به گزارش خبرنگار فرهنگی ایران اکونومیست، سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی یا ساترا یکی از نهادهای وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است که مسئولیت تنظیمگریِ رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی ایران را بر عهده دارد. این سازمان در ابتدای تشکیل و آغاز به فعالیت خود با چالشهای زیادی مواجه بود و به مرور با تفسیر قوانین و تعامل با گروه هدف خود کم کم مورد پذیرش قرار گرفت و حالا به عنوان یک مرجع نظارتی شناخته میشود.
این فرآیند پر افتخیر اما همچنان در اعمال وظایف این سازمان ادامه دارد و مدتی است دوباره دچار حاشیههایی شدهاست. از جمله این حاشیهها میتوان به اختلافات اخیر ساترا با برخی پلتفورمها و یا اختلاف در تفسیرِ تعریف صوت و تصویر فراگیر اشاره کرد و اینکه برخی پلتفورمها معتقدند صدا و سیما به عنوان رقیبِ عرصه تولید محتوا، خود نمیتواند مسئولیت نظارت بر رقبا را برعهده بگیرد. درباره این ابهامات و حاشیهها با محمد حسامپور، معاون پایش و نظارت ساترا و محمدصادق افراسیابی، سرپرست معاونت کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا گفتوگو کردیم که میبینید:
محمدصادق افراسیابی در ابتدای گفتوگو به این نکته اشاره دارد که چالشهای پیشرو برای فعالیت ساترا نسبت به قبل کمتر و کمتر شده است و در حال حاضر رسانههای نمایش خانگی با مفهوم ساترا آشنا شدهاند و رویه کار را میدانند. به هر حال ممکن است چالشهایی هم در کار وجود داشته باشد اما چالش کلان در رابطه با تعیین وظایف و تقسیم کار حل شده است و به تعامل قابل توجهی با وزارت ارشاد رسیدهایم.
محمدحسامپور، معاون نظارت و پایش در ادامه گفتوگو درباره اختلافات در تفسیرِ تعریف «صوت و تصویر فراگیر» توضیح داد: برای پرداخت به این موضوع باید از سه منظر به آن نگاه کرد. اول از منظر کارکرد این رسانهها، دوم از منظر سیاستگذاری و در نهایت از منظر نظری و تئوریک. طبق دستور مقام معظم رهبری نظارت و پایش صوت و تصویر فراگیر به عهده صدا و سیما گذاشته شدهاست و صوت و تصویر فراگیر به عنوان مصداق رسانه عمومی عنوان شدهاست.
افراسیابی در تایید سخنان حسامپور افزود: به هر حال وقتی با رهبر انقلاب برای تعیین مسئولیت نظارت بر نمایش خانگی صحبت شده همهچیز مشخص بوده است که مسئولیت در نهایت به صدا و سیما واگذار شدهاست. دبیر شواری عالی فضای مجازی هم در مصاحبه اخیر خود به این موضوع پرداخته است و صراحتا مسئولیت نظارت و پایش را متوجه صدا و سیما اعلام کردهاست.
حسامپور برای مشخص شدن بهتر این مسئولیتها و لزوم نظارتها به تجربیات مشابه جهانی اشاره کرد و گفت: دولت راستگرای انگلستان و آفکام به عنوان نهاد ناظر بر رسانههای انگلستان در تعاریف خود رسانههایی مانند نتفلیکس و دیزنی را رسانههای مشابه تلویزیون تعریف میکنند. طرحنامهای را هم که برای تصویب در مجلس این کشور ارائه میکنند تصریح دارد که برای رسانههایی چون نتفلیکس که مانند تلویزیون در این کشور فعالیت میکند قوانین مشخصی تصویب شود.
وی افزود: پلتفورمها از منظر تئوریک دقیقا فعالیتی مشابه فعالیت صدا و سیما دارند. تاثیری هم که روی مخاطب میگذارند دقیقا تأثیری شبیه تأثیر تلویزیون است. این رسانهها مانند تلویزیون در زندگی روزمره مردم ساری و جاری شدهاند و کنداکتور تلویزیونی هم دارند.
از نکات دیگری که در این گفتوگو مطرح شد شائبه نظارت صدا و سیما به عنوان رقیب پلتفورمها بر این رسانهها بود. اینکه چرا یک نهاد که خود رقیب پلتفورمهاست باید بر آنها نظارت داشته باشد. سرپرست معاونت کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا درباره این موضوع توضیح داد: این نگاه درستی نیست. شبکههای تلویزیونی در صدا و سیما با هم رقابت دارند و رقابت سازندهای هم هست اما این شبکهها که با کلیت سازمان صدا و سیما رقابت نمیکنند! این نگاه در حوزه صوت و تصویر فراگیر هم وجود دارد. رئیس سازمان صدا و سیما در نشست کمیسیون فرهنگی هم بر این نکته تاکید داشته است که صوت و تصویر فراگیر امتداد و مکمل شبکههای تلویزیونی است. صدا و سیما در کشور ما یک نهاد حاکمیتی است در رقابت با صوت و تصویر فراگیر قرار نمیگیرد و در این عرصه مسئولیت تنظیمگری و نظارتی دارد.
معاون نظارت و پایش ساترا هم به بحث ورود کرد و گفت: صدا و سیما نهادیست که مسئولیت حکمرانی ملی دارد، مسئولیت توزیع فرهنگ عامه را بهعهده دارد، مسئولیت ایجاد وحدت ملی را برعهده دارد پس باید به این سازمان دید کلانتری داشت. در حال حاضر نمیتوان رسانه ملی را با تعابیر دهه 60 تعریف کرد. رسانه ملی در آن دهه خود تولید کننده بود و مسئولیت حکمرانی ملی را هم برعهده داشت. اما صدا و سیمای امروز نهاد تنظیمگر است و بسیاری از تولیداتش را بخش خصوصی انجام میدهد. پس نمیتوان گفت صدا و سیما با بخش خصوصی رقیب است چرا که اصلا خودش تسهیلکننده و راه انداز بخش خصوصی در عرصه تولید محتوا بودهاست. ویاودیها فزرندان تلویزیون تلقی میشوند و بسیاری از فعالان این عرصه کار خود را در تلویزیون آغاز کردهاند. اینکه بگوییم صدا و سیما رقیب پلتفورمها نوعی منحرف کردن موضوع تلقی میشود.
وی افزود: نگاه تلویزیون با چیزی که عنوان میشود تفاوت دارد. تلویزیون معتقد است هرچهقدر محتوای مفید بومی مبتنی بر آموزههای ایرانی و اسلامی تولید و توزیع شود برای صدا و سیما هم بهتر است. مجموعه مقرراتی هم که تا کنون تدوین شده قوامدهنده این زیسببوم تلقی میشود.
وی برای تشریح بیشتر و بهتر این موضوع به مقایسه شرایط مشابه جهانی پرداخت و عملکرد آنها را تشریح کرد.
حسامپور در ادامه گفتوگو دلیل مقاومت برخی پلتفورمها برای اجرای قوانین را تشریح کرد و گفت: به هر حال هر کشور قوانین خاص خود را برای تولید محتوا دارد و این قوانین حتی برای کشیدن سیگار در تولیدات هم وجود دارد، خود ما هم در کشور این قوانین را داریم مشخص است که ممکن است رعایت قوانین اینچنینی مقاومتهایی هم به همراه داشته باشد. لیبرالترین کشورهای دنیا هم به این نوع از قوانین دقت میکنند و مخصوص کشور ما نیست.
وی افزود: یکی از چالشهای ساترا در حال حاضر همین جزئیات تولید است. این نهاد برای تسهیل امور اغلب پشت درهای بسته راجع به این دغدغهها و مشکلات با تولیدکنندگان بحث میکند اما تلاش میکنیم هیچوقت عمومی نشوند. از طرف دیگر بحث زبان و ادبیات فارسی را داریم که مخصوص صدا و سیما و ساترا نیست بلکه در قانون آمده است و باید رعایت شود. اگر ساترا موارد اینچنینی را تذکر ندهد نقش قوانین بالادستی کجاست و چهکسی باید آنها را تذکر بدهد. تمام این موارد برای صیانت از منفعت عمومی جامعه تذکر داده میشود و ما از این منظر است که روی آثار حساسیت داریم. به عنوان مثال جدای از موضوع سیگار که به آن اشاره شد در یکی از آثار موضوع اسیدپاشی به میان میآید. جالب است بدانید که در فیلمنامه اولیه این اثر که به ساترا ارسال شده حرفی از اسیدپاشی نبوده و در میان کار عوامل آن تصمیم گرفتند که این موضوع را به نمایش بگذارند. همین موضوع نه از جانب ساترا بلکه از بدنه خود جامعه با واکنش مواجه شد.
بخش خصوصی معتقد است فرآیند بروکراتیکی که برای تولید آثار در شبکه نمایش خانگی تدوین شده سرعت عمل را پایین میآورد. معاون نظارت و پایش ساترا اما معتقد است کشور در حوزه سریالسازی تلویزیونی فرآیند تعریف شده فعلی را تجربه کردهاست. تلویزیون پیش از این تجربه تولید و پخش انواع سریالها ازجمله سریالهای هر شبی را داشته است. برخلاف تصور برخی، صدا و سیما یک سازمان ارگانیک است نه یک سازمان مکانیکی.
وی افزود: ما همین فرآیند را برای نمایش خانگی هم تعریف کردهایم و نظارت همزمان برای پخش سریالها را داریم منتهی برخی دوستان قائل به این سیستم نظارتی نیستند. همچنین سامانه الماس تغییراتی داشته و آماده خدمات رسانی در حوزه نمایش خانگی است. بعد از این تغییرات در سامانه الماس ما هفتهای دو جلسه برای ساماندهی تولید در این سامانه برگزار کردهایم و این جلسات ادامه خواهد داشت. با این تغییرات میتوانم ادعا کنم برای تایید تولید در حوزه نمایش خانگی کمتر از یک ماه بررسیهای لازم انجام شده و تاییدیههای لازم صادر میشود.
حسام پور همچنین به کارنامه افراد حاضر در شوراهای ساترا اشاره کرد و گفت: دو شورای مجوز تولید و مجوز انتشار در ساترا داریم. با توجه به گلایهها مبنی بر انباشت فیلمنامهها شورای مجوز تولید هفتهای دوبار تشکیل جلسه میدهد. اما به هر حال حوزه تولید سریال حوزه سادهای نیست و نمیتوان انتظار داشت در عرصه مدیریت فرهنگی به صورت یک روزه مجوز تولید یک سریال چند قسمتی صادر شود. نگاه کلان برای صدور مجوز در این عرصه هم صیانت از منفعت عمومی است.
وی در ادامه نسبت به پیشنویسهای تعریف صوت و تصویر فراگیر انتقاد کرد و گفت: وقتی یک سریال برای نمایش عمومی تولید میشود نمیتوانید تعداد مخاطب برای آن تعیین کنیم و بگوییم آیا 3 هزار نفر سریال را دیدهاند یا 5 هزار نفر که در تعریف صوت و تصویر فراگیر بگنجد یا خیر! دوستانی که در حوزه پلتفورمها فعال هستند پیشینه فعالیت در حوزه IT را داشتند و به همین حوزه هم نگاه صفر و یکی دارند که نگاه درستی نیست.
معاون نظارت و پایش ساترا با اشاره به نقش هدایتگری این سازمان توضیح داد: در جلساتی که با حضور نمایندگان پلتفورمها و تولیدکنندگان اثر برگزار میشود تمام تلاش ما تقویت و حمایت از این زیست بوم است. این زیست بوم متشکل از سه گروه از افراد است. اول بومیهای صدا و سیما هستند که سالهاست در این زمینه فعالیت میکنند. دوم بومیهای عرصه دیجیتال است که در پلتفورمها فعالیت دارند و سوم فعالان نهادهای حاکمیتی هستند که در حوزه تولید محتوا فعالیت دارند. باید بین این سه گروه یک توازن فعالیتی وجود داشته باشد و این سه بازیگر را در کنار هم دید.
وی وجود فضای رقابتی برای تولید محتوا را لازمه بقا و توسعه این زیست بوم توصیف کرد و اظهار داشت: ساخت برنامههای رئالیتی شو و امثالهم محصول دنیای دیجیتال است و تلویزیون از حضور چنین برنامههایی استقبال میکند. اصلا خود صدا و سیما بهدنبال ایجاد رقابت است اما این رقابت بین صدا و سیما تعریف نمیشود بلکه بین شبکههای تلویزیونی پلتفورمهاست. صدا و سیما به عنوان یک نهاد حاکمیتی خود علاقهمند به شکوفایی در سایه این رقابتهاست نه از بین برنده آن!
افراسیابی هم درباره رقابت در عرصه تولید محتوا توضیح داد: همانطور که گفتند رقابت بین شبکههای تلویزیونی است نه بین صدا و سیما و سایر نهادها و شبکهها. مفهوم صدا و سیما در ایران یک مفهوم خاص است و در قالب نهادهای حاکمیتی تعریف میشود. صدا و سیما وظیفه تنطیمگری و حمایت از شبکهها را بر عهده دارد و خودش وارد فضای رقابتی نمیشود. پدر که با پسر وارد رقابت نمیشود. واقعا نگاه صدا و سیما در این حوزه نگاه پدرانه و رئوفانه است؛ در این زمینه هم فرقی بین شبکههای اصلی صدا و سیما و پلتفورمها وجود ندارد. در یک نگاه کلان میتوانید به راحتی به این نکته برسیم که با فعالیت در داخل کشور میتوانیم اثرات خارجی را کم کنیم. صدا و سیما هم بهدنبال همین است که مردم بیشتر تولیدات داخلی خودمان را دنبال کنند.
سرپرست معاونت کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا به ساختار تشکیلاتی ساترا اشاره کرد و گفت: بخشی از وظایف ساترا رگولاتوری است و در کشورهای دیگر هم وجود دارد، مثلا کانادا نسبت به تولیدات آمریکا نگرانیهایی دارد و فرآیند رگولاتوری را اعمال میکند. هر جایی که نگاه فرهنگی دارد نگرانیهایی هم نسبت به تولیدات فرهنگی دارد. با همین نگاه فرهنگی هم در کشور برای شبکههای نمایش خانگی تصمیمات مهمی اتخاذ میشود و این تصمیمات به نفع این شبکههاست. در این حوزه آنقدر درگیر حواشی شدهایم که اصل مطالب فراموش شدهاند. اصل مطلب استفاده از تولیدات مشترک و همافزایی رسانهها با هم است نه تقابل آنها. چرا نباید تولیدات پلتفورمها در شبکه های تلویزیونی پخش شود و یا عکس این موضوع؟ حتی صدا و سیما میتواند تولیدات ویژه این پلتفورمها را تبلیغ هم بکند. باید به یک تعامل صد درصدی و ویژه فکر کنیم.
وی از برنامههای آینده معاونت کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا سخن گفت و اشاره کرد: برای توزیع محتوای خارجی باید توجه ویژه داشت گاهی این تولیدات بسیار مفید هستند و گاهی شاکله خانواده را برهم میزنند. تعیین محدودیت سنی تولیدات هم اهمیت زیادی دارد و باید برای گروههای سنی تولیدات مناسب ارائه داد. گاهی حتی میبینیم یک محتوای مناسب تهیه شده اما وسط این محتوا تبلیغی پخش میشود که مناسب نیست. این موضوعات باید تبدیل به مطالبه عمومی شود.
افراسیابی ادامه داد: ما در معاونت اجتماعی برنامه نقد و بررسی تولیدات پلتفورمها را خواهیم داشت و به دنبال شروع برنامههای مشترک با پلتفورمها هستیم. برای این منظور آماده برگزاری نشستهای مشترک با ایران اکونومیست هم داریم. در نهایت امیدوارم از حواشی دوری کنیم و به اصل مطلب برسیم. برخی دوستان فکر میکنند اقبال به یک اثر با رد کردن خطوط قرمز اتفاق میافتد، در صورتی که اینطور نیست و راز موفقیت یک اثر فیلمنامه قوی و پرداخت هنرمندانه به آن است.
حسامپور، معاون نظارت و پایش ساترا با اشاره به ملاحظات خاص بین دستگاههای نظارتی، توضیح داد: با آغاز فعالیت VODها یک سوال جدی شکل گرفت. سوال اصلی این بود که آیا این پلتفورمها در امتداد رسانههای قدیمی فعالیت میکنند و یا ضد رسانه قبلی است. همین چالش برای قانونگذاری این رسانهها هم مطرح بودهاست. پس این بحثهایی که وجود دارد تنها منحصر به کشور ما نیست و در تمام دنیا وجود دارد. ساترا خود را حامی و تنظیمگر محتوای بومی و ایرانی میداند و ما قائل به اصل مجاورت فرهنگی هستیم. به این معنا که تولید بومی مناسب قطعا در مقابل هجوم فرهنگی و محتوای خارجی مردم را سمت خود جذب میکند. پس با این نگاه رسانههای دیجیتال مکمل و در امتداد تلویزیون هستند. پس نگاه برخی فعالان این عرصه به ساترا غلط است.
افراسیابی هم درباره این موضوع تصریح کرد: ما در جنگ نرم هستیم و یکی از فعالیتهای اصلی این جنگ ادبیاتسازی اشتباه است. ادبیاتی هم که در این عرصه در حال ترویج است تقابل صدا و سیما با پلتفورمهاست، در حالی که این غلط است. این ادبیاتسازی صرفا حاشیهسازی را دامن میزند و حاشیهسازی نمیگذارد هیچکدام از این دستگاهها وظایف خود را بهدرستی انجام دهند.
حسامپور به نکته دیگری اشاره کرد و گفت: اگر مسئولیت نظارت و بررسی عملکرد پلتفورمها به صدا و سیما واگذار شده نه به خاطر تجربه فنی بلکه بهدلیل تجربه فرهنگی این سازمان است. تصمیمگیران نظام هم به دلیل این تجربه فرهنگی است که مسئولیت نظارت را به ساترا سپردهاند. پس نمیتوان رسانههای دیجیتال را صرفا از منظر اقتصادی نگاه کنیم چرا که این نگاه ما را به این سمت سوق میدهد که اولویتهای فرهنگی را نادیده بگیریم و صرفا نگاه اقتصادی داشته باشیم. نباید وارد مسیر بازاریسازی فرهنگ بشویم چرا که با اهداف کلان فرهنگی ما در تضاد است. مخالف تجاریسازی حوزه فرهنگ نیستیم و با بازاریسازی آن مخالفیم. به این معنا که سود تولیدکننده حرف اول و آخر را بزند و حاکمیت فرهنگی هم صرفا از سود شخصی پلتفورمها حمایت کند.
وی به تجربهانحصارگرایانه چند شرکت غربی اشاره کرد و بیان کرد این نگاه انحصارگرایانه گاهی دولتهای غربی را هم با چالشهای عجیبی مواجه کردهاست. ساترا هم به عنوان یک نهاد تنظیمگر به دنبال اهداف ماموریتی خود در حوزه فرهنگ است نه بازار. بخش خصوصی هم باید در این عرصه فعالیت داشته باشد، سود خود را هم ببرد اما نباید فضا به سمت بازاریسازی فرهنگ حرکت کند.