی دعوای زرگری را بندازی
من 10 سال پیش ازدواج کردم همین که صیغه عقد خونده و سندها امضا شد و عاقد از در خونه رفت بیرون.من رو هم بیرون کردن فردای روز عقد مهریه رو گذاشتن اجرا و من قسط بندی کردم.الان ده ساله به عناوین مختلف دنبال طلاق یکطرفه بوده و نتوسته بگیره چون هیچ ایرادی ندارم و حتی یک ثانیه هم در تمکین من نبوده.بارها مجهول المکان برام رد کردن و فهمیدم رفتم دادگاه باز محکوم شده و پرونده بسته شده.دوباره دیروز فهمیدم مجهول المکان رد کرده و حکم طلاق غیابی گرفته و امروز هم آخرین روز واخواهی بود که خدا رو شکر فهمیدم و رفتم کل رای های الزام به تمکین و محکومت و گواهی عدم تمکینش رو دادم به قاضی.
قاضی گفت این همه سالی یکی دو تا پرونده با هم
میگم چرا استعلام نمیگیرید.که ببینید واقعا حق با چه کسیه؟
دوستان من همیشه از طریق سیستم دادگستری متوجه شدم حتی در یک مورد نام پدر و فامیلم رو هم با یک شباهت کم عوض کرده بود به اسم دختره پیدا کردم پرونده کدوم شعبه است
طلاق غیابی حداقل باید به آدرس درج شده مرد در سند ازدواج ابلاغ بشه یا آخرین آدرس که متاسفانه اجرا نمیشه
تمام قضات میگن ما میدونیم کلاهبرداریه ولی قانون دستمون رو بسته نمیتونیم کاری بکنیم
لعنت بر کسانی که بنیان خونواده ها رو متزلزل میکنن
متاسفانه باید عرض کنم توی زندگی من برعکسه
خانومم چند بار ( البته به گفته خودش میخواسته تلنگری به زندگی مون بزنه ) جر وبحث کرده بیا بریم طلاق بگیریم
حال بعد از گذشت پنج سال راضی نمیشه بریم طلاقش بدم
حتی گفتم مهریه تم با رضایت خودت در اقساط چند ماهه پرداخت میکنم
دیگه از زندگی خسته شدم تحمل این زن لج باز و دهن بین و دخالت های خانوادش خسته شدم
البته شایان ذکر است خانواده اون موافق طلاق هستن چون فکر میکنن من آدم بده هستم ولی خانواده خودم به شدت مخالفت میکنن میگن دور از جوانمردی و انصاف هست ش
با این زن بساز انشا ءا... سر عقل میاد
بارها به خانومم گفتم به حرف پدر و مادرت گوش بده من آدم خوبی نیستم برو خونه بابات آزاد باش و سر خر نداشته باش
ولی چه کنم چسبیده ول کن نیست
حتی بهش گفتم تو که گفتی اهل مهریه گرفتن نیستی ولی بیا نصف مهریه تو میدم بعد بریم توافقی طلاق بگیریم تمام وسایل ت رو هم میدم ببری
تا خطبه طلاق جاری بشه یواش یواش بقیه مهریه تو هم میدم
کار ما برعکس شده مثلا حق طلاق با منه اون وقت گیر کردم دست یه آدم نادون
مملکت بی صاحب نیس، مرد همچین ادعایی کنه ،پای صاحب منزلی ک احضاریه ها براش میرفته ب وسط کشیده میشه
مردا فک میکنن با گم گور شدن زن طلاق غیابی میگیره اونم بدون هیچچچ مهری
اما کوووووور خوندن همچین موجوداتی
بنده سه ساله خودم کار میکنم خرج خونه رو میدم صورتمم شوهرم برام سرخ نگه میداره تا الان آبروداری کردم تازه گلوی منم گرفته خواست خفم کنه الانم هرجا دلش بخواد میره و میاد و منم نمیذاره جایی برم نه ازش ماشین خواستم نه خونه نه طلا ..هیچی
کلا ابلاغ شده ابزار ناحقی تو دست برخی و متاسفم که وکلای ما آنرا براحتی پذیرفته و هیچ واکنش اعتراضی یا لااقل اطلاع رسانی نمیکنند.بلکه ذیحق لطمه نخورد.
من دچار شدم،اعتراض و درحال پیگیری هستم.اگر کسی مایل باشه،خصوصا گرفتاران همین موضوع،میجنگیم و حقمونو میگیریم.من نترسیدم موفق نشدند.وقتی به حقت ایمان داری،مانعی وجود نداره.
آنچه معتقد و رعایت کردم.
_ازدواج قداست دارد و کرامت و عزت نفس لازمش.
_ساختار زن و مرد تفاوتهایی داره و باید پذیرفت.زن توجه بصری،حسی،کلامی بیشتری میخواد،و مرد تایید و ترغیب.زنها دقیق و حساس مردها نه خیلی دقیق،کمتر حساس.
_زن ومرد حق و حقوقی دارند،احترام متقابل.
_زن نصف مرد نیست.برابر باهم.
_گفتگو و جدایی در آرامش ارجح به جنگ و فحش و فحضاهت.
اما وقتی دو بار دو برابر حق و حقوق به زن دادی،با شاهد قلابی و اتهام واهی بقصد خوف دادن که آبرویت را اعاده نکنی،جلبت را میگیرد،سکوت و نشستن یعنی کمک کردم به تثبیت بدعتی نامبارک.که سکوت نکرده و نمیکنم.
من خواهري در ايران دارم كه يك فرزند پسر١٢ ساله داره از اول هم با همسرش مشكل داشت و هر دو مقصر بودن طَي اين سالها
اما هرگز راضي نيستم با دروغ و نيرنگ خواهرم طلاق بگيرم كاري كه الان داره انجام ميده و همسرش خبر نداره و پسرش هم با خواهرم هست
از خواهرم متنفر شده أم چون حس ميكنم از زنهاي مطلقه و ناحسابي آرايشگاه محل كارش خط ميگيره
و راهي كه خواهرم در پيش گرفته جز نابودي خودش و پسرش چيز ديگه اي نيست خيلي بخيال زندگي ست و پسرش رو پدر و مادرم ساپورت و مراقبت ميكنند و ميدانم روزي پشيمان ميشود
از خواهرم متنفرم
تو رو خدا طلاق نگيريد اگه ايران بودم پيش قاضي ميرفتم و حقيقت رو به ايشون ميگفتم و از يك طلاق جلو گيري ميكردم
جالب اینه که همه مهریه و... رو از حسابم برداشت کرده بود و بعد مجهول المکان کرده
این یادتون باشه همه زنها دنبال پولن فقط همین
هر کی یک طرفه به قاضی رفته ناراضی برنگشته. من یه دخترم که تو 23سالگی بزور نشوندنم پای سفره عقد.بعدا پسره مدام با دوست دخترش بود بعدم عروسی نگرفته تقاضای طلاق داد منم اولا مخالفت میکردم ولی مجبور شدم تن بدم به این قضیه اینکه منم تقاضای مهریه کردم الانم آقا فرار کرده و من موندم با کلی بدبختی آخه مرد نامرد اگه دختری رو دوس نداری عقدش نکن الانم نمیدونم چکارر کنم احتمالا باید چهار سال حیرون بمونم تموم عمرمو هدر کرد لعنت بهش