سید محمد مساوات برای علاقهمندان تئاتر نامی شناخته شده است. کارگردانی که دهه هشتاد و با اجرای نمایش «بازیخانه قیاسالدین معالفارق» به عنوان یک استعداد تازه به جامعه تئاتری معرفی شد. او در این سالها آثار موفقی اجرا کرده و سه سال پیش در همکاری با نوید محمدزاده از او خواست تا برای بازی در نمایش «بیگانهای در خانه» چهره خود را بپوشاند چون قرار نبود تماشاگران تئاتر به دیدن این بازیگر بیایند. مساوات در تمام نمایشهایش نشان داده که بدون سلبریتی و چهره شناخته شده هم میتوان انبوه تماشاگران را به سالن کشاند و اتفاقا اثری کاملا هنری و به دور از فضای تجاری اجرا کرد.
این کارگردان حالا تازهترین نمایش خود را روی صحنه برده است؛ «شکوفههای گیلاس» که با الهام از فرهنگ ژاپنی و شرق دور اجرا میشود. این نمایش ابتدا در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفت و حالا چند روزی است که در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر، میزبان تماشاگران تئاتر است.
همزمان با اجرای این نمایش، رضا آشفته، منتقد تئاتر به تشریح بخشی از جزییات این اثر پرداخت.
تازهترین جلسه شنبههای کاج به نقد و بررسی نمایش «شکوفههای گیلاس» اختصاص داشت که شامگاه شنبه، اول مرداد در خانه هنر کاج برگزار شد و در آن، رضا آشفته به واکاوی ویژگیهای این نمایش و نیز مرور کارنامه تئاتری محمد مساوات پرداخت.
این منتقد در آغاز مساوات را هنرمندی خلاق توصیف کرد و از تنوع آثار نمایشی او به عنوان یکی از ویژگیهای مثبت این کارگردان سخن گفت.
آشفته یادآوری کرد که در تئاتر ما پیش از این نمایشهای «بانو آئویی» به کارگردانی بهرام بیضایی، «نیلوفر آبی» کار حمید امجد و «افسون معبد سوخته» نوشته نغمه ثمینی و کار کیومرث مرادی با الهام از فرهنگ شرق دور اجرا شدهاند و «شکوفههای گیلاس» تازهترین نمایشی است که به این فضا توجه دارد.
او با ارایه توضیحاتی درباره درونمایه این نمایش ادامه داد: این نمایش پر از سکوت و شهود است و کارگردان آن به سبب نقاش بودن خود به میناتور هم آشنایی کافی دارد و همه اینها را در کارش مورد توجه قرار داده است.
این منتقد در پاسخ به پرسشی به این مضمون که آیا این نمایش میتواند از فیلم «طعم گیلاس» عباس کیارستمی الهام گرفته باشد، توضیح داد: کیارستمی در طعم گیلاس بیش از آنکه متاثر از فرهنگ شرقی باشد، تحت تاثیر عرفان ایرانی و اندیشههای خیام است. البته هر دو اثر شباهتهایی دارند. در هر دو شخصیتی تصمیم به خودکشی دارد اما اینها شباهت است و نمیتوان گفت الهامی گرفته شده. به هر روی مواجهه با هر اثر هنری، تاثیراتی بر ذهن میگذارد که الزاما به معنای الهام گرفتن نیست.
آشفته خاطرنشان کرد: شاید انتخاب یک سامورایی به عنوان شخصیت اصلی این کار به دلیل فرار از ممیزی باشد تا هنرمند راحتتر بتواند حقایق مورد نظر خود را با مخاطبش مطرح کند.
او ادامه داد: «شکوفههای گیلاس» یک تراژدی است که قلب و ذهن آدمی را درگیر میکند. هرچند کاری احساسی نیست ولی احساسات را هم درگیر میکند و هرچند صرفا تفکر برانگیز نیست ولی فکر آدمی را مشغول میکند.
آشفته از معضل تجاری شدن و سفارشی شدن به عنوان دو عارضه مهم در کار هنر نام برد و ابراز خوشنودی کرد که محمد مساوات به این مصیبتها دچار نشده زیرا هنرمند حکومتی هرچقدر هم که هنرمند باشد، نمیتواند چیزی فراتر از فرمایشهای حاکمیت ارایه دهد .
او همچنین ابراز خرسندی کرد که با اینکه آثار محمد مساوات پرتماشاگر و پر فروش است، اما او هرگز کارگردانی تجاری نشده است. در حالیکه بعضی از هنرمندانی که سابقه درخشانی هم داشتهاند به دلیل وابستگی بیش از حد به گیشه، از استانداردهای هنری خود دور شدهاند و به الگوهای تجاری تن دادهاند.
آشفته یادآوری کرد که مساوات ادراک درستی از فرهنگ ژاپنی دارد و تماشای این نمایش برای مخاطبان ژاپنی میتواند شگفتانگیز باشد چراکه آنان تصور نمیکنند یک ایرانی این چنین به فرهنگشان آشنایی داشته باشد.
«شنبههای کاج» عنوان جلساتی است که به صورت هفتگی و برای بررسی و تحلیل رویدادهای مختلف هنری در خانه هنر کاج برگزار میشود.