«کرونا» حالا تبدیل به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی ما شده است؛ بیماری فراگیری که سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داد و سبک زندگی همه مردم جهان را دستخوش تغییراتی کرد. اگر تا قبل از دوره کرونا، زندگی بشر به شکل نصف و نیمه به دنیای مجازی متصل و وابسته بود؛ در این دوره حدوداً سه ساله، بشر به شکلی گسترده و روزافزون به فضای مجازی وابستهتر شد.
«کرونا» باعث شد تا همه چیز یک نسخه مجازی هم پیدا کند؛ از خریدهای حضوری تا نشستن سر کلاس درس و مدرسه.
تعلیم و تربیت حالا در دوره کرونا یک بُعد مجازی هم پیدا کرده بود؛ همه دست به تلفن همراه و تبلت شده بودند؛ دیگر کمتر دانشآموزی پیدا میشود که طرز کار با این فناوریهای نو را نشناسد. همه مجبور شدند تلفن همراه به دست بگیرند و با آن، از کار خود گزارش تهیه کنند و این آغاز مسیری بود که از بسیاری از دانشآموزان یک فیلمساز ساخت. چرا که بسیاری از فیلمسازان مهم تاریخ سینما نیز کار خود را دقیقاً از همین فیلمهای آماتوری و با دوربینهای غیرحرفهای آغاز کردند.
حتما اگر خودتان معلم یا دانشآموز باشید یا در بین اطرافیان خود معلم یا دانشآموزی داشته باشید، چالشهای مربوط به انتخاب سناریو یا جهت و حرکت دوربین را در ضبط فیلم تجربه کردهاید یا حداقل، دربارهاش شنیدهاید! به عبارت بهتر، کرونا حالا کاری کرده که همه دانشآموزان و معلمان ایرانی خودشان یکپا فیلمساز شدهاند! البته که باید به این آمار، پدر و مادرهای دانشآموزان را هم اضافه کرد؛ همانها که حداقل یک بار دوربین به دست شدهاند، سناریو در ذهن خود چیدهاند و با چالش ضبط صدا، طراحی صحنه، دکوپاژ و نحوه برداشت صحنه، مواجهه داشتهاند.
این البته یک سمت ماجراست و طرف دیگر این ماجرا، معلمان زحمتکش دانشآموزان هستند. معلمانی که در این دوره کرونا، خودشان یک پا داور جشنواره فیلم شدهاند و با توجه به اقتضائات فعالیت مجازی مدارس، باید فعالیت های دانش آموزان را از روی همان فیلم ها قضاوت می کردند.
این فرصت طلایی که برای دانشآموزان و معلمان آنها پیش آمد؛ با همه مرارتهایی که به واسطه آموزش مجازی به هر دو گروه به ویژه معلمان سرافراز و زحمتکش آموزش و پرورش وارد شد؛ در نهایت زمینه را برای رشد فیلمسازی در میان هر دو گروه دانشآموزان و معلمان فراهم کرد. فرصتی که بخشی از خروجی آن در دو دوره اخیر بینالمللی فیلم رشد، خود را نمایان کرد. در سالهای اخیر بسیاری معلمان با کارهایی خلاقانه و ارزشمند، در دورههای مختلف این رویداد فرهنگی-اجتماعی شرکت کردهاند.
علاوه بر توفیق اجباری معلمان و دانشآموزان به یادگیری تکنیکهای فیلمسازی، آنچه که این مسیر را تسهیل کرد و فرآیند ورود افراد به این عرصه را سرعت بخشید، تحول فناوریهای مرتبط با ساخت فیلم و ارزان شدن تولید و انتشار یک اثر مستند و یا نمایشی بود.
با این همه نباید از این نکته غافل شد که ساخت یک فیلم استاندارد و قابل عرضه، نیازمند مهارتهای فراوانی است. این دقیقاً همانجایی است که نقش رویدادهایی همچون جشنواره بینالمللی فیلم رشد پررنگتر از همیشه میشود. جشنوارهای که میتواند فرصتی برای درخشیدن و دیده شدن آثار تولید شده از سوی دانشآموزان و معلمان باشد. آثاری که بدون شک به دلیل آنچه که پیش از این به آن اشاره شد؛ در طی چند سال اخیر یک سر و گردن از بخش عمده آثاری که در ادوار این جشنواره حضور داشتند؛ بهتر هستند. آثاری که میتواند سکوی معرفی چند فیلمساز جوان و با آتیه به سینمای ایران شوند. آن هم در دورهای که اتفاقاً سینمای ایران بیش از همیشه نیازمند چهره ها و ایدههای تازه است.
این اتفاق البته نیازمند یک برنامهریزی دقیق از سوی متولیان این جشنواره است. جشنوارهای که این روزها، آخرین روزهای فراخوان ارسال آثار به دبیرخانه آن است و تا چند هفته دیگر پنجاه و دومین دوره آن برگزار میشود. باید منتظر بود و دید که رشد پنجاه و دوم چند استعداد جدید را کشف میکند و چگونه از خدمتی که کرونا به شکل ناخواسته به آن داشته، نهایت بهره را میبرد.